محله مسلم

محله
منطقه ۳ 

مسلم

محله مسلم

مسلم محله کوچکی است که برخی هنوز آن را با محله گاز یکی می‌دانند، درحالی‌که از سال ۱۳۹۹ محدوده‌ای به‌صورت مستقل به محله مسلم اختصاص داده شده است. گرچه کوچه و خیابان‌های محله مسلم مانند سایر زمین‌های این محدوده به مشهد پیوسته است، این محله به‌صورت مستقل پیشینه بلندبالایی ندارد و در اصل اراضی مزرعه شقا بوده و اکنون روستای شقا در محله فاطمیه قرار دارد.

 

 

 

محله مسلم
روی عموماشاءالله حساب کنید
عموماشاءا... پارسال در رشته فلوت چوبی بین آموزگاران سراسر کشور رتبه سوم را به دست آورده است. خیلی بیشتر از این‌ها می‌دانیم که او رابطه تنگاتنگی با بخش پرورشی مدرسه دارد و اجرای برنامه‌های مختلف را راهبری می‌کند؛ نمایش تعزیه‌خوانی و برنامه‌های ریز و درشت دیگری را هم. حتی می‌دانیم بخشی از وقت عموماشاءالله به اجراهای خیابانی همراه با گروه «مشهد مهربانی» صرف می‌شود.او خدمتگزار مدرسه شهیدمسعود اختری است. پی‌اش را می‌گیریم تا به خیابان شهیدابراهیمی16 می‌رسیم.
خیابان مسلم شمالی، راسته ایثار و شهادت
خیابان مسلم شمالی 10 به نام شهید مهدی ‌خوش‌ید‎‌طوسی تابلو خورده است. این معبر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آسفالت شد اما مانند خیلی از محله‌های دیگرتا یک دهه بعد، اطراف آن پر از باغ تره، مزارع گندم و چاه آب بود. صمیمیت بین ساکنان در زمان‌های سختی مثل جنگ، افتخار ساکنان این محدوده است. آن‌ها هنوز هم از رقیه‌خانم، مادر شهید برات رستگار مقدم گوهری، یادشان نرفته است که با مشارکت ساکنان کوچه، آذوقه و لباس به رزمنده‌‌ها می‌رساند یا مرحوم میرزا حسین غلامی‌پور و محمد‌تقی ترکمنچه که سحرهای ماه مبارک رمضان در خانه‌ها را می‌زدند تا کسی خواب نماند.
این دانشجویان واحدهای زندگی را پاس می‌کنند
چندسالی می‌شود که قبولی در کنکور دیگر شکستن آن شاخ غول معروف نیست؛ دلیلش کمترشدن جمعیت شرکت‌کنندگان است یا زیادشدن تعداد دانشگاه‌ها، موضوع بحث ما نیست. ورود به دانشگاه سخت باشد یا آسان، فرقی در احوال دوران دانشجویی ندارد. هر دانشجو داستان خودش را در عبور از سد کنکور دارد. برخی آن‌قدر قبل از ورود به دانشگاه سختی می‌کشند و درس می‌خوانند که ترجیح می‌دهند بعد از دانشجوشدن دست‌کم برای مدتی دور درس‌خواندن را خط بکشند! برخی سعی می‌کنند در کنار درس‌خواندن، خودشان را مشغول کاری دیگر کنند. عده‌ای هم دانشگاه برایشان صرفا محل تحصیل است و بس. روز دانشجو بهانه‌ای است تا نگاهی بیندازیم به داستان 4دانشجو و یک مکان دانشجوپرور.
خانه «اردیبهشتی» نگهبان محله مسلم
پسرک دست پدرش را می‌کشد و اصرار دارد با او همراه شود. می‌خواهد از نزدیک ماهی‌های آکواریم داخل اتاقک کوچک نگهبانی را ببیند. مسافرند. این را از لهجه زیبای یزدی‌شان متوجه می‌شوم. 2دختر نوجوان مشغول گرفتن عکس هستند. شوق و هیجان را می‌شود در چشمانشان‌ دید. اتاقک مربوط به پروژه بهسازی پیاده‌رو بولوار مسلم است؛ مثل همه اتاقک‌هایی که نزدیک پروژه‌های بزرگ شهری می‌تواند باشد. اما آنچه سبب شگفتی و هیجان رهگذران این محله می‌شود، اتاقک کوچک، زیبا و متفاوت کنار آن است؛ اتاقکی آهنی و پر از خرت‌وپرت‌های زیبا که بینشان اشیای خاطره‌انگیز هم به چشم می‌آید. به گفته اهالی، وجود این اتاقک مدتی است صفای خاصی به محله بخشیده است.
آرمیدن حاج‌حسن واقف در مسجد
کوچه حسینیه9(شهید حسین عباسی) از سمت بولوار مسلم‌شمالی۱0 به اسم کوچه شهید مهدی خوش‌ید طوسی نام‌گذاری شده است. از ظرفیت‌های آن می‌توان به مسجد ‌‌‌‌‌و حسینیه امام حسن مجتبی(ع) با قدمتی بیش از نیم‌قرن اشاره کرد؛ مسجدی وقفی که یکی از خیران و معتمدان قدیمی محله به نام حاج‌حسن فدوی‌شادمهری آن را وقف کرد. پیکر مرحوم فدوی به وصیت خودش در اتاقک کنار پله‌های ورودی مسجد به خاک سپرده شده است. از ویژگی‌های مثبت این کوچه سرسبز و ساکت بودن آن است. علاوه بر این به‌خاطر داشتن عرض مناسب، فضای پارک برای خودروها فراهم است.
از سر شوخی، بازیگر شدم!
در خانه و مدرسه روی دکتر یا مهندس شدنش حساب باز کرده بودند، اما امروز همه دوستان و آشنایانش ‌او را در‌ کسوت یک هنرمند می‌شناسند. مهدی محروقی متولد1380 است؛ کسی که یک رخداد شیرین در سیزده‌سالگی، مسیر زندگی‌اش را چنان تغییر داد که در کوتاه‌مدت در عرصه هنر خوش درخشید و میان هنرمندان هم‌ردیفش پرآوازه شد. انتخاب برای بازی در نقش‌اول برخی تئاترها،‌ اجرا در شبکه استانی و ملی، اجرای تئاترهای خیابانی در شهرهای مختلف استان و کشور و... بخش مهمی از ‌موفقیت‌های هنری‌ محروقی است.
برکت‌های بزرگ مسجد «خُردو»
شاید کمتر کسی بداند که در کوچه‌پس‌کوچه‌های محله مسلم هنوز هم درهای مسجدی صدساله به روی نمازگزاران باز است و مناره‌هایش از دور چشم را می‌نوازد. رو‌به‌‌روی در مسجد ایستاده‌ام؛ خیره به کاشی‌های لاجوردی و نقش‌ونگارهای اسلیمی حک‌شده بر دیوار. عبارت «مسجد حضرت ابوالفضل(ع)» بر کاشی طلایی‌رنگ بزرگ سردر‌ مسجد و کلمه «شقاء» ریزتر ‌با رنگ سفید در کنارش نقش شده است. خیلی از قدیمی‌های محله مسجد را ‌به همان نام «شقاء» می‌شناسند.