از همان کودکی به بازیگری علاقه داشت اما غم از دست دادن خواهر و مادرش که در نه و یازدهسالگی رقم خورد، حس و حالی برایش نگذاشت. در مقابل احساس میکرد باید بنویسد تا غمش سبکتر شود و در حال حاضر جزو نمایشنامهنویسان است.
حدیثه عدالتجو اکنون در آستانه بیستوهشتسالگی با افتخار در عرصه معلم ی فعالیت دارد و همزمان در فعالیتهای هنری مشغول است. او فیلم کوتاه «روشنتر از خاموشی» را کارگردانی کرده است.
استاد سید محمد تقی مدرس رضوی در شب سه شنبه دوم شوال سال ۱۳۱۳ قمری برابر با ۲۸اسفند سال ۱۲۷۴ خورشیدی در مشهد مقدس زاده شد. او در سایه تربیت پدری دانشمند پرورش یافت و از انفاس او بهره گرفت و از آن کانون دانش و تقوا و فضیلت بر آمد و بالید.
پدر ایشان که حتی دختران خود را در آن دوران به کسب دانش وادار کرده بود، به پرورش و آموزش پسر خویش علاقه خاص نشان داد و او را از پنج سالگی به مکتب فرستاد و میرزا محمد تقی قرآن کریم و «صد کلمه مولای متقیان» و ترجمه آن را در مکتب آموخت و صرف و نحو را از کتاب «جامع المقدمات» فرا گرفت.
حالا باید فصل برداشت محصول جوانیشان باشد. سایه دیواری بنشینند و خوشیهایی را که در ادامه راه است مزمزه کنند. اما ترس آمیخته با نگرانی لحظهای رهایشان نمیکند. حتی وقتی زنبیل کنفی را به دست میگیرند و با قامتی خمیده تا نانوایی سر محله را گز میکنند یا وقتی در پناه سایه درختی نشستهاند، هزار فکر از سرشان میگذرد. اگر بیمار شوند، چه کسی مراقبشان خواهد بود؟ هزینه درمانشان را از کجا باید جور کنند؟ اگر اتفاقی برایشان بیفتد چه کسی خبردار میشود؟ خیلی از آنها با پا گذاشتن به دوره سالخوردگی، به جای شادی و تفریح، باید نگران عایدی، مسکن و بیماریشان باشند. به مناسبت سالروز خانواده و تکریم بازنشستگان، به سراغ تعدادی از سالمندان میرویم که ساکن همین منطقه هستند و همسایه با ما.
هفته گذشته نهمین سالگرد درگذشت مردی بود که در این شهر غریب بود، اما همه عمر ساده و بیریا به مجاوران و زائران حضرت رضا(ع) خدمت کرد. مرحوم حاجرضا انصاریان، از کسبه قدیمی صنف پارچهفروشان سرای عالی (خیابان شهیداندرزگو) و مداح اهلبیت(ع)، به صلوات خاصهای که از او به یادگار مانده است، شناخته میشود. البته حاجرضا هربار میخواست در یک کلام خودش را معرفی کند، میگفت: «من پناهنده حضرتم!»
سعید ادهمدوست در یکی از رفتوآمدها به مدارس روستاهای تبادکان با معلم ریاضی جدید مدرسه یکی از مدارس به نام خانم منیره قاسمنیان آشنا شده و به قول قدیمیها با یک نگاه عاشقش میشود. این دو در سال 1384 ازدواج کرده و همراه هم در مدارس روستاهایی همچون خور، بلغور، کشف و... تدریس میکنند.
مریم بیدمشکی یکی از معلم انی است که پا را فراتر از کتاب گذاشته و در کلاس درسش نه فقط دغدغه تمام کردن کتاب بلکه دغدغه زنده کردن فرهنگ، اخلاق و نام و یاد فردوسی را دارد. او که اکنون یک معلم ادبیات است و دوران پر فراز و نشیبی را طی کرده تا به معلم ی رسیده است، میگوید: شاهنامه تنها کتابی است که میتوانیم از آن به عنوان خردنامه یاد کنیم چراکه فردوسی بعد از خداپرستی از خردپرستی که امروزه هم بسیار به آن احتیاج داریم سخن گفته است و من امیدوارم فردوسی در شهر مشهد از این غربت در بیاید.
بدون توضیحات