شاعر

روایت زندگی شاعر محله کلاهدوز که بیش از نیم قرن امام جماعت است
تا 13سالگی از خواندن و نوشتن خبری نبود. نخستین چیزی که یاد گرفتم بنویسم1333 بود. شماره همان سالی که نوشتن شده‌ بود همه علاقه‌ام. در همین سال بود که من علاقه‌مند شدم خواندن و نوشتن را بیاموزم و به هر کسی می‌رسیدم که سواد داشت چیزی از او یاد می‌گرفتم. یکی از کسانی که از او زیاد سؤال می‌کردم مرد سیاه‌چهره، لاغر اندام و خوش‌اخلاقی بود که پشت چرخ چاه می‌نشست. یکی از راهنمایی‌های او این بود که بارها می‌گفت اگر کسی تصمیم داشته باشد می‌تواند با ده‌شاهی، کارخانه قند آبکوه را بخرد. روزی از او پرسیدم حسن چگونه نوشته می‌شود؟ به من یاد داد.
تأثیر کتاب‌خوانی در زندگی شاعر روشندل و فعال کتابخانه امام خمینی(ره)
در تمام بازی‌های دوران کودکی نقش معلم را داشتم و آرزویم این بود که معلم بشوم. آنقدر تلاش کردم تا به این آرزویم رسیدم. ما نابینایان برای اینکه بتوانیم موفق شویم زحمت می‌کشیم، خیلی بیشتر از افراد معمولی. ما هم مانند سایر افراد جامعه هستیم و نباید شهروندان فرقی بین ما و خودشان قائل باشند.
دو اثر هنرمند زیورآلات سنتی محله راهنمایی ثبت ملی شده است
ساخت بسم‌ا... آنچنان برکتی دارد که آن را در زندگی خود به‌وضوح دیده‌ام و همواره شاکر خدا هستم. یکی از برکات این کار این است که همیشه با وضو هستم و این کار را هیچ‌گاه بدون وضو انجام نمی‌دهم. این نوع سبک کاری را هرگز رها نخواهم کرد. علاوه بر این بالغ بر 12شعر و نقاشی‌خط نیز اجرا کرده‌ام و به این نوع کار علاقه‌مندم. اکنون در حال انجام کاری از سوره توحید هستم و دوست دارم جزء 30 قرآن را نیز به طور مشبک انجام دهم.
خیر راه فرهنگ
برای فردی خیر بودن گرچه بحث مالی نیاز است اما بیشتر باید دل انجام این کار را داشت. من نیز علاقه‌مند به این حوزه هستم حتی اگر با اهدای یک کتاب باشد. آرامش خیالی که بعد از انجام هرکار خیری به دست می‌آید را با هیچ چیز دیگر نمی‌توان مقایسه کرد. امیدوارم روزی مجمع خیرین توسعه کتابخانه‌ها و ترویج کتاب‌خوانی استان بتواند جزو بزرگ‌ترین سمن‌های خیران در کشور باشد و سرانه مطالعه در استان خودمان را بتوانیم به بالاترین درصد در کشور و حتی دنیا برسانیم.
آچار فرانسه محله دانشجو
تلفن زنگ می‌خورد و آن‌ سوی خط کسی است که خودش را آمنه ستاره معرفی می‌کند. از اهالی محله دانشجو است و می‌خواهد فردی از هم محله‌ای‌هایشان را معرفی کند که به قول خودش آچار فرانسه محل است. به گفته او هر کدام از اهالی که خودروشان خراب شود یا شوفاژها و لوازم خانگی‌شان به تعمیر نیاز داشته باشد سراغ محمدرضا احمدی می‌روند. گاهی حتی برای تعویض واشر شیرهای آب هم او را صدا می‌زنند. این فرد فنی، اهل تئاتر و شعر هم هست و کتابی نیز به چاپ رسانده است.
درس شرف را از شهید کربلا باید گرفت
سیدعلی طباطبایی، متولد متولد محله محمدآباد است و ساکن قدیمی پایین پای حضرت. دوران کودکی و نوجوانی او در مدرسه ناصرخسرو در همین منطقه می‌گذرد. از سیزده‌سالگی هم تحصیل در حوزه را شروع می‌کند. مداحی و خواندن برای اهل بیت(ع) را هم بنا به استعداد و علاقه‌اش از همان سن و سال آغاز می‌کند. هم‌زمان با مداحان پیش‌کسوت معروف خراسانی آن دوره هم ارتباط می‌گیرد و از آن‌ها شیوه درست مداحی را می‌آموزد. در بحبوحه انقلاب و حوالی آن سال‌ها به وادی سیاست هم پا می‌گذارد و با پخش اعلامیه، شب‌نامه و... فعالیت‌هایش را ادامه می‌دهد.
شعر خراسان، از کجا تا به کجا
شعر خواندن پدرم انگیزه‌ای برای گرایش من به شعر شد. راهنمایی بودم که شعر مرحوم حبیب‌ا... چایچیان را خواندم، شعر و ریتم زیبای آن تأثیر زیادی بر روح و روان من داشت. شعر گفتن را سال سوم دبیرستان شروع کردم. حدود سال68 اولین شعرم با نام شقایق‌ها در مجله سروش چاپ شد. دبیر آن دوره مجله سروش مرحوم قیصر امین‌پور بود. افتخارم می‌کنم که شعرم در این مجله به چاپ رسید.