محله کوی دکتری

محله
منطقه ۱

کوی دکتری

محله کوی دکترا یا بهشت در گذشته به شفتالوزار معروف بود؛ در واقع بخشی از محل، باغ و زمین‌های کشاورزی و بخشی دیگر آن بیابان بوده است. این محله از حدود سال ۱۳۴۰ به‌تدریج وارد بافت شهری شد. وجه‌تسمیه کوی دکترا به سکونت تعداد زیادی از پزشکان در این محله برمی‌گردد، بعد‌ها خیابان‌های این قسمت ابن‌سینا نام گرفت و محله نیز به بهشت معروف شد.

 

محله کوی دکتری
تابلویی که هیچ‌وقت پایین نیامد
رجب زاده از هجده سالگی دوباره پیش پدرش بازمی گردد که حرفه اش تهیه خامه قالی بوده است. در همین زمان‌ها دوباره به صورت شبانه، تحصیلش را پی می‌گیرد؛ چراکه میلش به مطالعه بیشتر از آن بوده است که رفتن پی حرفه و شغل، هوای کتاب خواندن را از سرش بیندازد. این علاقه سال ۵۷ به بار می‌نشیند و کتابفروشی «انتشارات امام» در خیابان ابن سینای مشهد پامی گیرد تا برای سال ها، مکانی جمع وجور و نقلی، اما پررمزوراز برای اهل فضل و دانش باشد.
کلیدساز امین
به گفته مجید جومند، کلیدسازی کاری بی‌سروصدا و تمیز است. او توضیح می‌دهد: حرفه ما همان‌طور که یک هنر و مهارت است، کاری فکری نیز هست. به این معنا که با دیدن قفل باید متوجه مشکل به وجود آمده شویم. این‌کار با تجربه به دست می‌آید. موضوع آن‌چنان اهمیت دارد که گاهی ممکن است یک فرد یک قفل را نزد چندین قفل‌ساز و کلیدساز ببرد و کسی متوجه مشکلش نشود.
شروع نوجوانی با استارت‌آپ
مریم رجایی می‌گوید: در 13سالگی وارد مؤسسه‌ای شدم که به استارت‌آپ و کارآفرینی می‌پرداخت. از طریق آن توانستم در آزمون ورودی فرهنگستان نوآوری و کارآفرینی دانش‌آموزی شرکت کنم و قبول شوم که مسیر جدیدی در زندگی‌ام شروع شد. دوره‌های آموزشی آنجا را طی کردم و در پایان دوره، گروه‌بندی شده و ایده کسب‌و‌کار ارائه دادیم. پس از آن نیز در یک استارت‌آپ ویکند شرکت کرده و ایده‌ من با موضوع مشاوره برای خرید هدیه، ایده برتر انتخاب شد.
نقش 50 ساله مسجد قائم(عج) در حل مشکلات محله کوی دکتری
سال 1337 بود که قدیمی‌ترهای محله کوی دکتری خواستند مسجدی داشته باشند تا در آن بتوانند در کنار عبادت هم‌بستگی بین همسایه‌ها را بیشتر و مشکلات اهالی را رتق و فتق کنند. آن سال‌ها یکی از مهم‌ترین کاربری‌های مسجد رفع مشکلات اهالی محله و ایجاد دوستی بین آن‌ها بود. این شد که زمینی را خریدند و چند نفر از بزرگ‌ترهای محله مانند حسن‌خسرو‌منش، محمد‌نیا، محمدی، غفوریان و مسلم‌دوست هزینه‌های کلان ساخت را دادند و بقیه اهالی هر چه در چنته داشتند گذاشتند تا دیوار مسجد بالا برود و سقفی بر سر دوستی‌های محله نبش خیابان ابومسلم20 شکل بگیرد.
درآمدزایی شیرین
هرگاه فرصتی پیش می‌آمد به‌سراغ آشپزی و کیک‌پزی می‌رفتم. به‌تدریج علاقه‌‌ام به این هنر زیاد شد و از برنامه‌های تلویزیون و مجلات برای یادگیری آن کمک گرفتم. در هجده‌سالگی در کلاس‌های آموزشی شیرینی‌پزی که در فرهنگ‌سرای انتظار برگزار می‌شد شرکت کردم و به تدریج به جایی رسیدم که حالا خودم شیرینی‌پزی را آموزش می‌دهم.
حیدر رحیم‌پور ازغدی؛ یار رهبری و عدالت‌خواه انقلابی
خاطره‌های حاج حیدر رحیم پور از دوران مبارزه علیه استبداد پهلوی در زمان ملی‌شدن صنعت نفت و آشنایی‌اش با شهید نواب‌صفوی و مراوده نزدیکش با مقام معظم رهبری برای همه درس‌آموز بود. سراسر زندگی او عدالت‌خواهی و ظلم‌ستیزی بود. او و دوست قدیمی‌اش، مرحوم علامه محمدرضا حکیمی، همیشه به‌دنبال تحقق عدالت در جامعه اسلامی بودند. حاج‌حیدر انقلابی بود و انقلابی زیست و تا آخرین لحظه بر این عهدش استوار ماند. او ظهر جمعه ۱۹شهریور در هشتادونه‌سالگی دار فانی را وداع گفت.
نیم‌نگاهی به محله کوی‌ دکترا که در گذشته به شفتالوزار معروف بود
کوی دکترا در گذشته به شفتالوزار معروف بود زیرا زمین‌های کشاورزی و درختان پرمیوه در آن وجود داشت. در واقع بخشی از محل زمین‌های زراعی و کشاورزی و بخشی دیگر بیابان بود. برخی افراد از جمله خانواده من نیز اسب داشتند. با این حال قبل از سال47 بسیاری از زمین‌ها واگذار و به دنبال آن ساخت و سازها انجام شد. رو‌به‌روی البسکو فعلی نیز یک کال وجود داشت که اکنون جای خود را به فضای سبز داده است. در گذشته لوله‌کشی رایج نبود و به طور معمول مردم از آب قنات سرده استفاده می‌کردند. همچنین گاری اسبی وجود داشت که به آن گاری بشکه آبی می‌گفتند و آن را از آب قنات پر می‌کردند البته بعدها چاه آبی حفر کردند.