داور

کشتی‌گیری که از داوری ضربه خورد، خودش داور بین المللی شد
در مسابقات بین‌المللی افغانستان من در حال کشتی گرفتن با حریف بودم، غدیر هم در تشک کناری با حریف پنجه در پنجه انداخته بود. تمام هوش و حواسم به غدیر بود و بلافاصله بعد از پایان کشتی، درحالی‌که از حریف شکست خورده بودم، خود را به کنار تشک کشتی غدیر رساندم و با صدای بلند گفتم: «غدیر کمرش را بگیر و بلندش کن». غدیر همین کار را کرد. سالن با این حرکت منفجر شد.
یک دعوت ساده، محسن سعیدی را تا سرداوری آسیایی بیسبال پیش برد
محسن سعیدی ماجرای آشنایی سرنوشت‌سازش را این‌گونه روایت می‌کند: سال 80بود و به اتفاق دوستان به نمایشگاه بین‌المللی رفته بودیم. در حال قدم زدن و بازید از غرفه‌ها بودیم که پسری حدود 21 ساله مقابل من ایستاد. پرسید ورزشکاری؟ آن زمان اوج آمادگی جسمانی را داشتم و به اصطلاح روی فرم بودم. با اعتماد به نفس خوبی گفتم بله، ورزشکارم. گفت می‌خواهم تو را با یک ورزش جدید آشنا کنم. از او توضیح خواستم. او گفت بیسبال.
جای خالی زینب صابری مربی و بازیکن پرافتخار راگبی کشور در تیم استان!
در این سال‌ها خیلی وقت‌ها بود که به عنوان مربی دو تیم در لیگ‌های راگبی کشور داشتم و خودم هم‌زمان مربی و بازیکن بودم. قهرمانی‌های زیادی دارم؛ اما به نظر می‌رسد کسی این زحمات را نمی‌بیند. وقتی از تیم کناره گرفتم کسی هیچ توضیحی نخواست که چرا مربی تیم اخراج شده است. زمانی که به عنوان مربی برتر انتخاب شدم حتی یک تبریک یا تشکر ساده نکردند.
درد غبار فراموشی
کشتی‌گیر پیش‌کسوت محله سجاد که روزگاری داور ی‌هایش از تلویزیون پخش می‌شد فراموشی این ورزش را حق مشهد نمی‌داند