همسایه

کنار قدیمی‌ها مانده‌ایم
برای نوشتن از ستون همسایه ‌به‌ همسایه با شما به هر گوشه از شهر می‌آییم. این هفته قرعه محله‌گردی ما برای پیدا کردن همسایه خوب به نام خیابان طبرسی شمالی60 افتاده است. پرس‌وجو از جوان‌تر‌ها و مسن‌های محله ما را به سوی سوپری محله سوق می‌دهد. بعد هم سمت دو همسایه دیگر که در کوچه مورد احترام هستند.
گره گشایی برای زندانیان با کلام خیر
قرارمان با نفیسه فاضل‌زاده (تهرانی) در منزلش است. ‌خانه‌ای که از سال96 در روزهای شنبه و یکشنبه محل قرار بانوان نیک‌اندیش و دغدغه‌مندی است که برای تهیه جهیزیه و سیسمونی به آنجا می‌آیند. البته خانم تهرانی سال‌هاست که دستش به کار خیر است و تا کنون حدود 50زندانی را آزاد کرده است. او برای انجام نیکوکاری‌هایش خیریه «حضرت نجمه خاتون» را تأسیس کرده است. مجید گچ‌کار تهرانی، پسر این بانوی نیک‌اندیش نیز در بخشی از خانه که به او تعلق دارد در زمینه مشاوره خانواده‌ها فعالیت می‌کند. به عبارتی افرادی که مشکلی در زندگی‌شان دارند از سمت مادر برای مشاوره به پسر معرفی می‌شوند. امروز آمده‌ایم تا بیشتر با او و کارهایش آشنا شویم.
خیمه‌گاه‌های کوچک محلی
در این میان، خانه‌هایی هستند که سال‌هاست تبدیل به محافل روضه‌خوانی زنانه شده‌‌اند. خانه‌هایی صمیمی که اضطراب دنیای مدرن هنوز به دلشان رخنه نکرده و در عین سادگی پر از ملایمت و مهربانی هستند. آرامش این خانه‌ها ریشه در وجود صاحبانشان دارد، زنان مؤمن و معتمدی که سال‌هاست روضه‌دار محله خودشان هستند.
همراهی آسیه‌خانم با اجاره‌نشین‌هایش
« همسایه ‌به‌ همسایه » بخش جدیدی است که در آینده درباره آن بیشتر در مشهدچهره خواهید خواند. برای نوشتن این بخش به سراغ شما در هر گوشه از شهر می‌آییم و از نام همسایه خوبتان می‌پرسیم. در اولین قدم،‌ به محله وحید رفتیم. برای پیدا کردن همسایه خوب، از یک روضه خانگی در خیابان وحید15 شروع کردیم، از همان خانه‌های قدیمی و کوچکی که مساحت زیادی ندارند و زن‌ها تا لب پرده‌های سفید پشت پنجره‌ها، زیر طاقچه‌های گچی، کیپ‌به‌کیپ هم نشسته‌اند. از بودن بین این همه همسایه در دو اتاق کوچک حس خوبی داشتیم.
برکت صرفه‌جویی در زندگی حاج رمضان!
در پشت‌بام خانه‌ حاج رمضان محلی برای شستن میوه و مواردی که مواد شوینده همراه ندارد، تعبیه شده است. آب باقی‌مانده از این شست‌وشو از مسیری که خودش درست کرده است تا باغچه مقابل خانه می‌رسد. این تنها مصرف بهینه حاجی نیست. او برای هر آبی که تمیز است و مخلوط به شوینده نیست برنامه دارد که هدر نرود. آب‌های اضافی صرف آبیاری باغچه‌ها و درختان می‌شوند. در زمستان‌ها هم حاجی و خانواده‌اش به اتاقی نقل مکان می‌کنند که دری به آشپزخانه دارد. لباس گرم می‌پوشند تا گاز کمتری مصرف کنند.
دفترهای نسیه همیشه باز
«جواد آقا علیزاده» را اهالی «دریادل» و «نوغان» به‌خوبی می‌شناسند. کاسب پنجاه‌ساله‌ای که در کوچه حمام بهاءالتولیه به دنیا آمده است و بقالی کوچکی نزدیکی خانه‌ پدری‌اش دارد. بچه‌های محله او را «عمو» صدا می‌زنند و بزرگ‌ترها «آقا جواد». آقا جواد یک سر دارد و هزار سودا؛ هم به کاسبی در بقالی کوچکش می‌رسد و هم دست خیر دارد برای افرادی که از پس مایحتاج خود برنمی‌آیند.
دردسرهای همسایگی با خانه‌های متروکه
تعداد خانه‌های قدیمی و فرسوده در این محله زیاد است؛ خانه‌هایی که سال‌هاست کسی در آن زندگی نمی‌کند و به‌علت قدمت بنا، بخشی از دیوار تخریب شده و راه آسانی برای ورود اراذل و اوباش و شب‌نشینی آن‌ها فراهم کرده است.