استعداد

المپیادباز
18سال بیشتر ندارد اما مدال‌های زیادی در زمینه‌های مختلف کسب کرده است. مدال نقره المپیاد ادبیات، مدال برنز المپیاد علوم و... اما مدال طلای المپیاد اقتصاد آن هم در کشور آخرین و مهم‌ترین مدال نرگس خطیبی‌فرد است. او دانش‌آموز جوان و پرتلاش محله 22بهمن است که علایق متفاوتی دارد. علاقه‌اش به شعر و شاعری باعث می‌شود رشته علوم انسانی را انتخاب کند. در المپیاد اقتصاد به رشته اقتصاد و مدیریت هم علاقه‌مند می‌شود.
از عصر یخبندان تا خشک‌سالی
عسل صبوری که در دوران ابتدایی با ورود به فعالیت‌های علمی ‌و پژوهشی مدرسه، به عنوان پژوهشگر برگزیده تا مرحله حضور در جشنواره دانش‌آموزی جابربن حیان پیش رفته است، می‌گوید: تشویق‌های پدر ومادرم در علاقه‌مندی من به کارهای علمی‌و پژوهشی تأثیر زیادی داشت، با ورود به مدرسه نیز به عنوان یک دانش‌آموز فعال و مشتاق همیشه در بحث‌های علمی‌ کلاس و مدرسه حاضر و رتبه ممتاز مدرسه را داشتم.
استعدادسنجی دانش‌آموزان طرقی در طرح «پویش»
سید حسن موسوی، فرهنگی بازنشسته شهرک طرق که مسئولیت اجرای طرح پویش را به عهده دارد،‌ معتقد است این طرح برای پیشرفت و ارتقای سطح علمی دانش‌آموزان شهرک طرق به اجرا در آمده است.
مسیر کوتاه تا قهرمانی
ریحانه خدادادی، ورزشکار جوان رشته کیک بوکسینگ محله قائم، است که استعداد ش توسط مربیان هنرستان تربیت بدنی الزهرا(س) محله هفده شهریور کشف و شکوفا شده است.
قهرمانی با دودوتا چهارتا
با اینکه هشت سال بیشتر ندارد، موفق شده چند مدال رنگارنگ در حوزه‌های مختلف کسب کند اما مهم‌ترین مدالش را چند ماه پیش به دست آورد، مدال طلای مسابقات کشوری محاسبات ذهنی با چرتکه UCMAS (یو سی مس). ستایش ابراهیمی دانش‌آموز پایه دوم دبستان حضرت معصومه(س) مصلی‌نژاد در شهرک شهید رجایی است که با همین سن و سال کم افتخارات زیادی به دست آورده است.
نوجوان محله پنج‌تن از ده سالگی به‌صورت حرفه‌ای پا به توپ است
دانیال در کوتاه‌مدت چنان خوش درخشید که در ده‌سالگی بازوبند کاپیتانی تیم فوتسال گیتی‌پسند بر بازوی او نشست. در تیم اکباتان محله پنجتن هم بین ۲۲بازیکن او کاپیتان تیم است. دانیال این روزها در حال آماده‌شدن برای دومین مسابقه رسمی تیمش در ورزشگاه تختی است. فوتبال را از شش‌هفت‌سالگی و قبل رفتن به مدرسه آغاز کرده و با استعداد ی که از خود نشان داده، از نه‌سالگی توانسته است وارد یکی از تیم‌های خوب مشهد شود.
«بچه مهندس» مشهدی!
24 ساله بودم که مادرم بعد از سه سال دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان از دنیا رفت، بااینکه همیشه شاگرد اول دانشگاه بودم اما دوره 4ساله کارشناسی را در 6سال به اتمام رساندم چراکه دو سه سالی را درگیر دوا و درمان مادرم بودم. هنوز داغ مادر در سینه‌ام سنگینی می‌کرد که پدرم مریض شد، او هم رفت و من در 30سالگی از نعمت داشتن پدر و مادر محروم شدم. بعد از این اتفاقات تلخ دیگر پای رفتن نداشتم، بااینکه کلی زحمت کشیدم تا بورسیه تحصیلی چند دانشگاه معتبر اروپایی را به دست آورم اما ....