خیابان سلمان فارسی در منطقه یک مشهد واقع شدهاست. این خیابان از محلههای کوی دکترا، فلسطین و راهنمایی عبور میکند و به معابر مهمی مانند بولوار شهیدکلاهدوز، راهنمایی و بخارایی میرسد. کال قرهخان که در این خیابان قرار دارد، چندسالی است شهرداری روی آن را پوشانده و آن را به بوستانهای محلی تبدیل کرده است. این خیابان تا 27سال قبل دوطرفه بود و از اواخر دهه70 یکطرفه شد. برج سلمان جزو ظرفیتهای مهم تجاری این خیابان و شهر است.
چهارراه ورزش قاسمآباد راسته میوهفروشیهاست؛ مغازههایی که بیش از پانزدهسال است بهترین میوهها را با قیمت مناسب دست مردم میدهند و به همین دلیل است که هیچوقت بدون مشتری نمیمانند. روشن است که هرساله شب چله قاسمآبادیها به این چهارراه گره میخورد و پایشان حتما به این نقطه از شهر باز میشود. دراین شبها و روزها چهارراه ورزش جای سوزنانداختن نیست، پیادهرو و سوارهرو از ترافیک خالی نمیشود و مردم، میوه خود را شادمانه از اینجا تهیه میکنند و به خانه میبرند تا شب یلدا را درکنار یکدیگر سرکنند.
صبح زود، ابتدای خیابان شهیدهاشمینژاد، راستهبازار میوهوترهبار؛ سبدهای سبزی و میوه تازه از میدان رسیده و جلو مغازههاست و نوید شروع بازاری داغ را میدهد. اما بین مغازههایی که فروشندگانشان مشغول جابهجایی سبد هستند، یک مغازه جلب توجه میکند. حاج شاهپور عزیزنیا به سنت کاسبان قدیمی، صبح زود، چراغ مغازه را روشن کرده و مشتریان سحرخیز را پیش از همه دشت کرده است.
در حیاط خانهها یکی یکی باز میشد، میوهفروشها گاریهای چوبیشان را هل میدادند وسط خیابان و بعد حرکت میکردند. مقصد همگی میدان بار رضوی بود که فاصله زیادی با این کوچه نداشت.
وقتی میرسیدند که ساعت هنوز از هفت صبح هم نگذشته بود. هر گاری حداقل ٢٠٠، ٣٠٠کیلو میوه بار میزد. گاریها را پر از میوه میکردند و بعد همگی برمیگشتند. یک سمت کوچه از ابتدا تا میانه پر میشد از میوههای روی گاری. آن سالها آنقدر حضورشان پررنگ بود که اسم کوچه را هم گذاشته بودند کوچه گاریها.
اینجا فرقهایی با مغازههای دیگر دارد. خانمی وارد مغازه میشود که با لبه چادر چهرهاش را پوشانده است. چند قلم جنس برمیدارد و در آخر فقط10هزار تومان روی پاچال میگذارد. کمی که میگذرد چشمم میافتد به پنج حساب دفتری قطور بالای یکی از قفسهها. داخل این دفترها اسامی افرادی نوشته شده که جنس نسیه بردهاند. دفترها را ورق میزنم. با یک حساب سر انگشتی متوجه میشوم که بالای بیست میلیون تومان جنس نسیه داده شده است. نسیههایی که بیشترش پرداخت نمیشود.
مجتبی هروی میوهفروش محله نیزه میگوید: محل میوهفروشی، کیفیت و قیمت مناسب میوهها و همینطور برخورد خوب با مشتری لازمه کار هر میوهفروش موفق است. شما با رعایت این موارد در جذب مشتری موفق خواهید بود اما از کنار تبلیغات هم نمیتوان ساده عبور کرد و در این راه استفاده از شبکههای اجتماعی بهترین گزینه است.
میرزا در نقل خاطرهای از سالهای دور میدان، تعریف میکند: پیرمرد میوهفروشی بود به نام نورعلی که برای میوههای خراب و گندیده چند سبد گوشه دنج مغازهاش گذاشته بود. اگر کسی گوسفند پرواری داشت، از آن میوهها میبرد، اما گاهی کسانی که دستشان تنگ بود، میوههای سالم سبد را جدا میکردند و برمیداشتند. یادم هست نزدیک شب چله میوههای سالم بیشتر از گندزدهها بود. یک روز بهش گفتم حاجی! چرا میوههای سالم را داخل این سبدها میریزی؟ گفت چله نزدیک است. دوست دارم آنهایی که دستشان تنگ است، بدون خجالت و شرم میوه بردارند.