گروه سرود

خبر شهادتش بعد از 12 سال به ما رسید
چند ماهی بیشتر نبود که پسرم ازدواج کرده بود و همسرش سه ماهه باردار بود. هرچه به او گفتم تازه همسرت را به خانه آوردی و فرزندی در راه داری حریفش نشدم و سال ۶۱ راهی جبهه شد چندماه اول پشت‌سرهم نامه می‌داد. هفته‌ای چند نوبت نامه از غلامرضا به دستمان می‌رسید. همین‌که از او خبر داشتیم خدا را شاکر بودیم تا بعد از چند وقت نامه‌ها قطع شد. هر وقت خبردار می‌شدیم کسی از جبهه به خانه آمده است به دیدنشان می‌رفتیم و سراغ پسرم را می‌گرفتیم، ولی کسی از او خبر نداشت. تا اینکه بعد از ۱۲ سال برادرم از تهران خبر داد که غلامرضا را پیدا کردند و شهید شده است.