کد خبر: ۴۹۶۷
۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۷:۱۹

سیصد دکلمه برای امام رضا(ع) خواندم

یک شب خانم محسنی تماس گرفت و گفت یک شعر هست که در برنامه فردا باید دکلمه‌خوانی شود. وقت خیلی کمی داشتیم، اما تا نماز صبح با مامان بیدار بودیم و تمرین کردیم.

دستان کوچکش را در هوا تکان می‌دهد و با شور و حرارت زیاد، شعری را که حفظ کرده است، می‌خواند. در تمام مدت اجرا لبخند از روی صورتش محو نمی‌شود. گاهی یک‌قدمی به جلو برمی‌دارد و دوباره به سر جای قبلی‌اش باز‌می‌گردد. پیراهن گل‌دارش با آن چادر رنگی، او را زیباتر کرده است. زینب‌سادات کاظمی، دختر هشت‌ساله محله بهارستان، دو‌سالی می‌شود که دکلمه‌خوان حرم امام مهربانی‌هاست.

اجرا در برنامه کبوترانه حرم

هنگامی‌که مادر برای زینب‌سادات کتاب‌های داستان و شعر را می‌خواند، متوجه علاقه فرزندش به شعر شد. او با انتخاب اشعاری که در مدح ائمه اطهار (ع) گفته شده بود، زینب را با دنیای شعر آشنا کرد. زینب که از چهار‌پنج‌سالگی همراه مادر در برنامه‌های مختلف مسجد شرکت می‌کرد، اولین شعری را که حفظ کرد، در مسجد خواند. با همان زبان کودکانه‌اش توضیح می‌دهد: همه برایم دست زدند و گفتند چقدر خوب شعر می‌خوانی. مامان یادم داده بود که چطور از دست‌هایم استفاده کنم و دکلمه بخوانم.

یک روز در برنامه کبوترانه حرم بین بچه‌ها دکلمه اجرا کرد. خادم حرم اجرای زیبای او را که دید، از زینب‌سادات دعوت کرد در برنامه‌های حرم مانند جشن‌هایی که در زمان میلاد چهارده‌معصوم (ع) یا جشن تکلیف برگزار می‌شود، دکلمه بخواند. زینب می‌گوید: اولین شعری که حفظ کردم، درباره امام‌رضا (ع) بود.

قسمتی از شعر را زیرلب زمزمه می‌کند: «کبوترم هوایی شدم، ببین عجب گدایی شدم.» آب دهانش را قورت می‌دهد و می‌گوید: اول نمی‌توانستم مثل الان کلمات را درست ادا کنم و برخی از حرف‌ها را می‌خوردم. خیلی تمرین کردم. حالا هم بهتر دکلمه می‌خوانم و هم زودتر شعر‌ها را حفظ می‌کنم.

او خاطره جالبی از دکلمه‌خوانی در حرم مطهر رضوی دارد؛ «یک شب خانم محسنی (خادم حرم) با مامان تماس گرفت و گفت یک شعر هست که در برنامه فردا باید دکلمه‌خوانی شود. وقت خیلی کمی داشتیم، اما تا نماز صبح با مامان بیدار بودیم و تمرین کردیم. صبح هم به حرم رفتیم و دکلمه را بدون اشتباه خواندم.»

حافظ جزء ۳۰

زینب‌سادات بیشتر از سیصد اجرا در حرم امام‌رضا (ع) داشته است. او به‌تازگی از طرف آستان قدس رضوی دعوت شده است تا در کلاس‌های دکلمه‌خوانی شرکت کند؛ «در کلاس یک شعر جدید می‌خوانند تا ما حفظ کنیم، ولی تمرین شعر‌ها بیشتر در خانه و همراه مامان انجام می‌شود.»

یکی از آرزو‌های او این است که بتواند در محضر رهبر معظم انقلاب دکلمه‌خوانی کند؛ «ایشان جای پدر همه ما بچه‌ها هستند و در تلویزیون دیده‌ام که چطور دست بر سر بچه‌ها می‌کشند و با آن‌ها مهربان‌اند. دوست دارم یک بار برای رهبر دکلمه بخوانم.»

او در کلاس‌های قرآن مسجد حضرت سیدالشهدا (ع) هم شرکت می‌کند و توانسته است ۲۵‌سوره از جزء سی‌ام را حفظ کند؛ «دلم می‌خواهد حافظ کل قرآن شوم و به دوستانم و خواهر و برادر کوچک‌ترم قرآن‌خواندن را یاد بدهم.»
در پایان جلسه‌های کلاس قرآن، زینب برای هم‌کلاسی‌هایش دکلمه می‌خواند تا آن‌ها هم به این کار تشویق شوند.

ارسال نظر