کد خبر: ۵۱۳۴
۰۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۰

کشتی‌گیر تواشیح‌خوان!

قرآن که می‌خوانم، آرامش بیشتری دارم و می‌دانم خدا هم در ورزش و هم در درس کمکم می‌کند.

محمد‌رضا مرادی از نوجوانان فعال محله مسلم است که در‌کنار درس‌خواندن، کلی برنامه برای روز‌های هفته دارد. او در کلاس نهم یکی از مدارس امام‌رضا (ع) درس می‌خواند. مدیران و بچه‌های مدرسه می‌دانند دوست هم‌کلاسی‌شان در‌کنار ورزش، فعالیت‌های قرآنی درخشان و صدای خوب و دل‌نشینی دارد.

محمدرضا این روز‌ها مشغول آماده‌شدن برای حضور در مسابقات کشتی استانی است. چند‌سال است به‌صورت حرفه‌ای این رشته را دنبال می‌کند و در کشتی آزاد چند‌رتبه و مقام هم دارد؛ از‌جمله مقام دوم استانی در مسابقات کشتی آزاد سال‌۱۳۹۹.

 

دوست دارم مکانیک شوم

کلاس سوم دبستان به توصیه دایی‌هایش که ورزشکار و کشتی‌گیر هستند، در رشته ژیمناستیک ثبت نام می‌کند. محمد‌رضا می‌گوید: برای یک کشتی‌گیر لازم نیست که حتما در رشته ژیمناستیک تمرین کرده باشد، اما درصورت فعالیت در این رشته، آمادگی‌اش بیشتر می‌شود.

بعد‌از پایان دوره ژیمناستیک سراغ کشتی رفتم و اولین باشگاهی که در آن ثبت نام کردم، در منطقه راه‌آهن و به مربیگری امیر توکلیان بود. اما به دلیل سفر مربی‌ام به هند تقریبا چند‌ماهی است که به یکی از باشگاه‌های بولوار توس می‌روم و زیرنظر مرتضی علیزاده تمرین می‌کنم. تقریبا پنج شش ساعت در روز را تمرین می‌کنم.

علاقه‌ای که پدر و مادر به حفظ قرآن داشته‌اند، محمدرضا را ترغیب کرده است که زیرنظر مربیانی، چون سروش عظیمی و احسان سوختانلو، حفظ سوره‌ها را شروع کند. می‌گوید: قرآن که می‌خوانم، آرامش بیشتری دارم و می‌دانم خدا هم در ورزش و هم در درس کمکم می‌کند.

او که صدای خوبی هم دارد. در ادامه از فعالیت‌هایش در گروه تواشیح «شمس‌الهدی» یاد می‌کند که چند‌وقتی است با آن‌ها همکاری دارد. تعریف می‌کند: همراهی با این بچه‌ها را خیلی دوست دارم. اغلب اجرا‌ها درباره امام‌رضا (ع) و ائمه (ع) است و من گاهی تک‌خوانی هم می‌کنم.

 

قهرمان استانی را شکست دادم

این روز‌ها همه فکر و حواس محمد‌رضا معطوف به مسابقات استانی کشتی ویژه دانش‌آموزان است که به نتیجه آن بسیار امیدوار است. مسابقات چند‌سال قبل را به یاد می‌آورد که بین کل باشگاه‌های مشهد برگزار شد. می‌گوید: به‌دلیل خراب‌شدن ماشین دیر رسیدیم. خیلی استرس داشتم و اسم حریفم را که شنیدم، اضطرابم بیشتر شد؛ او قهرمان مسابقات استان بود.

روحیه‌ام را از دست دادم. با صحبت‌های مربی روی تشک رفتم و حریفم توانست شش‌امتیاز از من بگیرد و من بازنده از زمین بیرون آمدم. در نوبت دوم، مربی کلی راهنمایی‌ام کرد و به زمین رفتم. به خاطر پدرم و مربیانم که برایم بسیار زحمت کشیده بودند، سعی کردم فراموش کنم که حریف چقدر حرفه‌ای است. این بار توانستم ۹‌امتیاز بگیرم و برنده شوم. کشتی یک ورزش باستانی در کشورمان است که در آن، اخلاق حرف اول را می‌زند.

محمد‌رضا می‌گوید: من به یاد پهلوانان بزرگ کشتی می‌گیرم و تلاش می‌کنم مثل تختی و دیگر بزرگان، کمک به نیازمندان را فراموش نکنم. در‌واقع کمک به آن‌ها آرامش دل مرا بیشتر می‌کند. محمدرضا از کار هم غافل نیست و برخلاف خیلی از هم‌سن‌وسال‌هایش که می‌خواهند پزشک و مهندس شوند، دوست دارد یک مکانیک خوب شود؛ به‌همین‌دلیل از کلاس چهارم، کنار دست دایی‌اش کار مکانیکی می‌کند و سعی دارد مهارتش روز‌به‌روز بیشتر شود.

ارسال نظر