کد خبر: ۵۴۰۹
۳۰ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۵

سرای اردکانیان؛ قطب گمنام ادویه کشور

سرای اردکانیان از مغازه‌ای شروع می‌شود که پر است از ادویه‌های رنگ‌رنگی با بو‌های مختلف در شکل‌های گوناگون.

برای من سرای اردکانیان از مغازه‌ای شروع می‌شود که پر است از ادویه‌های رنگ‌رنگی با بو‌های مختلف در شکل‌های گوناگون؛ با مردی خوش‌رو و خوش‌برخورد که پشت پاچال نشسته است و با لبخند، تک تک سؤال‌های من را درباره خواص ادویه‌ها و کاربردشان پاسخ می‌دهد و حتی مقدار مورد نیاز را هم پیشنهاد می‌دهد که مبادا زیاد یا کم خرید کنم.

کم‌کم که سر حرفمان باز می‌شود و می‌فهمد که خبرنگار هستم و می‌خواهم از سرا گزارشی بنویسم می‌رود سراغ تک تک قدیمی‌های سرا و آن‌ها را در دکان خود جمع می‌کند تا از سرا و روز‌های گذشته‌اش بگویند.
حاج حسین مشهدی خودش خاطره‌ای از قدیم‌های سرای اردکانیان ندارد، اما قدیمی‌های زیادی را در این سرا می‌شناسد.


عصاری گاوی

حاج محمد دهقان از کسبه سرای اردکانیان در پنجراه پایین خیابان مشهد است. او که از حدود ۳۰ سال پیش در این سرا رفت‌وآمد دارد، می‌گوید: قدیم‌تر‌ها کامیون داشتم و برای جابه‌جایی بار از روستا به شهر، به این سرا می‌آمدم. آن‌موقع که چهارده، پانزده‌ساله بودم اینجا دفتر مسافربری هم بود و بعضی وقت‌ها از همین سرا به روستایمان در اطراف تربت‌جام هم می‌رفتیم.

کم کم که خانواده مشهد آمدند و کامیون را فروختم، آمدم همین‌جا و مشغول به کار شدم و مواد غذایی، حبوبات، رب، روغن کنجد و این‌جور چیز‌ها می‌فروختم. از سال ۶۹ به بعد ظاهر سرا همین‌طوری است که الان هست و هیچ تغییری نکرده است، اما قبل از آن، اینجا با بستن گاو‌ها به میخ؛ روغن کنجد می‌گرفتند. چیزی شبیه عصاری با اسب که اینجا با گاو انجام می‌شد.

حاج محمود قادری یکی دیگر از قدیمی‌های سراست که از ۲۰ سال پیش سرای اردکانیان برای ما می‌گوید: ۲۰ سال پیش اینجا خلوت‌تر بود. بیشتر کفاشی، قالی‌فروشی و انبار پوست داشتند؛ الان چند سال است که عطاری‌ها آمده‌اند و ادویه‌فروشی بیشتر شده است.

کاسب‌های سرا هم آدم‌های صادق و درستکاری بودند و اغلب قیمت‌ها بسیار ارزان‌تر از جا‌های دیگر بود و اجناس هم اصالت داشت. البته الان هم همین‌طور است، ولی قدیم‌ها حال و هوای بهتری داشت.

حاج محمد توکلی از آن‌هایی است که از سال ۵۹ تاکنون در سرای اردکانیان مشغول کار است. زیاد حال و حوصله حرف‌زدن ندارد و می‌گوید: روزی که آمدیم اینجا خاک بود. خودمان سرا را سال ۶۳ یا ۶۲ آسفالت

کردیم. قدیم‌تر اینجا کاروان‌سرا بود. موتور آب تعمیر می‌کردند، قالیچه می‌فروختند و خواروبار از روستا‌ها می‌آوردند و می‌فروختند. درکل آن موقع که من آمدم، سه نفر بودیم الان زیاد شده است.

سرای اردکانیان؛ قطب گمنام ادویه کشور

 

خندق آب

حاج سیدحسین حسینی یکی دیگر از قدیمی‌های سرای اردکانیان است. او که از سال ۵۴ اینجا رفت و آمد داشته است، می‌گوید: اینجا زمین خاکی بود و آقای اردکانیان مالک سرا گفتند که خودتان کف آن را آسفالت کنید. آن‌موقع ۳۴۰ تومان از کسبه جمع کردیم و زمین را آسفالت کردیم.

ماشین سواری که رفت‌وآمد نمی‌کرد فقط گاری و ماشین‌های بزرگ باربری بود. آن زمان بنز ده‌تن داشتم و از اینجا برای تایباد بار می‌زدیم. از همه‌جای مشهد بار‌ها را می‌آوردند اینجا، مثلا از خسروی قماش و از خیابان دانش لوازم خانگی می‌آوردند. آن‌موقع ماشینم را به ۱۰۵ تومان خریده بودم. قبلا امانت‌فروش بودم و حق‌العمل‌کاری می‌کردم، ولی الان مغازه‌ها را سکوریت کرده و اجاره داده‌ام.

اینجا خندق آب بود از بس باران می‌آمد و همیشه گل بود تا اینکه آسفالت کردیم.او که این روز‌ها خودش هم دکان ادویه‌فروشی دارد، می‌گوید: ادویه‌ها از سمت پاکستان و هندوستان می‌آید و سابشان هم در کارخانه‌های سمت میرزاکوچک خان انجام می‌شود.

بعد از صحبت با کسبه، سری به دفتر سرا می‌زنم. حاج علی‌اکبر اردکانیان یکی از وراث حاج حسین اردکانیان، مالک اصلی این بنا، در اواخر سال ۹۵ در حدود نودسالگی؛ دار فانی را وداع گفته است و این روز‌ها سرا بدون حضور هیچ‌یک از خاندان اردکانی مدیریت می‌شود. البته نماینده‌ای از سمت آن‌ها در دفتر حضور دارد که با او هم‌صحبت می‌شوم.

رضا پیروزفر چندان اطلاعی از گذشته سرا ندارد و با استناد به شنیده‌هایش می‌گوید: حاج حسن و حاج حسین اردکانیان دو برادر صاحب‌منصب بودند که در مشهد برای خودشان برو و بیایی داشتند. حاج حسن دور میدان اعدام سرایی داشت و حاج حسین این سرا را داشت. آن‌طور که من شنیده‌ام حدود سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ این سرا راه افتاده است.

البته آن موقع کاروان‌سرا بوده و حق‌العمل‌کاری می‌کرده‌اند و مردم روستا محصولاتشان را اینجا می‌آوردند. حتی شنیده‌ام که ساربان‌ها اینجا می‌آمدند و شتر‌ها را در این سرا نگهداری می‌کرده‌اند. بعد از مرحوم حاج حسین اردکانیان، یکی از پسرهایشان به نام حاج علی‌اکبر اردکانیان، مسئولیت و مدیریت این سرا را به عهده می‌گیرد و تا دو سال پیش هم که در قید حیات بودند، اینجا رفت‌وآمد می‌کرد.

این سرا قبلا بزرگ‌تر بوده و ظاهرا در سال ۱۳۶۲ عقب‌نشینی از حاشیه خیابان انجام می‌شود و به‌شکل امروزی درمی‌آید. درکل سرای اردکانیان دارای حیاط، طبقه بالا، طبقه همکف و زیرزمین است و تعدادی مغازه هم در حاشیه خیابان قرار گرفته است. حدود پنج‌سال است که ادویه‌فروش‌ها به این سرا آمده‌اند، ولی قبلا خواروبار، حبوبات، کفش و محصولات روستاییان در آن فروخته می‌شد.

البته الان هم فقط ادویه‌فروشی نیست و کفاشی، پشم‌فروشی و حبوبات هم در سرا هست. البته چند وقتی است که آستان قدس مدعی شده که زمین آستانه‌ای است، اما قبلا مربوط به جایی نبود. تابلوی بالای سردر را هم چند سال پیش از طرف فضای سبز آمدند و گفتند جمع کنید که من به‌ناچار اسم سرا را روی در نوشتم.

 

حاجی سفره‌دار

حاج محمدحسین کشک‌زری از قدیمی‌های سراست. او که تأکید دارد صحیح فامیلش اشکذری است و در ثبت احوال به اشتباه ثبت شده است، درباره مرحوم حاج علی‌اکبر اردکانیان که از رفقایش محسوب می‌شده است، می‌گوید: حاج آقا مردم‌دار بود و با کسبه مدارا می‌کرد. هیئت‌های بزرگ در ایام ماه محرم و مناسبت‌ها راه می‌انداخت و سفره‌دار بود.

مرحوم پدرشان هم همین‌طور بود و از بزرگان مشهد قدیم بود. از گذشته و حوادث تاریخی، مثل حمله به مسجد گوهرشاد هم خاطره داشت که حتی یک‌بار از تلویزیون هم آمدند و مصاحبه گرفتند. قدیم‌ها این سرا بیشتر سرای حق‌العمل‌کاری بود و یک آب‌انبار هم داشت که بعد‌ها آن را پر کردند. آن‌زمان ایوانی بالای ورودی سرا بود که حاج آقا آنجا روی تخت و قالیچه می‌نشستند و بر سرا و رفت‌وآمد‌ها نظارت می‌کردند.

بعد‌ها دفتر درست شد و به این شکل امروزی درآمد. در زمان شهرداری آقای صابری‌فر هم بود که خیابان روبه‌رو کشیده شد و به‌اجبار سرا عقب‌نشینی کرد. الان هم به‌جز چند نفری که مالک هستند، بیشتر مغازه‌ها سرقفلی است و از بعضی مغازه‌ها هم فقط به‌عنوان انباری استفاده می‌شود.

 

سرای اردکانیان؛ قطب گمنام ادویه کشور

 

قطب گردشگری

اطلاعات بیشتر درباره سرای اردکانیان را از میراث فرهنگی جویا می‌شوم. جالب است که اطلاعات این سرا نیز همچون سرای شاهرودی در آرشیو میراث فرهنگی نیست و بعد از چند روز پیگیری، مسئول مربوطه بیان می‌کند: سرای اردکانیان ثبت میراث نیست و اطلاعاتی درباره آن نداریم. اگر از نظر تاریخی و معماری سرا ارزشی داشته باشد، آن را ثبت ملی خواهیم کرد.

با سازمان عمران و توسعه آستان قدس رضوی هم تماس می‌گیرم. یکی از کارشناسان این سازمان می‌گوید: سرای امین و بهشت و این‌ها در فهرست ما هست، ولی اسم سرای اردکانیان تابه‌حال به گوشم نخورده است و آن را نمی‌شناسم.

در ارتباط با تابلوی سرای اردکانیان نیز با مسئول فضای سبز منطقه ۶ شهرداری مشهد تماس می‌گیرم. جواد کاظمی‌تبار می‌گوید: در ارتباط با تابلو‌ها فضای سبز ورود پیدا نمی‌کند مگر اینکه به درخت آویزان شده باشد که بعید می‌دانم درختی بتواند وزن تابلوی سرای اردکانیان را تحمل کند. تابلو‌ها در حوزه معاونت فرهنگی هستند و اگر تأیید این حوزه را داشته باشند، مشکلی برای نصب ندارند.

درباره چرایی حذف تابلوی سر در سرای اردکانیان با معاون فرهنگی منطقه ۶ شهرداری مشهد تماس می‌گیرم که از رخداد‌ها و برنامه‌های جالبی درباره این سرا با خبر می‌شوم.

عطیه نیک‌جوانی می‌گوید: از آنجایی که در کشور سرای اردکانیان به‌عنوان بزرگ‌ترین بازار ادویه شناخته شده است و زائران زیادی برای خرید ادویه به این سرا مراجعه می‌کنند، در نظر داریم که آن را به یک قطب گردشگری در حوزه ادویه و دارو‌های گیاهی تبدیل کنیم، اما متأسفانه تاکنون هرچه با دفتر سرا تماس گرفته‌ایم، موفق به برگزاری جلسه نشده‌ایم.

باتوجه به اینکه در تقویم روز دارو‌های سنتی داریم اعلام آمادگی می‌کنیم که با این سرا همکاری کرده و این اتفاق خوب را رقم خواهیم زد. به نظر من سرای اردکانیان یک فرصت و یک پتانسیل خوب است که نیاز به رسیدگی دارد.




* این گزارش دوشنبه ۹ مهر ۱۳۹۷ شماره ۳۰۸ شهرآرامحله منطقه ۶ چاپ شده است.

ارسال نظر