کد خبر: ۶۸۳۳
۱۲ آبان ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۰

روزگار وصله زدن کفش به سر رسیده

رسول اصغری سال‌ها است که با دستان پینه‌بسته‌اش کفاشی می‌کند. حجره کوچک او در حاشیه بولوار آموزگار، زیر پله‌های یک منزل مسکونی است.

کنار مغازه‌های پرزرق و برق امروز دیدن حجره‌ای کوچک که در آن پیرمردی ۶۴ ساله با دستان پینه بسته‌اش کفش‌های این و آن را می‌دوزد شاید بیش از هر چیز یادآور خاطرات ریز و درشت دهه‌های پیش باشد. همان موقع که تجملات و تنوع‌طلبی مثل امروز وارد زندگی‌ها نشده بود و والدین، کفش‌های فرزندانشان را کمی بزرگ‌تر می‌خریدند تا برای مدت‌ها استفاده شود.

هر بار که جایی از کفش خراب می‌شد کسی فکر خرید کفش جدید نبود. همان را به کفاشی می‌دادند تا تعمیرش کند. اگر باز هم عمری برای کفش‌ها باقی می‌ماند به خواهر و برادر‌های بعدی می‌رسید و در این مدت هنر دستان یک کفاش بود که جانی دوباره به کفش پاره می‌داد و برقی تازه بر آن می‌انداخت.

 

کفش‌ها را با دست می‌دوزم

یک جعبه کوچک حاوی قیچی، تیغ، چوب ساب، درفش (سوزن مخصوص دوختن کفش)، یک تکه پارچه مشکی که روی پایش می‌اندازد و یک قوطی چسب، تمام ابزار کارش را تشکیل می‌دهد.

با همین‌ها درز‌های باز شده را می‌دوزد و فرسودگی‌ها را ترمیم می‌کند. چرخ ندارد. همه را با دست می‌دوزد. تاکنون با چرخ کار نکرده، هم قیمتش گران است هم یاد گرفتن آن دیگر در توان و حوصله اصغری نیست.

کنار بساطش، واکس، پاشنه‌کش، کفی و بند کفش را برای فروش گذاشته است. می‌گوید: «در گذشته، تعداد افرادی که برای واکس زدن می‌آمدند زیاد بود، اما اکنون در هر خانواده‌ای یک واکس هست و خودشان کفش‌هایشان را تمیز می‌کنند.»

درباره کیفیت واکس‌ها و تأثیر آن‌ها در دوام بیشتر کفش از او می‌پرسم که پاسخ می‌دهد: «واکس‌های خمیری قدیم به خاطر چربی که دارند طول عمر کفش را بیشتر می‌کنند، اما چون رنگ پس می‌دهند بعضی‌ها دوست ندارند از آن‌ها استفاده کنند. در مقابل، واکس‌های مایع به خوبی کفش را براق می‌کنند و رنگ پس نمی‎دهند، اما در دوام کفش تأثیری ندارند.»

 

برکت مال حلال

وقتی از اوضاع و احوال کارش می‌پرسم، می‌گوید: «تعریفی ندارد، اما خدا را شکر دستمان پیش کسی دراز نیست.» او به تجربه دیده، چون قیمت کفش گران است مردم تا هر وقت بتوانند از آن استفاده می‌کنند.

زمستان که تمام می‌شود و هوا رو به گرمی می‌رود کار و بارش رونق بیشتری می‌گیرد. انگار مردم در هوای سرد کمتر دنبال کار‌هایی مثل تعمیر کفش می‌روند. در روز بین ۳ تا ۵ مشتری دارد و اگر خیلی خوب کار کند، ماهیانه حداکثر یک میلیون تومان به دست می‌آورد. در خانه‌ای اجاره‌ای با پسرش که دو فرزند دارد و او هم کارگر است، زندگی می‌کند.

هرچند درآمدش کم است، اما دلخوش به برکتی است که خدا در زندگی‌اش جاری کرده است. او معتقد است اگر افراد در هر کاری هستند صداقت، پاکی و انصاف را رعایت کنند خدا به مالشان برکت زیادی می‌دهد.

چنانچه مشتری کفشی را برای تعمیر بیاورد، اما نیاید تحویل بگیرد، آن را تا یک سال نگه می‌دارد. اگر کسی بگوید پولی برای پرداخت هزینه تعمیر کفش ندارد سخت نمی‌گیرد.

او در این باره اظهار می‌کند: «چون خودم به سختی اموراتم را می‌گذرانم مردم را درک می‌کنم و اگر کسی بگوید حتی ۵۰۰ تومان ندارم، می‌گویم عیب ندارد. خدا روزی رسان است.»

در بین مشتریانش کسانی هستند که اصغری آن‌ها را می‌شناسد و می‌داند استطاعت مالی دارند، اما هنگام پرداخت هزینه تعمیرات، بار‌ها چک و چانه می‌زنند و به عنوان مثال برای کاری که ۵ هزار تومان هزینه‌اش می‌شود ۳ هزار تومان پرداخت می‌کنند البته در مقابلش مشتریانی هم هستند که بیشتر از مبلغ تعیین شده می‌پردازند.

 

* این گزارش ۱۶ اسفند ۹۷ در شماره ۳۲۰ شهرآرامحله منطقه ۱۱ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر