کد خبر: ۸۱۴۹
۰۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۰

سردیس‌ مشاهیر ایران روی دست علی رجبی

علی رجبی مقدم متخلص به سالار، حدود ۲۵ سال است که در عرصه مجسمه‌سازی به‌خصوص ساخت سردیس فعالیت می‌کند و سردیس‌های بسیاری از مشاهیر ایرانی را ساخته است.

چهره اخوان به واسطه شهرت، برای بسیاری از مردم شناخته شده است و آن‌ها توقع دیدن بهترین‌ها را بر مزار شاعر پرآوازه کشورشان دارند. همین توقع هم باعث شده بود تحمل مجسمه‌ای با کوچکترین شباهت به اخوان برای بسیاری از دوستداران، دوستان و خانواده وی سخت شود. هرچند مجسمه قبلی به دست یکی از بزرگان مجسمه‌سازی، استاد قدمیاری، ساخته شده بود، اما اگر استاد هم باشی با جیب خالی راه به جایی نمی‌بری.  

این چنین بود که بسیاری از بزرگان مجسمه قبلی را بیگانه با اخوان می‌خواندند؛ دکتر شفیعی کدکنی، دکتر خطیبی، آیدین آغداشلو از جمله کسانی بودند که بعد از بازدید از مقبره اخوان گلایه خود را مکتوب کرده و به کیفیت نامرغوب و بی‌شباهتی آن اشاره کرده بودند.  

اردیبهشت سال نود و چهار فردی خیّر و علاقه‌مند به فردوسی و اخوان قدم پیش گذاشت و وقتی ردیف بودجه‌ای به این امر اختصاص پیدا نکرده بود، مقداری از وقت و هزینه خود را وقف تهیه سردیس اخوان کرد. مهندس حسین زجاجی، از اعضای «خردسرای فردوسی» با بهره‌گیری از عکس‌های اخوان طرحی آماده کرد و در اختیار یکی از چیره‌دستان عرصه سردیس‌سازی گذاشت. علی رجبی‌مقدم، متخلص به سالار، این مسئولیت را به‌عهده گرفت و با «آفرین» و تحسین دکتر شفیعی‌کدکنی و بسیاری از دوستان اخوان روبه‌رو شد.    

 

سالار سردیس‌ساز

علی رجبی متخلص به سالار، حدود ۲۵ سال است که در عرصه مجسمه‌سازی به‌خصوص ساخت سردیس فعالیت می‌کند. او تاکنون سردیس‌های بسیاری از مشاهیر ایرانی همچون ابوعلی‌سینا، محمدتقی بهار، خواجه نصیر‌الدین‌توسی، پروین اعتصامی و... ساخته که تعدادی از آن‌ها در فرهنگ‌سرای بهشت و مدارس مصلی‌نژاد نصب است.

رجبی، ساخت سردیس را بسیار سخت‌تر از مجسمه توصیف می‌کند و می‌گوید: «در ساخت سردیس باید خیلی مراقب باشی؛ چراکه تمام توجه مخاطب به چهره است و اگر شبیه فرد مدنظر نباشد، مقبول نیست.» این هنرمند مجسمه‌ساز در زمینه ساخت مجسمه با سنگ، بتون، گچ و فایبرگلاس خبره است.

از آثار مجسمه‌سازی رجبی می‌توان به مجسمه فردوسی در پردیس دانشگاه فردوسی، مجسمه فردوسی در میدان فردوسی بجنورد، مجسمه اسب و ارابه رستم در چرمینه تالش، مجسمه پری دریایی در کیش، مجسمه خروس در فریدون‌کنار و... اشاره کرد.  

 

مجسمه‌سازی را با ساخت مکعب‌مستطیل شروع کردم

علی رجبی که دیپلم علوم‌انسانی دارد، به‌دلیل علاقه و تبحر در هنر، به‌عنوان معلم هنر در مقطع راهنمایی استخدام می‌شود. او در همان روزگار، قرآن را خوش‌نویسی و سعی می‌کند علاوه بر خوش‌نویسی، سایر رشته‌های هنری را هم بیازماید.

مجسمه‌سازی یکی از هنر‌هایی است که وی از کودکی به آن علاقه‌مند بوده، اما به‌دلیل حرام دانستن این رشته و هم‌ردیف قرار دادن مجسمه و بت توسط برخی علمای بیدخت گناباد، زادگاه وی، از این رشته صر‌ف‌نظر می‌کند و هیچ‌گاه علاقه خود را در جمع آشکار نمی‌سازد، تا اینکه سرانجام می‌تواند با ارائه استنباطی، خود را قانع به مجسمه‌سازی کند؛ «برخی علمای شهرمان می‌گفتند مجسمه، بت است و جای خدا را می‌گیرد. با این استنباط نه‌تن‌ها مجسمه که پول، قدرت، شهرت و... هم می‌تواند بت باشد.

استغفرا... ما مجسمه‌ها را نمی‌پرستیم، بلکه آن‌ها را می‌سازیم تا بیشتر با آفریده‌های خدا آشنا شویم. این استنباط توانست مرا قانع کند تا به علاقه درونی خود پاسخ مثبت دهم، بنابراین به خلوت رفتم و دور از چشم دوستان و حتی خانواده، مشغول کار شدم. اولین چیزی که ساختم، یک مکعب‌مستطیل بود. با اینکه بسیار ساده بود، از این کار خوشم آمد.

بعد از آن شروع کردم به ساخت اجسام دشوارتر. با کار در کارگاهی مخفیانه توانستم در مدت اندکی تعدادی مجسمه حوری، پرنده و شیطان درست کنم. مجسمه‌ها را که به چندتن از هنرمندان شهرمان نشان دادم، استقبال کردند و با همکاری آن‌ها تصمیم گرفتیم نمایشگاه بهشت و جهنم برپا کنیم.

وقتی دکتر شفیعی کدکنی سردیس اخوان را دید، گفت خوب است، البته هنوز شأن اخوان بسیار بیشتر از این‌هاست 

یک طرف، مجسمه‌های بهشتی را نصب کردیم و سمت دیگر مجسمه‌های جهنمی را. هنرمندان با پخش صدای آب و پرندگان و... فضاسازی خوبی انجام دادند و باعث شد استقبال خوبی از این نمایشگاه صورت گیرد.

از همه مدارس شهر برای بازدید آمدند و معلم‌ها در همان نمایشگاه به دانش‌آموزان درس می‌دادند. بعد از این نمایشگاه، دیدگاه مسئولان به مجسمه‌سازی تغییر کرد و شهرداری گناباد هم سفارش ساخت «مجسمه بسیجی» برای یکی از میدان‌های شهر را به من واگذار کرد».

رجبی بعد از درخواست انتقال به مشهد به‌دلیل آب‌وهوای خشک گناباد و حساسیتی که برای وی ایجاد شده بود، معلمی و مجسمه‌سازی را با ساخت مجسمه‌های رومیزی در مشهد پی گرفت؛ «مجسمه‌های رومیزی فردوسی، عطار و خیام را ساختم و برای فروش به آرامگاه‌های فردوسی، نادر و شهرداری نیشابور رفتم.

شکرخدا استقبال خوبی شد و توانستم سفارش بزرگی بگیرم.»، اما بعد از مدتی با تغییراتی جزئی، کار‌های وی را دیگران کپی و با قیمتی ناچیز در بازار پخش کردند، بنابراین سالار تصمیم به ساخت مجسمه‌های بزرگ‌تر و خلاقانه‌تر گرفت. مجسمه نوری که در گذشته در میدان جانباز مشهد نصب شده بود و بسیاری از سردیس‌های سطح شهر از جمله سردیس مدرس در خیابان مدرس را در همین ایام ساخت.  

 

علی رجبی‌مقدم، متخلص به سالار، سردیس مشاهیر ایرانی را می‌سازد

 

تأیید دکتر شفیعی‌کدکنی بر سردیس اخوان

آشنایی قبلی، مهندس زجاجی و علی رجبی را تبدیل به یک تیم با هدف مشترک می‌کند؛ «از قبل با مهندس زجاجی آشنایی داشتم. چندی قبل ایشان سراغم آمدند و سفارش ساخت سردیسی برای مهدی اخوان ثالث را به بنده محول کردند.

به واقع کار بزرگی بود و مهم‌تر آنکه این اثر قرار بود در آرامگاه فردوسی و در مقابل دیدگان بسیاری از بزرگان نصب شود و مورد قضاوت قرار گیرد. به همین خاطر تمام وقت مشغول کار شدم. مهندس زجاجی که طراح هستند هم پای کار ایستادند و علاوه بر تهیه طرحی بر اساس عکس‌های اخوان هنگام کار هم بنده را راهنمایی کردند.»  

در نتیجه این سخت‌گیری‌ها و وسواس‌ها، سردیس اخوان مورد تأیید بسیاری از دوستداران و دوستان وی از جمله دکتر شفیعی‌کدکنی قرار می‌گیرد؛ «روزی که می‌خواستیم سردیس را به آرامگاه فردوسی منتقل کنیم، دکتر شفیعی برای بازدید از کار، قبل از نصب به کارگاه من آمدند. وقتی سردیس اخوان را دیدند، گفتند خوب است، البته هنوز شأن اخوان بسیار بیشتر از این‌هاست، ولی اثر جدید بسیار شبیه‌تر به مهدی است.»

اردیبهشت امسال و چند روز قبل از بزرگداشت فردوسی مجسمه جدید ساخت محمد علی رجبی جایگزین مجسمه قدیم شد.

* این گزارش پنج‌شنبه، ۵ شهریور ۹۴ در شماره ۱۱۳ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است

ارسال نظر