تیپ 21 امام رضا(ع)

فتح خرمشهر از نگاه جوانمرد کوچک محله عبدالمطلب
ساعت 12 نیمه شب بود که عملیات را آغاز کردیم با وجودی که در نقطه کور قرار داشتیم و دشمن دید نداشت، اما تیراندازی زیاد بود تیرهایی که شلیک می‌کردند، باعث شد تا چند رزمنده شهید شوند. یکی از همین تیرها به دوست من که مرد جوانی بود اصابت کرد و سینه او را شکافت. من که ترسیده بودم سمت او رفتم و بغلش کردم اما از آنجا که نمی‌توانستم او را جابه‌جا کنم یا عقب ببرم همانجا بالای سر او ماندم و هر چقدر که اصرار می‌کرد بروم تا از گردان جا نمانم من گوش نمی‌کردم و در همان سن بچگی به او گفتم «آن‌قدر نامرد نیستم که تا شهید نشوی بروم!» آن رزمنده که از حرف من خنده‌اش گرفته بود با همان لبخندی که بر لب داشت، شهید شد.
سرافرازی در جنگ، اقتدار در پزشکی
دکترسیدعلی جوادی، مؤسس اولین درمانگاه طب سنتی در‌ استان است. سید‌‌علی نوجوان، 15سالش تمام نشده بود که با دست بردن در کپی شناسنامه راهی جبهه‌های غرب شد و بعد از 26ماه، به‌عنوان مجروحی بازمانده از عملیات کربلای4 برگشت. او‌ برگشت تا با یاد رؤیای کودکی، دوباره پشت میز و نیمکت درس و دانشگاه بنشیند