محله پورسینا

محله
منطقه ۶

پورسینا

محله‌ای که اکنون پورسینا نام دارد، در دوره ناصرالدین‌شاه مزرعه‌ای بوده به نام «بازه شخ»، به معنای «دره‌ای که دارای خاک سفت» است. این نام بعد‌ها به «بازه شیخ» و از حدود صد سال پیش نیز به نام «هدایت‌آباد» معروف شد. بیشترین کاربری اراضی محله پورسینا، مسکونی و فضای سبز است.

محله پورسینا
دهه‌نودی‌ها پای عزاداری حسینی(ع)
پای ثابت مراسم‌های عزاداری ماه محرم و دیگر سوگواری‌ها، همیشه چند کودک شر و بازیگوش هستند که از دیوار راست بالا می‌روند. بچه‌هایی که در آن چند ساعت فرصت را برای بازی مناسب می‌بینند و مجلس را روی سرشان می‌گذارند. پدر و مادرها و گاهی سخنران مجلس، در طول مراسم مدام کودکان را با بشین و ندو و نرو، سر جایشان می‌نشانند و آنان را بار اضافه‌ای می‌دانند که باید کنترلشان کنند. چندسالی است حسینیه‌های زیادی برای کودکان در این سوی شهر راه‌اندازی شده است.
تلاش و پشتکار از صدرا حقدادی یک فوتبالیست می‌سازد
هر چیزی که مربوط به فوتبال باشد صدرای دوازده‌ساله را مجذوب خود می‌کند. الگوهای ورزشی زیادی دارد و دلش می‌خواهد یک روز جا پای آن‌ها بگذارد و در سطح کشوری و بین‌المللی مطرح شود. همه این‌ها باعث شده که حالا با همین سن‌و‌سال کم در سه تیم مختلف بازی کند و یک روز را هم بدون تمرین به شب نرساند. با صدرا حقدادی نوجوان محله پورسینا در زمین چمن نصرت گفت‌وگو می‌کنیم.
محمد حداد، سرشنا‌س‌ترین دوتارساز مشهدی
محمد حداد، زابلی است، اما به قول خودش از وقتی چشم باز کرده، در مشهد بوده است، در محله قلعه‌ساختمان. کارگاه دوتارسازی او همیشه خدا، زیر تلی از تراشه‌های چوب گم است؛ زیر‌انبوهی از کاسه‌های دوتار. یک دوتار کنده‌کاری نگین‌شده هم به دیوار آویزان است که نشانه هنرنمایی اوست. استاد حداد، سرشنا‌س‌ترین دوتارساز مشهدی است. بسیاری از دوتارسازهای دیگر افتخار می‌کنند که شاگرد او بوده‌اند. او دوتارسازی را از یک هنردستی به یک صنعت نزدیک کرده است.
مدال طلای استان بر سینه ووشوکار محله پورسینا
محسن دلاور، نوجوان دوازده‌ساله ساکن محله پورسینا ، از پنج‌سالگی وارد دنیای ورزش‌های رزمی می‌شود و از آن به بعد، دیگر آن را رها نمی‌کند. تا اینجای کار، کلی مدال رنگارنگ به دست آورده است و مقام‌های مختلفی در کارنامه ورزشی اش دارد اما مهم‌ترینش مدال طلای استان است که سال ٩٨ به دست آورده است.
نخبگان مدرسه حاج حسین آصفی‌فر هر روز از دل خطرها می‌گذرند!
مدرسه حاج حسین آصفی‌فر در انتهایی‌ترین نقطه خیابان پورسینا در محله‌ای به همین نام قرار گرفته است؛ تنها فضای فرهنگی و آموزشی این محدوده که در سال1391 برای پسربچه‌های پایه اول تا ششم ساخته شده است. مدرسه‌ای که در میانه این آشوب بنا شده است. گُلی در میان لجنزار این بیابان! این همان نامی است که اهالی برای تنها مدرسه محله گذاشته‌اند. خانه کوچکی که به خانه امید بچه‌ها تبدیل شده است. پشت این دیوار‌ها پسربچه‌های کوچک بااستعدادی را می‌بینم که از مرگ و گندیدگی اطرافشان گریخته‌اند تا میان این دیوارها پناه بگیرند و کمی زندگی کنند.
جوانان شهرک شهید بهشتی با طرح جدیدشان ماهیگیری می‌آموزند
«یاسین چاملی» متولد سال ۸۰ و «محمد راحیان» متولد سال ۷۹ همان دو جوانی بودند که ایده اپ (ماهیگیر) آن‌ها توجه داور‌ها را جلب کرده بود. ایده‌ای برای توزیع گسترده ماهی جنوب از شهرک به شهر! البته آن‌ها تجربیات زیادی از این دست در کارنامه خود دارند و با همین سن و سال دست به فعالیت‌های زیادی زده‌اند. از ساخت برنامه‌ای برای توزیع نان در شهرک بگیرید تا طراحی سایت، اپ و... . آن‌ها پیش از این وقتی در شهرک و در مسجد محله با هم آشنا می‌شوند و دوستی آن‌ها شکل می‌گیرد. با مهارت‌های یکدیگر آشنا می‌شوند و از علایق مشترکشان صحبت می‌کنند و درنهایت تصمیم می‌گیرند با یکی از دیگر دوستان یاسین یک تیم سه نفره استارتاپی را تشکیل بدهند.
پورسینا؛ معدن مشاغل خانگی مشهد
خیابان پورسینا واقع در منطقه6 یکی از این مناطق است. جایی که آوازه زنان سخت‌کوش آن به همه جا رسیده است. زنانی که یک ارتش خاموش اقتصادی را تشکیل داده‌اند و در شرایطی سخت زندگی را پیش می‌برند. با کفش‌دوزی، چرم‌دوزی، قالی‌بافی، تهیه ترشی خانگی و... می‌گویم ارتش خاموش، چون این‌کار آن‌قدر بی سر و صدا انجام می‌شود که تلاشم مبنی بر پیداکردن آماری موثق در این زمینه بی‌نتیجه می‌ماند. در آمریکا یک‌پنجم اشتغال در حوزه مشاغل خانگی صورت می‌گیرد و در ایتالیا بخش جالب‌توجهی از صنایع در کارگاه‌های کوچک خانگی تولید می‌شوند اما اینجا مشاغل خانگی بی‌سروصداتر از هر جایی به حیات خود ادامه می‌دهند.