محله کارمندان اول

محله
منطقه ۶

کارمندان اول

ساخت‌وساز واحدهای مسکونی برای کارکنان سازمان‌ها به پیش از انقلاب و دوره پهلوی برمی‌گردد. به دستور شهردار وقت، خانه‌هایی برای کارمندان ساخته و به‌نام محله کارمندان نامگذاری شد. مهمترین ویژگی محله، قدمت ومشاغل سنتی قدیمی آن است؛ از زنجیربافی و ساخت زین اسب بگیرید تا مسگری، خیاطی، گاری‌سازی، مغازه دلوسازی و..

محله کارمندان اول
قهرمان نوحه‌خوان
داستان، داستان عرفان رجایی، نوجوان پرانرژی و ورزشکار محله کارمندان اول است. نوجوان پرشر و شوری که سرش درد می‌کند برای رشته ورزشی پرتحرک رزمی. به همین دلیل از کودکی به واسطه توصیه پسر همسایه و بعدها با تشویق مربیانش درنهایت گمشده‌اش را در رشته تالو پیدا می‌کند و از همان کودکی چنان پی این ورزش را می‌گیرد که مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد و این گام جدید، پیش‌زمینه موفقیت‌های ورزشی‌اش تا کسب مقام قهرمانی کشور و حضور در اردوی تیم ملی می‌شود.
 کوچه پاسگاه، آرام و مسکونی است
از میان انبوه مغازه‌های حاشیه خیابان مصلی که بگذری، به کوچه‌ای برخورد می‌کنی که ورودی آن، ساختمان بزرگ و قدیمی است با حیاطی که نرده‌های سبز رنگ و رو رفته‌ای آن را احاطه کرده و به گفته ساکنان محله، زمانی پاسگاه یا کلانتری شماره5 مشهد بوده است. کوچه مصلی16 برخلاف دیگر کوچه‌های خیابان قدمت‌دار مصلی که مملو از مغازه‌ها و بنگاه‌های تجاری و انبارهای مواد غذایی است، هنوز چیدمان یک محله مسکونی را دارد؛ یعنی در آن هم مسجد و حسینیه است، هم مجتمع آموزشی و زمین ورزشی. خانه‌ها هم شکل و شمایل سنتی خود را حفظ کرده است.
مسجدی که مدرسه شده است
می‌گوید که امام جماعت یک مسجد تنها وظیفه‌اش برگزاری نماز نیست. باید فکر و ایده داشته باشد، جوان‌ترها را به فعالیت‌های مردمی تشویق کند و کاری کند که رفت و آمد به مسجد زیاد باشد و رونق داشته باشد. این‌ها را ایمان ابراهیمی می‌گوید. امام جماعت جوان مسجد جوادالائمه(ع) خیابان سرخس و محله کارمندان اول که چند سال بیشتر از ورودش به این مسجد نمی‌گذرد اما در همین مدت کوتاه برنامه‌های مختلفی را اجرا کرده است.
کشف هندسه پرواز در کتف هواپیما
همیشه نگاهم رو به آسمان بود. مادرم اسمم را گذاشته بود سر به هوا! هر پرنده‌ای که عبور می‌کرد نگاهش می‌کردم و با خودم می‌گفتم کاش برای یک روز هم که شده بال‌هایش را به من قرض بدهد. بعد‌ها که بزرگ‌تر شدم و برای اولین بار با پدر و مادرم سوار هواپیما شدم همه چیز برایم جدی‌تر شد. از کنار شیشه هواپیما تکان نمی‌خوردم. محو آسمان و ابرهای پنبه‌ای زیرپایم شده بودم. همان لحظات باعث شد که فکر ساخت پهپاد بیفتد به جانم. اما اطلاعاتی ازساخت پهپاد و هواپیما نداشتم. تمام چیزی که داشتم یک کتاب کوچک جیبی بود که از نمایشگاه کتاب مدرسه خریده بودم در آن مقدمات آیرودینامیک به زبان ساده توضیح داده شده بود. هنوز هم آن کتاب را دارم. خلاصه به وسیله همان کتاب و چند تا تیر و تخته و موتور و ملخ اولین پهپاد زندگی‌ام را ساختم.
والفجر پیروزی
عملیات غرورآفرین بود و پیروزی بخش. والفجر 3 با تمام بزرگی اش منجر به شکست دفاع استراتژیک دشمن شد و عراقی ها با بیش از 10 هزار تلفات در نبردی تمام عیار، قافیه را بدجور به رزمندگان ایرانی باختند و در بلندی های مشرف به مهران زمین گیر شدند.این عملیات در هفتمین روز از مرداد سال 62 و با هدف تأمین امنیت مهران و برقراری ارتباط میان شهرهای دهلران به مهران و ایلام به مهران، آغاز شد و دو هفته به طول انجامید.
کتاب فروش محله حر 250 دانش آموز و معلم قدیمی‌ را دور هم جمع کرد
جواد کریمی، کتاب‌فروش قدیمی خیابان حر ۱۶، در روز بزرگداشت معلم، 250 دانش آموز و معلم قدیمی دبستان خاقانی محله‌اش را دور هم جمع و رکورد جدیدی ثبت کرد. کریمی حتی برای جست و جوی هم کلاسی هایش به شهرهای مختلف سفر کرده تا رد و نشانی از آن ها پیدا کند.
خانه ایثار و شهادت محله کارمندان قرارگاهی برای خدمت‌رسانی به مردم است
11 سال از تأسیس خانه ایثار و شهادت می‌گذرد، خانه‌ای که خیلی از نیروهای آن حالا مبارز یا شهید مدافع حرم هستند.