محله عنصری

محله
منطقه ۷

عنصری

محله عنصری که در اسناد به نام «دستگرد» و یا «دستجرد» آورده شده، به احتمال زیاد باستانی و متعلق به پیش از اسلام بوده است. دست‌کم ۴۴‌سالی می‌شود که نام «عنصری» روی این خیابان نقش بسته است. باغ‌خونی از مهم‌ترین بنا‌های تاریخی عنصری است که هویت مشهد نیز محسوب می‌شود.

محله عنصری
عنصری غربی 9، کوچه‌ای از دوره قاجار
کوچه عنصری9 را بسیاری از قدیمی‌های مشهد به نام کوچه «باغ خونی» می‌شناسند. مکانی که از اوایل دوره قاجاریه، کنسولگری روسیه(شوروی سابق) بوده و اکنون سال‌هاست که در این باغ بسته است. اهالی قدیمی که حالا خودشان پدربزرگ و مادربزرگ شده‌اند از دوران رونق باغ خاطره‌ها دارند و برای بازی به داخلش می‌رفته‌اند.
استعدادیاب هیئت وزنه‌برداری کشفم کرد!
«سید مهدی امیرسیدیان» 17سال دارد و از کودکی ورزش را شروع کرده است. در حال حاضر عضو تیم ملی وزنه‌برداری نوجوانان است. مدال‌ها و افتخارهای زیادی را تاکنون به دست آورده است. آن‌قدر زیاد که برخی را نمی‌داند کدام سال و در کدام مسابقه بوده است. با خنده می‌گوید بنویسید: تا دلتان بخواهد قهرمانی، نایب قهرمانی و سومی کشور، استان و مسابقه‌های دانش‌آموزی و قهرمانی بزرگسالان شرق کشور را دارم.
مادر شهید «مجید توکلی‌نژاد» با دستان خودش فرزندش را به خاک سپرد
شنبه برای وداع آخر با مجید به معراج شهدا رفتم، درست مثل همین روزها بود اواخر دی‌ماه 1365 در کش‌وقوس عملیات کربلای5. سر تا پایش را بوسیدم، می‌دانستم این آخرین بوسه‌های یک مادر بر صورت فرزندش است. می‌دانستم او امانتی از جانب خداست، پس روز خاک‌سپاری به داخل قبر رفتم و با دستان خودم امانت را به صاحبش پس دادم. این گوشه‌ای از خاطرات زهرا کشیک‌نویس رضوی، مادر شهید مجید توکلی‌نژاد است که از جگرگوشه‌اش برایمان تعریف می‌کند. فرزندی که آمدنش 23آذر 1345 و رفتنش 23دی‌ماه 1365 بود.
از یک سنگ عقیق شروع کردم
اعظم شاهرودی، بانوی هنرمند خیابان امام رضا، توانست با همت و افروختن شعله‌ خاموش شده‌ هنر در تعدادی از بانوان این شهر پس از 5سال فعالیت در عرصه‌ تولید صنایع دستی برای 10نفر از زنان خانه‌دار اشتغال ایجاد کند.ساکن خیابان امام رضاست. 2پسر و یک دختر دارد که یک پسرش استاد دانشگاه است و پسر و دختر دیگرش نیز معلم هستند. ویژگی او قدم نهادن در مسیری است که یک رقیب قدر به نام محصولات چینی در آن وجود دارد و او با تکیه بر هنر و اراده‌‌‌ای که دارد باید با این رقیب قدر رقابت کند.
پرستار عادت نمی‌کند
مرضیه آذرفزا می‌گوید: بیماری در بخش جراحی داشتم. یک پسر اهل تربت حیدریه بود که در سه راه شادمهر زیر کامیون رفت و پایش از ران قطع شد. نگهداری‌اش خیلی سخت بود. چقدر تیمارداری این بیمار را کردیم. تمام پانسمان‌هایش را در اتاق عمل تعویض می‌کردیم تا عفونی نشود. پدر و پسر گریه می‌کردند که بگذارید بمیرد. چقدر زحمت کشیدیم تا پایش پوست بگیرد. من او را معرفی کردم تا پای مصنوعی بگیرد. بعد از مدت‌ها به من گفتند غلامی نامی کارتان دارد. رفتم دیدم این جوان آمده است و خم شد تا دست من را ببوسد.( بغض می‌کند و اشک‌هایش جاری می‌شود). حدود سال 86 بود. اصلا فکر نمی‌کردم که من را یادش باشد.
اولین خانواده‌ای که در کوچه امام رضا28خانه ساخت آقای«گلچین»بود
زمانی که شهر در اطراف حرم مطهر خلاصه می‌شد و تعداد خانه‌ها کم بود، مردی به نام «گلچین» در کوچه امام رضا(ع)28 کنونی، خانه‌ای ساخت و ساکن آن شد. رفته‌رفته با گذشت زمان خانه‌های دیگری ساخته شد و کوچه شکل گرفت. هرچند که خانه گلچین از بین رفته و اثری از آن باقی نمانده است، این کوچه به‌دلیل حضور اولین‌نفر به نام «گلچین» در بین مردم محله معروف شد. در 2دهه گذشته کوچه گلچین شکل و شمایل پیشینش را از دست داده است و هتل‌آپارتمان‌ها جای خانه‌های قدیمی را گرفته‌اند.
شهید حنایی را به خاطر یک اعتراض در تظاهرات کشتند
محمدعلی حنایی قهرمانی است که شجاعانه در مقابل ظلم پهلوی ایستادگی کرد و به شهادت رسید اما آن گونه که بایدوشاید موردتوجه قرار نگرفته و نامش در صفحات تاریخ انقلاب اسلامی مشهد گم شده است. دکتر جعفر حنایی، پسر این شهید انقلاب درباره او می‌گوید: آن زمان من هشت ساله بودم و معمولا همراه پدرم در بیشتر راهپیمایی ها حضور داشتم. در آن روز یادم است که من و مادرم، برخورد کوتاهی با ایشان در خانه مادربزرگم داشتیم و بعدها مادرم تعریف می کرد که آن روز پدرم گفته است: «جعفر را با خودت ببر؛ بهتر است در تظاهرات امروز حضور نداشته باشد.» گویی به پدرم الهام شده بود که قرار است آن روز به شهادت برسد.