محله سید رضی

محله
منطقه ۱۱

سید رضی

سیدرضی؛محله‌ای با بافت متراکم است که سکونت در آن از اواسط دهه ۶۰ آغاز شده است. قدیمی‌ترها روایت می‌کنند که بعد از تشکیل محله آزادشهر، ساخت ساختمان‌های ویلایی درمحله سیدرضی آغاز شده وبیشتر مکانی برای تفریحات آخر هفته شهروندان بوده است. سیدرضی ازشاعران و فقهای قرن چهارم شیعه و گردآورنده نهج‌البلاغه است.

محله سید رضی
ادیب امروز و اقتصاددان آینده
معلم کلاس پنجم سینا وقتی پی به استعداد دانش‌آموزش می‌برد او را به درس خواندن ترغیب می‌کند و از کلاسی که دانش‌آموزان ضعیفی داشته به کلاسی که سطح درسی دانش‌آموزانش بالاتر بوده می‌برد. سینا طور سوادکوهی تعریف می‌کند: این معلم روش‌های صحیح درس خواندن و برنامه‌ریزی را به من یاد داد و روحیه و اعتماد به نفسم را بالا برد. از آن پس جزو شاگردان برتر کلاس شدم و چون کلاس ششم، آزمون تیزهوشان داشتیم تلاش بسیاری کردم که بتوانم در آن قبول شوم، بالأخره هم به مدارس تیزهوشان راه یافتم.
تروریست‌های هزار حجله
ترور شهید صیادشیرازی انتقامی چندوجهی بود. این امیر ارتش جمهوری اسلامی در طول 8 سال جنگ تحمیلی به فراخور نبوغ و استعداد ذاتی‌اش و همچنین اشراف و تسلط بر طراحی‌ها و اجرای نقشه‌های نظامی، به‌کرات اسباب نقشه بر آب شدن نقشه‌های ارتش بعث را فراهم کرده بود. از طرف دیگر، شهید صیاد شیرازی محور اصلی شکست منافقین در عملیات فروغ جاویدان و حماسه مرصاد بود. از همین رو بود که هم صدام و هم منافقین کینه‌ای تاریخی از او داشتند. بنابراین این ترور در یک همکاری کامل میان رژیم صدام و گروهک منافقین صورت گرفت.
بررسی توسعه محله سیدرضی در گذر زمان
محله سیدرضی از ابتدای بولوار سیدرضی در حاشیه وکیل‌آباد شروع شده است و تا بزرگراه امام علی (ع) ادامه دارد، بولوار سیدرضی در مسیر خود بولوارهای فرهنگ، معلم، مهران و آموزگار را قطع می‌کند و به میدان امام علی (ع) می‌رسد. این محله منطقه 11 قسمتی از بولوار جلال‌آل‌احمد را نیز در بر می‌گیرد و از سمتی همسایه محله دانشجو محسوب می‌شود.
طراح ترور شهید«صیاد» یک منافق«عفوشده» بود!
در بخشی از بیانیه این گروهک تروریستی این‌گونه آمده است: «واحدهای عملیاتی مجاهدان ... در منطقه کامرانیه تهران، صیاد شیرازی را به دام انداختند و ... او را به سزای جنایت‌هایش ... رساندند. واحدهای عملیاتی برای اجرای طرح پیچیده خود، ابتدا قسمت‌هایی از کامرانیه را تحت کنترل گرفتند. به این ترتیب، پس از 10 سال، قاتل مجاهدین در عملیات فروغ جاویدان ... سرلشکر بسیجی صیاد شیرازی کیفر یافت.»
لبخندی در میانه آتش و خون
وقتی شهید صیاد شیرازی در جریان گزارش‌های میدانی قرار گرفت، با هواپیما خود را به کرمانشاه رساند و در بیمارستان امام‌حسین(ع) این شهر، جلسه اضطراری فرماندهان عملیاتی حاضر در منطقه را تشکیل داد. حوالی نماز صبح همان روز، شهید سپهبد صیاد شیرازی وارد پایگاه هوانیروز ارتش در کرمانشاه شد و شخص ایشان خلبانان تیزپرواز بالگردها را علاوه بر توجیه عملیاتی، به 2 تیم آتش مجزا تقسیم‌بندی کرد.
شهید چمران، صیاد را کشف کرد
بعد از آزادسازی پاوه و دیگر مناطق، نوبت به سردشت رسید. شهید چمران نیز نیروهایی را به آن مناطق فرستاده بود. قرار بر این شد تا نیروها را سرجمع کنند اما ضدانقلاب دوباره تحرکات خود را آغاز کردند. دکتر چمران قصد داشت به آن منطقه برود. لحظه عزیمت، فردی خبر آورد که سروانی از اصفهان آمده و می‌خواهد دکتر چمران را ببیند. روی پله‌ها صیاد با شهید چمران ملاقات کرد. خودش را معرفی کرد و من نیز به برادرم گفتم: از دوستان مسلمان و مبارز انقلابی قبل از انقلاب است. شهید چمران صیاد را در آغوش کشید.
پدرم سرباز فداکار و صادق انقلاب اسلامی بود
ماجرای شهادت پدرم به این صورت بود که آن زمان، 21 فروردین 1378، بنده هفده هجده سال داشتم. پدرم هرروز صبح من و برادر کوچک‌ترم را به مدرسه می‌برد . حوالی ساعت 6:30 صبح بود که پدر خودرو را از پارکینگ درآورد و به من گفت که در پارگینگ را ببندم. یعنی پدرم پشت فرمان بود. دیدم که از کوچه‌ بالایی یک نفر با لباس رفتگر به همراه یک جارو درحالی‌که به صورتش ماسک زده بود به سمت خودروی پدرم آمد. بعد یک پاکت نامه به پدرم داد. پدرم شیشه خودرو را پایین کشید و پاکت را گرفت. در همین فاصله، آن فرد از جیب خودش یک کلت درآورد و به سمت صورت پدرم تیراندازی کرد.