محله گلدیس

خانه کوچک اسحاق مرادی «تاج محل» اوست
همه خانه‌اش خلاصه می‌شود در یک اتاق کوچک، یک طرف ویولون‌ها نشسته‌اند و سوی دیگر روزنامه‌ها و عکس‌های قدیمی. تکه‌های فیروزه روی میز قرار گرفته و دور‌تا‌دور اتاق نقاشی‌هایی از طبیعت دیده می‌شود. بخشی از اتاق هم گلخانه‌ای زیبا شده است. مرادی به این اتاق کوچک و زیبا می‌گوید «تاج‌محل».
فرشته تقی‌زاده؛ مادر محیط زیست مشهد
فرشته تقی‌زاده، مدیرعامل انجمن «دیده‌بان آب، هوا و زمین» کفش آهنین به پا کرده تا سربازی باشد برای دفاع از ذره ذره خاک وطن.
لادن؛ خیابانی رو به کوه‌های جنوبی
از میدان لاله تا انتهای بولوار لادن که به کوه‌های جنوبی ختم می‌شود، چند پایگاه اجتماعی مهم از اهالی محله گلدیس وجود دارد. اولین ساکنان این محدوده که در اوایل دهه60 زمین‌های خود را از سازمان زمین شهری وقت تحویل گرفتند، کارکنان سازمان آب و فاضلاب مشهد بودند که بسیاری از آن‌ها اکنون بازنشسته شده و خانه‌های خود را به آپارتمان‌های چند طبقه تبدیل کرده‌اند.
آجر به آجر، با همت اهالی گلدیس
وقتی تصمیم گرفتم به این مسجد بیایم، با 100میلیون تومان اعتباری که به خانه عالم تعلق می‌گرفت و با همت مردم دو طبقه ساختیم و مسجد سروسامان نسبی گرفت. قبل از آن مسجد هیچ کمک درخور توجهی دریافت نکرده بود و حتی دیوارها طوری بود که از کوه‌های مجاور آب به داخل مسجد جاری می‌شد. یک‌بار پنکه روی سر خانم‌های نمازگزار افتاد. باید اوضاع را درست می‌کردیم تا جوان‌ها و نوجوان‌ها را جذب کنیم. به همین دلیل آستین بالا زدم و از مردهای محل هم کمک گرفتم. با هر مقدار اعتباری که جمع می‌شد بخشی از فضا را درست می‌کردیم. این‌ها بخشی از روایت غلامرضا غلامی روحانی جوان مسجد است.
کارکنان شهرداری اولین ساکنان گلدیس بودند
از ابتدا شهرک ولیعصر(عج) نام گرفته بود اما از آنجایی که اولین ساکنان آن کارکنان شهرداری بودند به شهرک شهرداری شناخته می‌شد. فرعی‌های گلدیس12 حالا «شهرآرا» نام دارند. قدیمی‌ها می‌گویند اینجا در گذشته زمین‌های کشاورزی روستای پاچنار بوده و حتی تابلوهای راهنمای کوچه‌ها هم مدتی همین نام را داشته‌اند اما بعد به درخواست اهالی تغییر پیدا کرده است. حالا این کوچه محوری‌ترین کوچه محله گلدیس است.
راه‌یابی دانش‌آموز محله گلدیس به المپیاد
چیزی به‌جز علاقه، دانش‌آموزان را در المپیاد نگه نمی‌دارد چون بسیار سنگین است و این خطر را دارد که زمان کافی برای قبولی در کنکور نداشته باشی. من برای موفقیت در المپیاد و هدفم که قبولی در رشته پزشکی است به‌طورمیانگین روزی 8 تا 9ساعت مطالعه می‌کنم. البته من هم مانند دیگر دوستانم گاهی خسته می‌شوم اما می‌دانم آینده شغلی‌ام به تلاشم در این سن بستگی دارد.