گرمخانههای شهرداری مشهد مأمن افرادی است که سرپناهی گرم در فصل سرد ندارند.
همجواری متجمعهای مدرن و لوکس تجاری با خانههای کوچک و ساده محله اسماعیلآباد یکی از اولین نکاتی است که به محض ورود توجهها را به خود جلب میکند.
اسمر شجاعان، ساکن محله اقبال، میان زنان کارتنخواب میرود و نه فقط با شعرها که با مهربانیهایش آنان را به زندگی امیدوار میکتد.
قدمت این روستا چندصدساله است. پدربزرگهای ما میگفتند در زمان حمله روسها، روستا بسیار بزرگ و باشکوه بوده است و به همین دلیل به آن چهلحجره میگفتند.
ناگهان پایم در لاشه سگی فرو میرود. یکی از اهالی محل که ما را همراهی میکند، میگوید: این چیزها اینجا طبیعی است، سگ که هیچ، ما اینجا لاشه معتاد از توی کال جمع میکنیم.
برخی زنان بهشت پنهان، هیچ کسی و جایی را ندارند و به همین خاطر ماهها اینجا در مرکز ترک اعتیاد میمانند. امروز اینها، دیروز من مدیر این مرکز است.
مهناز خسروی که روزگاری تکدختر نازپروردۀ خانواده بود از سن بسیار کم، یعنی در ۱۰ سالگی دچار افیون اعتیاد میشود. او در ادامۀ خط زندگی به زندان میافتد...