خیاط

معلولان باید بتوانند روی پای خودشان بایستند
معصومه صالح‌آبادی شبیه همه زنان کارمند شب قبل، ناهار روز بعدش را پخته و خانه‌اش جمع‌و‌جور است. از وقتی که خانه‌اش مستقل می‌شود، می‌آموزد خودش است و خودش! یاد می‌گیرد که چطور غذا بپزد و ظرف بشوید. تکیه می‌کند به کابینت کنار گاز و ناهارش را می‌پزد. بیشتر وقتش را به مطالعه می‌گذراند تا شاید آموخته‌هایش گره‌گشای یکی از دانش‌آموزانش باشد. او امید بچه‌هاست. وقتی کودکی که روی ویلچر می‌نشیند می‌بیند که معلمش هم وضعیت او را دارد به این خوش‌حالی می‌رسد که من هم می‌توانم. حتی یکی از دانش‌آموزانش به او می‌گوید: «خانم وقتی شما را دیدم آن‌قدر خوش‌حال شدم که شما هم مثل منی.»
ترور مظلومانه 3 پاسدار نو داماد
شب تاسوعای سال1360در چهارراه راهنمایی صدای شلیک چند گلوله شنیده می‌شود. چند نفر از شهروندان و مغازه‌داران اطراف چهارراه بعد از تیراندازی خودشان را به خودروهای بچه‌های سپاه که توسط منافقان تیرباران شده بود می‌رسانند تا جان مجروحان حادثه را نجات دهند. با دیدن این منظره افرادی که در وسط چهارراه جمع شده‌اند با شعار مرگ بر منافق و مرگ بر وطن‌فروش این حرکت جنایتکارانه و تروریستی را محکوم می‌کنند. شاید خیلی‌ها باور نکنند یا ندانند که در تاسوعای سال1360 برابر با 14آبان‌ماه در چهار راه راهنمایی مشهد خودرو پاسداران توسط منافقین هدف حمله قرار گرفته است. در این حمله 3سرنشین از 4نفر که داخل خودرو حضور داشتند به شهادت رسیدند.
خرج‌کاری از علیمردانی شروع شد
شهر و خانه‌ای که در آن به دنیا می‌آییم، همیشه تعقیبمان می‌کند. اتاق‌ها، کوچه‌پس‌کوچه‌ها و راه‌هایی که رفته‌ایم، تک‌تک حجره‌ها و مغازه‌هایی که گاه بی‌تفاوت از کنارشان گذشته‌ایم. شاید برای شما هم به اندازه من تماشایی بوده است و جای پرسش که مردمان اینجا چه می‌کنند؟ دیدن این همه مغازه رنگارنگ با نام‌های متفاوت که کلی‌فروش لوازم خرازی و تولیدی‌های پوشاک هستند، در علیمردانی برایم تماشایی است. ردیف چیده شده زیب و کش و نخ و دکمه‌های چشم‌نواز و رنگارنگ. نام مغازه‌ها متفاوت است، اما کارشان مشابه یکدیگر است. وجه اشتراکشان این است که کلی می‌فروشند، به این اضافه کنید که بیشتر فروشنده‌ها جوان هستند.
تیم «بیمارستان حجازی» آماده مسابقه است!
بیمارستان دکتر حجازی، مرکزی ابدی برای نگهداری بیماران روانی با زور دارو نیست. امروز در این بیمارستان، مجال بیشتری به بیماران روانی می‌دهند و برای درمانشان از هنر و مشغولیت‌های روزمره‌ای که جنبه هنری دارد ( خیاط ی، گل‌سازی و مجسمه‌سازی) بهره می‌برند. برای بیماران ورزش صبحگاهی راه انداخته و هنوز چندی نگذشته که آمار‌ها نشان می‌دهد روال سازگاری بیماران تسریع شده است.
هنر ایرانی و پوشش اسلامی
بنفشه اجلالی به عنوان یک طراح معتقد است مد هیچ‌وقت از بین نمی‌رود، فقط هر چند سال یک‌بار در شکل‌های جدید برمی‌گردد. می‌گوید: «در بسیاری از ژورنال‌ها، عکس‌ها و فیلم‌های قدیمی مدل‌هایی را می‌بینیم که مربوط به نیم قرن قبل است اما باز هم به چرخه مد برگشته و در طراحی‌های جدید به سبک‌های متفاوتی استفاده می‌شوند. من فکر می‌کنم در زمان‌های متفاوت همراه با مد، سلایق افراد جامعه نیز تغییر می‌کند و همین امر باعث می‌شود لباسی را که الان مورد پسند ما نیست چند سال بعد استفاده کنیم.
خیاط کوچک
بعد از گذشت مدتی استعداد مهرانه در دوخت لباس‌های عروسکی آشکار شد و مهرانه از مادرش خواست که خیاط ی را به او بیاموزد. برای مادرش باورکردنی نبود چون مهرانه سن و سالی نداشت و کار با چرخ خیاط ی صنعتی و برقی بسیار سخت بود. مادر با هماهنگی پدر، بخش‌های آسان و ساده خیاط ی را به او آموخت و مهرانه نیز با علاقه و جدیت پیگیری می‌کرد.
وقتی «نیلا» حرف می‌زند، انگار پیچ رادیو باز است
نیلا غفوری هم استادکار خیاط ی است و هم در مسیر گویندگی، صداپیشگی و مجریگری قدم گذاشته است. صحبت که می‌کند تصور می‌کنید پیچ رادیو باز است و مجری شما را مخاطب قرار داده است. این هنرمند خوش‌ذوق و جوان ساکن محله امیرالمؤمنین(ع) پای ثابت بیشتر برنامه‌های گروهی محله است و یکجا نمی‌نشیند. او اکنون رابط بهداشت محله است و با اینکه مهاجر افغانستانی است، به نوعی عضو افتخاری شورای اجتماعی محله نیز هست.