حاشیه شهر

گرجی سفلی؛ همیشه میهمان نواز
تا اواخر دهه 60 هنوز گرجی سفلی رنگ و بوی روستا را داشت اما به مرور، مزارع کشاورزی و باغ‌های میوه جای خود را به خانه‌های مسکونی و کوچه‌های تودرتو دادند. علی ایزانلو از قدیمی‌های روستاست که تعریف می‌کند: ما از سال 1365 در این روستا سکونت داشتیم. یادم هست اینجا پر بود از باغ‌های میوه و گندمزار. نوجوانان و جوانان روستا تفریحشان این بود در مزارع گشت‌وگذار کنند و برای رفع خستگی در رودخانه کشف آب‌تنی می‌کردند. به مرور زمان، فاضلاب وارد رودخانه شد. ماهی‌ها و موجودات رودخانه مردند. هر روز و هر ماه و هر سال، آب کشف رود بدتر شد تا آنجا که دیگر کشاورزان برای آبیاری محصولاتشان نمی‌توانستند از آب رودخانه استفاده کنند و زمین‌های خود را قطعه‌قطعه کردند و فروختند.
زندگی در سعدآباد؛ کارآفرینی در نوده
زهره دوره‌های خیاطی‌اش را که تمام می‌کند با همان دوخت‌ودوز سرش را گرم می‌کند تا اینکه در سال1378کارگاه کوچکی را در منزل پدری‌اش به راه می‌اندازد؛ در این دوره بیشتر وقتم به دوخت لباس، چادر و جانماز برای آشناها و همسایه‌ها می‌گذشت. سال1380 با همسرم که او هم خیاط بود، آشنا شدم و بعد از مدتی با همدیگر ازدواج کردیم. چون همکار بودیم کارمان را توسعه دادیم. درجریان حضور و رفت‌وآمدم در محله متوجه شدم که زنان سرپرست خانوار بسیاری در آنجا ساکن هستند که نیازمند درآمد و کار هستند اما چون مهارتی ندارند مجبور به انجام کارهای خلاف مثل فروش مواد هستند.
پهلوان پروری در تنها سالن ورزشی محله فردوسی
جعفرقادرآبادی آموزش گروه سنی بزرگسالان را برعهده دارد. می‌گوید: این ورزش بر پایه تقوا و انسانیت است. با این ورزش جوان‌ها دچار آسیب‌های اجتماعی نمی‌شوند. جوانان مناطق محروم و حاشیه شهر هیچ دلخوشی‌ای جز ورزش ندارند. اگر همت این مربیان نبود این سالن تعطیل می‌شد و احتمالا جوانان درگیر اعتیاد و بزهکاری‌های دیگری می‌شدند که می‌تواند باعث فروپاشی خانواده‌ها شود.
زندگی اهالی محله شهیدمعقول، معطلِ پروژه‌های ناتمام
از ناصر حالا یک جسم بی‌حرکت درازکشیده باقی‌مانده و یک ذهن خالی و راکد، کودکی که فریبا ۱۴سال است برایش مادری می‌کند. می‌گوید: دیشب که با هزار بدبختی کشان‌کشان تا دم در بردمش و توی تاکسی گذاشتمش، بغضم ترکید. تا بیمارستان با خودم می‌گفتم خدایا یا من را ببر یا این را. این مسیر طولانی از آخر قلعه‌ساختمان تا بیمارستان قائم(عج) و هزینه‌ای که هر ماه باید بابت این مسیر پرداخت کند، چیزی است که امانش را بریده است. ناصر هر ماه نیاز به چکاپ تخصصی دارد و باید زیرنظر پزشک متخصص دارو بخورد. اگر دارو‌ها قطع شود تشنج می‌کند و شرایط سخت‌تر می‌شود.
دانش‌‌آموزان آینده‌ساز مشهد
فروردین امسال اجرای کم‌نظیر «دختران خورشید» در برنامه تلویزیونی عصر جدید میلیون‌ها نفر را به وجد آورد؛ تیمی که از ۳۱دختر ورزشکار تشکیل شده است و بیشترشان ساکن محلات حاشیه شهر مشهد هستند. دختران این تیم با شعار «بمب انرژی» تمرین می‌کنند.
حل مشکل مسکن جوانان مهر مادر با کمک علی فاتح
علی فاتح می‌گوید: در سال‌های اخیر، وقتی با بچه‌هایی که در کنار من بزرگ شده و حالا جوان شده‌اند صحبت می‌کردم و از آن‌ها درباره مشکلاتی که دارند و اینکه چرا ازدواج نمی‌کنند می‌پرسیدم، آن‌ها موضوع مسکن مطرح می‌کردند. البته منطقی بود و حق هم داشتند که از پا پیش گذاشتن بترسند. در نهایت، تصمیم گرفتم دو قطعه زمینی را هم که داشتم وقف ساخت مسکن کنم تا آن‌ها سر و سامان بگیرند.تا امروز جز هزینه زمین، حدود یک میلیارد تومان صرف ساخت پانزده واحد مسکونی کرده‌ایم اما هنوز برای به پایان رسیدن کار به سرمایه بسیار زیادی نیاز است.
مربی ورزش و اخلاق
55بهار را پشت سر گذاشته است اما هنوز بدن ورزیده‌ای دارد. مربیگری تکواندو را 30سال قبل از باشگاه توحید خیابان آبکوه شروع کرده است. در چند باشگاه معروف شهر هم آموزش می‌دهد. اما بیشتر سابقه مربیگری‌اش به باشگاه آبکوه برمی‌گردد. او مربی دو نسل بوده است. آن‌هایی که سال‌ها پیش آموزششان داده است، حالا دست فرزندانشان را می‌گیرند و به باشگاه می‌آورند. رحیم حامدرحمت مربی باسابقه و پرتلاش محله صاحب‌الزمان(عج) است.