برای حاجیبرجی فیروزه، سنگ زندهای است که شکننده است و مراقبت میخواهد و آنقدر در دل حاجی جا دارد که گاهی دلِ فروشش را ندارد.
اینجا انگار یک خراسان کوچک است. از هر شهرش کسی اینجا هست. یکی از تربتجام و دیگری از تربتحیدریه، یکی از نیشابور و دیگری از قائن، یکی از تایباد و دیگری از باخرز، یکی از مشهد و دیگری از اطرافواکنافش.
سیدجواد موسوی نه روحانی تحصیلکرده بود و نه یک چهرۀ مشهور، اما همه او را میشناختند، دکان عطرفروشی ده متری سیدجواد با وجود درگذشت او، هیچگاه خالی نمیماند.
مهندس دیشیدی، معمار مهمترین سازههای این شهر است؛ از کتابخانه آستان قدسرضوی گرفته تا زیرگذر حرم مطهر و صحن غدیر و قدس. او همچنین مهندس ناظر ساخت بازاررضا و خیلی جاهای دیگر بوده است.
اکنون 42سال از آنزمان میگذرد و «عباس لسانی» متولد 1347 به یکی از اوستاکاران حرفه انگشترسازی تبدیل شده است، هر چند تعداد انگشترهایی که در این سالها ساخته را به خاطر ندارد، اما لبخند و رضایت مشتری همیشه قوت قلبی برای ادامه کارش بوده است. با این شهروند محله عنصری ساعتی در بازار رضا ، محل کسب و کارش، همصحبت شدهایم.
هرچند بازار رضا هنگام افتتاح نتوانست نظر بازاری ها را جلب کند، بعد از چهار دهه، جای خود را در میان زائران و مجاوران باز کرده، با این حال هنوز حاشیه دست از سر بازار رضا برنداشته است. عبدالعظیم ولیان، استاندار خراسان و نایب التولیه وقت آستان قدس رضوی، مهندس داریوش بوربور، طراح و مجری بازار رضا ، و مهندس رضا دیشیدی، ناظر فنی و نماینده آستان قدس، در ساخت این بنا نقش داشتند. در این گزارش، پس از سال ها پرونده این سازه را بررسی می کنیم تا ویژگیهای آن از لابه لای صحبت های طراحان و مجریان طرح مشخص شود.
جملهای غریب و ناآشنا برای مشهدیها و زائرانی که برای سوغات به مغازهشان میروند را بزرگ، با خطخوش روی یک تکه مقوا نوشته و بالای سرش نصب کرده است؛ «جنس فروخته شده باکمال احترام و بارضایت پس گرفته میشود». جملهای که با شنیدههای ما از بسیاری کاسبان مغایرت دارد، اما اعتقاد قلبی سید عبدالکریم کاظمی و سجاد سجادیان همین است.