بازنشسته

قدیمی‌ترین دندانساز زنده مشهد؛ ۷۲ سال دندان‌سازی سعادتمند
جایی بین خیابان شهیدنواب‌صفوی 5و7 یک در کوچک چوبی با تابلویی قدیمی رو به بیست‌وچند پله به طبقه بالای کاروانسرای یوسف خان کرمانی(تابراه) گشوده می‌شود تا ما را با این صحنه روبه‌رو کند: کمک دندان‌پزشک تجربی، سیدهاشم سعادتمند، تأسیس 1329.
روزی 15هزار طناب
کسی اسم او را نمی‌داند و همه به «آقایی که طناب می‌زند» می‌شناسندش. ورزشش حتی یک روز هم تعطیل نمی‌شود، حتی در روزهای بارانی. در روزهای سرد شال مشکی به پیشانی می‌بندد و لحظه‌ای در طول مسیرش نمی‌ایستد. در حالی که ما هنوز کسل و خموده پشت میزهایمان برای شروع یک روز کاری خودمان را آماده می‌کنیم، او با طنابش بوستان کوهسنگی را یک دور زده و در حال بازگشت است. تصمیم می‌گیریم او را دعوت کنیم تا مهمانمان شود. فردای آن روز «سیدمحسن طباطبایی» بعد از ورزشش مقابلمان برای گفت‌وگو نشسته است.
ماجرای وام‌های قرض‌الحسنه کبری خانم
به‌سراغ کبری تهرانیان می‌رویم که وام‌های قرض‌الحسنه‌اش در محله کار خیلی‌ها را راه‌انداخته است و هرازگاهی به خواروبارفروشی محل سری می‌زند و حساب دفتری خانواده‌های بی‌بضاعت را تسویه می‌کند. بعد از آن هم با اکرم نجفی هم‌کلام می‌شویم که در مسجد محل هر کاری از دستش برمی‌آید انجام می‌دهد. این‌ها بخشی از همسایه‌های مهربان خیابان شهید برکپور هستند که حسابی هوای هم‌محله‌ای‌ها را دارند.
دستگاه آب شیرین‌کن؛ وقف شیرین معلم بازنشسته
بانوی واقف محله آزادشهر حدود یک‌سال قبل به یک کار خیر بزرگ‌تر فکر می‌کند. او پس از مشورت با اداره اوقاف مشهد، تصمیم خود برای یک کار خیر را می‌گیرد و مبلغ ۸۰میلیون‌ تومان را که پس‌انداز خدمت سی‌ساله‌اش در آموزش و پرورش بوده برای خرید دستگاه آب‌‌شیرین‌‌کن روستای سنگ‌بر هزینه می‌کند. کار خیری که باعث شده ۱۰۰خانواده این روستا از نعمت آب‌شرب بهره‌مند شوند.
فتح 3قله بلند ایران در یک سال
علی دهقان‌پور درباره برنامه فعلی زندگی‌اش می‌گوید: من نسبت به آن روزها بیشتر ورزش می‌کنم و سعی می‌کنم با ثبت تصویر و فیلم گشت‌وگذارهایم با دوچرخه یا در مسیر کوهنوردی از این تفریح مستندسازی کنم.امسال تصمیم گرفتم به خواسته‌های خودم در ورزش کوهنوردی برسم. ابتدا دماوند را فتح کردم، بعد از آن به سبلان صعود کردم و در پایان هم علم‌کوه را در یک شرایط سخت جوّی فتح کردم.
قطار زندگی، میان دو خط موازی
لوکوموتیورانی کاری است که در آن هر لحظه در سفر هستی؛ سکون ندارد. هر روزش یک خاطره و اتفاق خاص برایت پیش می‌آید. درست است سختی‌ها و مشکلات خاص خودش را دارد، اما همین تنوع به من احساس رضایت شغلی حداکثری می‌دهد. این را مهدی شیرازی لوکوموتیورانان مشهدی می‌گوید.
برای تحقق آرزوهای کودکی، هیچ‌وقت دیر نیست
سیدمحمود مقدم نائینی، نظامی بازنشسته هر روز به عادت سی و چند ساله ساعت 4صبح از خواب برمی‌خیزد، نماز و قرآن و مفاتیحش را می‌خواند، پیاده‌روی‌اش را می‌کند و بعد سراغ کتابخانه‌اش می‌رود تا یادداشت‌های روزانه‌اش را از کتاب‌های مورد علاقه‌اش رونویسی کند و به این ترتیب نه‌تنها خیال پیرشدن ندارد که به قصد جنگیدن با آلزایمر به دنبال عملی‌کردن آرزوهای بچگی‌اش است؛ یعنی «مخترع شدن» در دهه80 زندگی‌اش.