آستان قدس

رمضانعلی شاکری؛ نویسنده نام‌آشنای محله احمدآباد درگذشت
استاد شاکری در سال 46 به ریاست کتابخانه فرهنگ و هنر مشهد برگزیده شد. در طول سال های حضورش در این کتابخانه، تحولات بزرگی در این کتابخانه ایجاد کرد. او تاریخچه این کتابخانه را در کتاب «تاریخچه کتابخانه عمومی فرهنگ و هنر مشهد در پنجاه سال» به رشته تحریر در آورده است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، او به خواست تولیت فقید آستان قدس رضوی به عنوان رئیس کارگزینی آستان قدس رضوی منصوب شد. پس از گذشت مدتی و با توجه به علاقه اش به کتاب و کتاب خوانی به عنوان نخستین سرپرست کتابخانه آستان قدس انتخاب شد. او توانست در طول 15سال حضورش در کتابخانه آستان قدس ، فعالیت های بسیاری درزمینه توسعه کتاب خوانی و حفظ میراث ارزشمند این کتابخانه انجام دهد. کتاب «گنج هزارساله» که در آن به معرفی میراث نفیس کتابخانه آستان قدس پرداخته، یکی از آثار نفیسی است که در مدت سرپرستی کتابخانه نوشته است.
تاریخچه شمع‌افروزی در مشهد
شمع در مشهد یکی از ملزومات روشنایی حرم مطهر رضوی بوده است. چنانکه شمع‌ریزی یا شمع‌سازی یکی از صنایع‌دستی قدیمی این شهر است.
طبابت در صحن و سرا؛ 32 سال خدمت در درمانگاه حضرتی
در تمام دوره خدمتش در دارالشفای حضرت، صبح‌های زود قبل از رفتن‌ برای طبابت، اول خدمت آقا می‌رسید و عرض ادب می‌کرد‌. ظهر هم که کارش تمام می‌شد به حرم می‌رفت، سلام و عرض ادبی تقدیم می‌کرد. در یکی از زیارت‌ها وقتی پیش روی حضرت ایستاده بود، متوجه نگاه‌های ممتد زائری شد که هر از گاهی سرش را بالا ‌آورده و نگاهی از سر کنجکاوی به او می‌‌انداخت.‌ خواندن زیارت‌‌نامه که تمام شد آن زائر با شک و تردید به سمتش آمد. تهرانی‌بودن را از لهجه‌اش متوجه شد: «یک سؤال دارم. شما همان آقای دکتری نیستید که صبح من را ویزیت کردید؟» و او با لبخند گفت چرا من همانم.
روز ازدواج در محضر حضرت، تصمیم گرفتم در آستان قدس کار کنم
برکت را هر کسی از زاویه‌ای می‌بیند. من از این زاویه می‌بینم که خودم و خانواده‌ام دچار بیماری یا گرفتاری خاصی نشده‌ایم که پولم را صرف بیماری کنم. نکته بعدی اینکه خداوند در زندگی قناعتی به خانواده ما لطف کرده که با آبرومندی و بدون احتیاج به کسی زندگی کرده‌ایم. توکلی معتقد است: هر کسی به زائر امام رضا(ع) خدمت می‌کند،‌ وسیله‌ای در این مسیر معنوی است. در اصل مدیریت اینجا توسط خود حضرت(ع) انجام می‌شود. ما در کنار این عنایت رشد می‌کنیم و وسیله‌ای هستیم برای خدمت.
برگی از تاریخ نقش زنان در بازار داد و ستد مشهد
چه کسی فکر می‌کرد یک برگه بی‌ارزش در داد و ستد روزانه بازار محلی، یک روزی سند تاریخی و هویتی برهه‌ای از زمان بشود؟ برگه‌هایی که با دورریختنی‌ها همراه نشده‌اند و در صندوقچه‌های انباری باقی مانده‌اند، این روزها سندی شده‌اند و سر از اتاق‌های ایزوله درآورده‌اند و بار هویتی یک زمان به‌خصوص را به دوش می‌کشند. شمار این اسناد کم نیست و به بیش از 200 هزار رسیده‌ است. به طور کلی در تعریف سند باید گفت سند تاریخ، هویت ملی، فرهنگی و اقتصادی یک شهر و کشور است و یکی از منابع تجدیدناپذیر برای تدوین تاریخ گذشته است.
مادرم گفت اگر به رادیو بروی شیرم را حلالت نمی‌کنم!
بعد سه سال و نیم تمرین و آموزش، مرحوم امیرمظاهری که در جریان پیشرفت و تمریناتم بود، گفت پسرم دیگر کافیست دو سه روز دیگر که اول برج است، بیا برای کارهای اداری و استخدام در رادیو. اما چون مرحوم مادر‌م خودش به دخترهای محله در خانه قرآن یاد می‌داد و زن مؤمن و باخدایی بود گفت: مادر! من راضی نیستم تو به رادیو بروی و نان حرام سر سفره زن و بچه‌ات بگذاری. همان یک جمله شیرم را حلالت نمی‌کنم کافی بود تا به حرمت حرف مادر، علی‌اکبر پا روی دل و خواسته‌اش گذاشته و از رفتن به رادیو صرف‌نظر کند.
گذری بر تاریخ باغی که میزبان و مزار پیکر امام‌‌رضا(ع) شد
باغ حمید بن قحطبه که اکنون حرم مطهر امام رضا(ع) در آن قرار دارد، در واقع یک ارگ حکومتی و محل اجتماع و اسکان حکما و خلفا در دوران مختلف بوده که قدمت آن به پیش از ایجاد مشهد می رسیده است. این کاخ در دل باغی در قریه سناباد و در واقع در یک میلی قراء نوغان توس بوده است.