آرامگاه فردوسی

 آب «چشمه‌سبز» بر مزار فردوسی
مبدا حرکت، دریاچه «چشمه‌سبز» در گلمکان است. دریاچه‌ای که در رشته‌کوه‌های بینالود قرار دارد و محلی‌ها به آن «چشمه‌سوز» هم می‌گویند. 14سالی می‌شود که ورزشکارانی از سراسر کشور در روز بزرگداشت فردوسی در این مکان گرد هم می‌آیند، آن‌ها مقداری از آب چشمه را که مظهر تقدس و پاکی است برمی‌دارند و تا آرامگاه فردوسی می‌دوند و مقبره حکیم سخن را با این آب زلال شست‌وشو می‌دهند. در نقطه آغاز این برنامه که با نقالی و شاهنامه‌خوانی آغاز می‌شود، ورزشکارانی از همه اقوام حضور یافته‌اند، از کرد، کرمانج و گیلکی تا آذری، لر، بلوچ و خراسانی آمده‌اند تا ارادت خود را به بزرگ‌ترین حماسه‌سرای دوران ابراز کنند.
فردوسی مرا شاعر کرد
نبرد رستم و سهراب تأثیر عجیبی بر محمدمهدی ناصری گذاشت به طوری که در آغاز هر سال تحصیلی، کتاب فارسی خود را برای پیدا کردن شعرهای حکیم سخن ورق می‌زد. بعدها نیز علاقه به فردوسی باعث شد او دل‌داده ادبیات بشود و به سرودن شعر روی بیاورد، اشعاری که تعدادی از آن‌ها را در قالب کتاب‌های «یک غزل میهمان من باش» و «و عشق فرصتی میان ماندن و نماندن است» منتشر کرده است و پنج کتاب آماده چاپ دارد.
 مرگ تدریجی کشف‌رود اساطیری
گرچه در خیلی از روایت‌ها کشف‌رود منبع حیات و همچنین تفرجگاه مردم بوده است و خیلی‌ها در آنجا به شکار مشغول بوده‌اند، اما اهمیت کشف‌رود بر وزن «نمک‌سود» به دلیل برخی اشعار حماسی فردوسی است که در آن، از این رود اسطوره‌ای نام برده‌شده است. هنوز هم برخی از مردم به استناد برخی از منابع، علت نام‌گذاری کشف (لاک‌پشت) را لاک‌پشت‌هایی می‌دانند که در این رودخانه و حوالی آن می‌زیسته‌اند. متولیان سامان‌دهی «کشف‌رود» اگر به این موضوع بیشتر توجه کنند که بلندای عمر این رود به روایت‌های اساطیری شاهنامه پهلو می‌زند و مایه حیات شهرتوس بوده است و هست، لحظه‌ای از حیات دادن به آن غافل نمی‌شدند. هرچند وعده‌وعید‌ها دراین‌باره کم نبوده است.
داستان مجسمه‌های شاهنامه
مجسمه‌ شخصیت‌های شاهنامه از المان‌های زیبایی‌بخش محدوده منفصل توس است. البته چشم‌نوازی مجسمه‌های داستان‌های شاهنامه جایی قبل‌تر از جلوخان آرامگاه یعنی در ورودی بولوار شاهنامه آغاز می‌شود. در ابتدای این بولوار مجسمه زیبای «رستم و رخش» به هنرمندی فردین اسفندیاری نصب شده است و در میدان هفت‌خان هم می‌توان مجسمه زیبای نبرد «رستم و اژدها» را که ساخته مسعود صدرانی‌نیاست دید.
قدم زدن کاوه و فریدون در جلوخان
از نخستین مراسم بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در 25 اردیبهشت 77 ، 24سال‌ می‌گذرد. از آن سال تاکنون، هر سال بزرگداشت و یادبودی بر مزار حکیم فرزانه توس برگزار می‌شود. اجرای نمایش «افسانه ماردوش» در محوطه باغ آرامگاه فردوسی در مراسم بزرگداشت امسال شکوه این جشن را بیشتر خواهد کرد. «افسانه ماردوش» نمایشی فاخر به نویسندگی منوچهر اکبرلو و کارگردانی محمد جهانپاست که در آن حکیم توس روایت نیک و بد ناپایدار بشر را در سرگذشت عبرت‌آموز جمشید و ضحاک در قالب داستانی پرکشش به‌زیبایی به ‌تصویر کشیده‌ است.
نقال 15 ساله محله پایین خیابان از حس سرخوردگی نقال‌ها می‌گوید
محمدجواد خاکی‌نژاد فقط 15 سال دارد اما با اجرای حرکات نمایشی که در بیان اشعار حماسی روی صحنه اجرا می‌کند، بیننده را محو می‌کند. تا به امروز کسی در این راه حمایتش نکرده و در خانواده‌اش کسی غیر از او، به این هنر روی خوش نشان نداده است و فقط با اتکا به استعدادش در هنر تئاتر و اجرای حرکات نمایشی، در نقالی پیشرفت کرده است. هنری که سال‌ها در کوچه و خیابان و قهوه‌خانه‌های سطح شهر دیده و شنیده می‌شد و مردم را شیفته خود می‌کرد و به قول این جوان وقتی مردم فریاد نقال را که می‌گفت: «به نام خداوند جان و خرد، کز این برتر اندیشه برنگذرد» را در کوچه و خیابان می‌شنیدند، پایشان سست می‌شد و پای داستان نقال که از شاهنامه‌ می‌گفت، می‌نشستند.
 پرواز ابدی دکتر یعقوب دانش دوست؛ خالق «پرواز به نور»
«یعقوب دانش دوست» معمار صاحب نام ایران هفتم بهمن 1400، بعد از مدت‌ها خانه نشینی از میان ما رفت. دانش‌دوست، آدم ِ سخت گیر و بی تعارفی است که از حساب و کتاب یک درجه زاویه نمادها و آذین‌های شهری هم کوتاه نمی آمد و وقتی حرف مرمت و ساخت بود، بی آنکه به قدر و درشتی آدم روبه رویش فکر کند، حرفش را صریح می زد. دانش‌دوست بناهای متعدد مدرن را با کوشش برای اینکه شیوه معماری مدرن ایرانی داشته باشند طراحی و اجرا نموده است که مهم‌ترین آن‌ها بیمارستان آریا، بنای یادمان میدان آزادی (به سوی نور)، بنای یادمان میدان راه‌آهن (همیشه به سوی او)، بنای یادمان همای رحمت، بنای یادمان والفجرو … بوده است. پیکر او روز پنجشنبه 14 بهمن در قطعه نام‌آوران آرامستان بهشت رضا به خاک سپرده شد.