آرامگاه فردوسی

از پای دار تا بام هنر
محسن ده‌مسته که به‌دلیل تصادف و مرگ یک پیرزن رهگذر زندانی شده‌ بود، برای رهایی از زندان و پرداخت دیه فرد فوت‌شده، مرتکب اشتباه دیگری می‌شود و هنگامی که تحت اغفال دوستان ناباب در حال حمل مواد مخدر است او را دستگیر می‌کنند و به همین جرم 18سال از بهترین سال‌های جوانی خود را در حبس می‌گذراند. در روزهای تنهایی و بیکاری زندان با صنایع و هنرهای دستی آشنا می‌شود و بعد از پایان دوران محکومیتش به‌عنوان یک هنرمند قابل در هنرکده و صنایع‌دستی مجموعه تاریخی هارونیه مشغول به کار می‌شود. داستان زندگی او مانند یک کتاب داستان است که شروعی تلخ و پایانی شیرین و باز دارد.
از فسیل اهدایی به موزه‌ تا فسیل آرامیده در آرامگاه فردوسی
انتشار خبر اهدای فسیل آمونیت 180 میلیون ساله، ما را به یاد فسیلی مهجور در میان سنگ فرش های آرامگاه فردوسی انداخت؛ فسیلی که در دهه70 همراه با بسیاری از سنگ های کف رودخانه دره کارده به آرامگاه فردوسی منتقل شد و از همان زمان به عنوان سنگ فرش در سمت چپ استخر معروف به «سی فواره» جا خوش کرد و حدود سه سال پیش، از سوی یکی از راهنمایان گردشگری خراسان شناسایی شد.