ماما

مامای ۳۵۰ نوزاد و مادر دو کودک
غزاله رضازاده، ماما ی جوان و برگزیده بیمارستان مهر مشهد است. او می‌گوید: مدت زایمان برای نوزاد اول، چهارده و برای زایمان‌های بعدی ۱۰ ساعت است.
یک قرن تجربه مامای محله فردوسی
دُرجان حسین‌زایی که خود ۱۰‌بچه و حدود ۲۰۰‌نوه، نتیجه، ندیده و کلوخ‌انداز دارد، بیش از نیمی از اهالی محله فردوسی را به دنیا آورده است.
ترکیب هنر و مامایی در کالیگرافی الهه علویان
قلبی را به تصویر کشیده که دیوار آن با حروف سرخ و سبز در هم تنیده شکل گرفته‌اند؛ حروفی که کلمات «هنر در ماما یی» و «فرزندآوری» را می‌سازند، با زیبایی و ظرافت. در وسط قلب هم مادری نوزادش را در آغوش گرفته و روی ضربان قلب ترسیم شده است. الهه علویان با این اثر، در رقابتی کشوری که امسال به مناسبت روز جهانی ماما از سوی دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی،‌ شهرستان بجنورد برگزار شده بود برگزیده شد. او، 22سال سابقه کار دارد و در این مدت زایمان‌های زیادی گرفته است. دوره نوجوانی به هنر علاقه داشته و هیچ‌گاه فکر نمی‌کرده روزی ماما شود ولی حالا او هنر و ماما یی را با هم تلفیق کرده است.
هیچ کودکی زیر دست من فوت نشد
نساء نجارزاده معروف به «بی‌بی نساء» ماما ی قدیمی محله چهاربرج با 90سال سن، یکی از این قابله‌های قدیمی است که در مدت 40سال ماما یی، صدها کودک را به دنیا آورده و بارها طعم شیرین تولد را چشیده‌است. در مورد بی بی نساء همین بس که هیچ کودکی زیر دست او فوت نشده و هیچ مادری از دنیا نرفته است. او حتی در مقطعی بابت اطلاعات فروانی که در عرصه ماما یی داشت برای کار در بخش زنان و زایمان بیمارستان امام رضا(ع) دعوت به همکاری شد.
تولد؛ زیباترین اتفاق هستی
مراسم کوچکی برای ازدواج یکی از بستگان برپا بود که من نیز به آن دعوت شده بودم. زمانی که به میهمانی وارد شدم و خودم را معرفی کردم چند خانم با تعجب به یکدیگر نگاه و کمی پچ پچ کردند تا اینکه یکی از آن‌ها اسم من را دوباره تکرار کرد و سپس گفت گواهی ولادت فرزند اول خانمی که دارد ازدواج می‌کند با نام من صادر شده است. پسر جوان را صدا کردند و من را نشان او دادند و گفتند تو را به دنیا آورده است، پسر نیز برایش بسیار جالب بود، حس خوشایندی بین همه ما وجود داشت!
شاهد تولد فرشته‌ها
هر روز و هر لحظه برای من خاطره است. مادری با فشار خون بالا از شهرستان کرمان به بیمارستان آمده بود که سابقه‌ 10سال نازایی داشت اما با مراقبت‌هایی که انجام شد نوزادی سالم به دنیا آمد و آن لحظه که مادر و نوزاد با حال خوب بیمارستان را ترک می‌کردند از اینکه آن‌ها را سالم می‌دیدم و کار گروهی به نحو احسن خود را نشان داده بود، احساس خوب و شیرینی داشتم. در سال‌های کاری‌ام همیشه از خدا خواسته‌ام که هیچ‌گاه نوزادی در دستان من نمیرد و خداراشکر تاکنون چنین اتفاقی برایم نیفتاده است. از نظر من مادرانی که زایمان می‌کنند بزرگ‌ترین افرادی هستند که می‌توانند برایم دعا کنند و دعایشان بی‌پاسخ نمی‌ماند.
ماما؛ شریک زیباترین لحظه‌ مادری
مادر بسیار درد داشت. عرق سر و صورتش را خیس کرده و اشک از گوشه چشمانش روان بود اما با تولد نوزاد و پیچیدن گریه‌اش‌ در فضای زایشگاه، ناگهان ‌گریه‌ مادر به لبخند و آه و ناله به قربان‌صدقه‌ بدل تبدیل شد.