کد خبر: ۸۸۸
۱۸ تير ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

حاج حسین آقا؛ مَلکِ مُلکِ وقف

آقامهدی ملک التجار اصالتا تبریزی و مجتهد زاده بود اما برخلاف پدربزرگ خود، ملاآقا بابامجتهد تبریزی، به کسوت روحانیت درنیامد و راه تجارت در پیش گرفت. او با اینکه در جنگ های ایران و روس، خدمات بسزایی انجام داد، بعد از شکست ایران از روس ها، از خدمت دولت کناره گرفت و به کار تجارت مشغول شد. چندی بعد آقامهدی در زمان محمدشاه قاجار در سال۱۲۵۳ قمری، نشان سرخ را از شاه دریافت کرد و به سمت ملک التجاری ممالک محروسه منصوب شد و از همان زمان به بعد، لقب «مَلِک» بر روی این خاندان ماند اما آن که توانست نام این خاندان را پس از حاج کاظم ملک التجار(پسر آقامهدی ملک التجار) با وقف های بی شمارش به شهرت برساند، پسرش «حسین آقا ملک» بود.

 آقامهدی ملک التجار اصالتا تبریزی و مجتهد زاده بود اما برخلاف پدربزرگ خود، ملاآقا بابامجتهد تبریزی، به کسوت روحانیت درنیامد و راه تجارت در پیش گرفت. او با اینکه در جنگ های ایران و روس، خدمات بسزایی انجام داد، بعد از شکست ایران از روس ها، از خدمت دولت کناره گرفت و به کار تجارت مشغول شد. چندی بعد آقامهدی در زمان محمدشاه قاجار در سال۱۲۵۳ قمری، نشان سرخ را از شاه دریافت کرد و به سمت ملک التجاری ممالک محروسه منصوب شد و از همان زمان به بعد، لقب «مَلِک» بر روی این خاندان ماند اما آن که توانست نام این خاندان را پس از حاج کاظم ملک التجار(پسر آقامهدی ملک التجار) با وقف های بی شمارش به شهرت برساند، پسرش «حسین آقا ملک» بود.

 

 او با اینکه کوچه و خیابانی در مشهد به نامش نیست، آن قدر باقیات صالحات از خودش به جای گذاشته است که نه تنها اهالی این شهر بلکه هر کسی هم که به این دیار پامی گذارد، حتما اسم او را وقتِ سر زدن به مکان های تفریحی می شنود. از حاج حسین آقا ملک به جز دو باغ ملی و وکیل آباد در مشهد، وقف های بی شماری در خراسان و دیگر نقاط ایران برجای مانده است که بیشتر آن ها وقف فرهنگی است و همین ویژگی نیز موقوفات حاج حسین ملک را علاوه بر گستردگی آن، خاص کرده است. 

 

گزارش وقفیات حاج حسین ملک را اینجا بخوانید

او جزو نادرترین واقفان ایران است که همه هم وغم و ثروت خود را صرف ساخت کتابخانه، و مدرسه کرد و با تاسیس بیمارستان، درمانگاه، رخت شوی خانه و شیرخوارگاه به اصلاح وضعیت بهداشتی و درمانی مردم در روزگاری که اغلب خانه ها آب و گرمابه نداشت، پرداخت. ساخت نخستین موزه خصوصی ایران، یکی دیگر از کارهای ماندگار اوست که با هدف حفظ کتاب های خطی ارزشمند صورت گرفته است تا این میراث مکتوب را از گزند تاراج و حراج در کشورهای خارجی حفظ کند. 

او علاوه بر کتاب های خطی با جمع آوری سکه هایی از زمان سلوکیه تا قاجار، تابلوهای نقاشی نفیس، عتیقه جات، تمبرهای بی نظیر و اهدای آن به موزه، گنجینه ای کم نظیر از تاریخ ایران را پیش از آنکه به کلکسیون های خارج از کشور برده شوند، در خاک ایران ماندگار کرد. براساس اسناد موزه ملک در تهران، سوم مرداد، چهل وهفتمین سالروز درگذشت بزرگ ترین واقف طول تاریخ ایران است.

 

نگاهی به سالشمار عمر 101 ساله حاج حسین آقا ملک

 

ناصرالدین شاه در سال های پایانی سلطنتش نیازمند پول شده بود، درنتیجه با توصیه امین السلطان(اتابک) وجوهی از حاج کاظم ملک التجار(پدر حاج حسین آقا ملک) که در آن دوران، بزرگِ تاجرانِ ایران بود و ثروت فراوانی داشت، قرض گرفت. شاه صاحبقران نیز درعوض این خدمت، چندین پارچه ملک خراسان را که قدری از خالص جات دولتی نیز جزء آن بود، به وی واگذار کرد. 

 از حاج حسین آقا ملک به جز دو باغ ملی و وکیل آباد در مشهد، وقف های بی شماری در خراسان و دیگر نقاط ایران برجای مانده است که بیشتر آن ها وقف فرهنگی است

در همان حال، مؤیدالدوله (پسر سلطان مراد میرزاحسام السلطنه و داماد ناصرالدین شاه) که در سال های1310 تا 1313هجری قمری، والی خراسان بود، املاک مرغوبی را که در خراسان به دست می آورد، به حاجی ملک می فروخت. همچنین بخش مهمی از املاک رکن الدوله(برادر شاه) و عین الدوله در خراسان را ملک التجار خرید.
عبدا... مستوفی در این باره چنین نوشته است: «رکن الدوله(برادر ناصرالدین شاه) در حکومت خود در خراسان، مبلغی از مال دولت باقی داشت و مجبور شد از صرافان صدی بیست وچهار قرض بگیرد حاج کاظم مقداری از املاک فریمان را که خود یک ایالتی بود و بابت مالیات از عین الدوله گرفته شده بود، خرید. بعد از مدتی عین الدوله از فروش املاک فریمان پشیمان شد. 

وی بالاخره با اعمال نفوذ در شاه، مالیات خود را پرداخت و شاه دستور داد که ملک التجار مزرعه مذکور را به عین الدوله پس بدهد. ملک التجار که جز اطاعت چاره ای نداشت ، قبل از اینکه این کار را بکند، املاک را به اسم حاج حسین آقا، پسر خود، کرد و این دعوا تا زمان محمدرضا پهلوی ادامه یافت. حاج کاظم در سال1317 قمری با کاروانی سیصدنفره، شامل اهل وعیال و بستگان خویش، برای زیارت و هم سرکشی از املاک خود عازم شهر مشهد شد. حاج حسین آقای بیست ونُه ساله هم در این سفر همراه پدر بود و برای اولین بار خراسان را دید.»

 

 او بعدها در سال1323 قمری(یک سال قبل از انقلاب مشروطه) وقتی که سی وپنج سالگی را کامل کرده بود، از سوی پدر مأمور سفر به خراسان برای سرپرستی املاک او شد. روزگاری که حاج حسین آقا به مشهد رسید، میرزاتقی خان معاون الایاله که از سال1312 به امر حاج کاظم مأمور اداره املاک وی در خراسان شده بود و مسئولیت اداره این املاک را برعهده داشت ، از آمدن حاج حسین آقا به مشهد خوشش نیامد، درنتیجه مدام درصدد کارشکنی علیه فرزند ارباب خویش برمی آمد اما حاج حسین آقا بیدی نبود که از این بادها بلرزد. او برای دفع شرارت های معاون الایاله، تصمیم گرفت دوستانی بانفوذ و هم شأن خویش و خاندانش پیدا کند که به «میرزاعبدا...»، متولی مسجد گوهرشاد، برخورد. خاندان میرزاعبدا... از سادات صحیح النسب موسوی بودند که عموما خود را سید حسینی می خواندند.

 اجداد وی از زمان فتحعلی شاه قاجار(حدود سال 1223.ق) متولی مسجد جامع گوهرشاد مشهد و موقوفات آن بودند.میرزاعبدا... یاور او شد و همین مهم هم چندی بعد سبب شد که حسین آقا ملک دختر میرزاعبدا... را که به «نوابه قدسیه» ملقب بود، از او خواستگاری کند. طبق اسناد مکتوب، میرزاعبدا... ابتدا از پذیرش این مسئله عذرخواهی می کند و می گوید: «شما اهل کُلاهید و ما اهل عمامه» درنتیجه وصلت ما سازگار نخواهد بود اما همسر او که دختر سهام الملک(نوه فتحعلی شاه) و از خاندان اهل کلاه بود، به وساطت برمی خیزد و این وصلت سرمی گیرد. 

پس از این ازدواج ازآنجاکه خواهر میرزاعبدا... همسر میرزاحبیب مجتهد(عارف و شاعر نامی خراسان) بود، پای حاج حسین آقا به محفل ادبی دینی مشهور به «اصحاب سراچه» و دیگر محافل ادبی شهرنیز باز می شود. این آشنایی بعدها سبب می شود او خود مجلس گردان و برگزارکننده شب های شعر ادبی بسیاری در منزلش باشد.

حاج حسین آقا «در روزهای اول حکومت کلنل به علت تحت تعقیب بودن، در منزل افرادی چون شیخ فاضل مجتهد مخفی شد اما بعد خود را تسلیم کرد و متقبل شد که در صورت تأیید بدهی‌اش، مزرعة چناران را به دولت واگذار نماید. وی کمی بعد از دوستان کلنل شد.

اولین واقعة سیاسی ـ اجتماعی مهم در زندگی حاج حسین آقا پس از درگذشت پدر و همسرش ماجرای قیام کلنل محمد تقی خان پسیان در شهر مشهد و درگیری حاج حسین آقا با این واقعه بودِ. روایت است وقتی کلنل پسیان همه کارة خراسان شد،درصدد برآمد تا به کار بدهکاران مالیاتی خراسان رسیدگی کند، تنی چند از بزرگان و ثروتمندان شهر مورد توجه او قرار گرفتند و حاج حسین آقا ملک به 143 هزار تومان بدهی متهم و به صورت موقت حبس شد. حاج حسین آقا «در روزهای اول حکومت کلنل به علت تحت تعقیب بودن، در منزل افرادی چون شیخ فاضل مجتهد مخفی شد اما بعد خود را تسلیم کرد و متقبل شد که در صورت تأیید بدهی اش، مزرعة چناران را به دولت واگذار نماید. وی کمی بعد از دوستان کلنل شد.

حاج حسین آقا در زمان سلطنت رضاشاه پهلوی(1304 تا 1320خورشیدی) بیشتر به اداره املاک خود در خراسان و تهران و نیز جمع آوری کتب خطی، اشیای عتیقه و فعالیت های فرهنگی اشتغال داشت. همچنین حل وفصل اختلافات مالی پدرش با مدعیان، دفاع از املاک خودش در خراسان(خصوصاً املاک فریمان) خریداری و عمران وکیل آباد و شروع به وقف املاک و دارایی های خود برای امور خیریه عمومیِ رفاهی، تفریحی، بهداشتی و فرهنگی، مشغله اصلی او در این برهه زمانی است.

پس از درگذشت حاج کاظم، لقب ملک التجاری به پسر ارشد او، حاج حسین آقا، پیشنهاد شد اما او نپذیرفت. درنتیجه برادرش، حاج حسن آقا، صاحب این لقب شد که در مشهد نماند و پس از مدتی کوتاهی به اروپا رفت. در همین دوران در شهر مشهد نیز ریاست تجار را برعهده نداشت اما به جای او دو تن از فرزندان حاجی ابوالقاسم اصفهانی(برادر کوچک امین الضرب)، به نام های حاج محمدتقی ملک التجار و حاج رضا رئیس التجار(مهدوی بعدی) زعامت تجار مشهد را در دست داشتند و از مهم ترین مالکان خراسان هم بودند.

 

خاطرات حاج باقر صاحبکار طوسی، منشی ملک را اینجا بخوانید

 

روستای ملک آباد که دارای باغی به همین نام بود و هنوز در داخل مشهد به نام باغ ملک آباد، برجا و متعلق به آستان قدس است، درکنار روستای احمدآباد که آن هم با همین نام در داخل مشهد بود و اینک خیابان احمدآباد نامیده می شود، از آنِ این دو برادر بود ولی اغلب مردم به اشتباه مالکیت پیشینِ باغِ ملک آباد را متعلق به حاج حسین آقا می پندارند و حکایاتی را که درباره اختلاف ها و چالش های خاندان ملک التجار با رضاشاه بر سر این املاک شنیده اند، به حاج حسین آقا نسبت می دهند، درحالی که حاج حسین آقا نه به شغل تجارت مشغول بوده و نه عنوان ملک التجاری شهر را داشته است؛ با این همه حاج حسین آقا در زمان واقعه مسجد گوهرشاد(در سال1314. خ) با اینکه دخالتی در آن ماجرا نداشت، تنها به سبب آنکه گروهی از کشاورزان مزارع وی در آن واقعه شرکت کرده بودند به دست پاکروان(استاندار خراسان) و سرهنگ نوایی(رئیس شهربانی) متهم و به دستور رضاشاه، در تهران دستگیر و چند ماهی زندانی شد اما بعد با کوشش خانواده اش از زندان بیرون آمد و به زندگی عادی خود پرداخت. او دو سال بعد از این واقعه، شروع به وقف اموال خود کرد.

 

پی نوشت: گزارش پیش رو بر اساس پژوهش منتشر نشده مهدی سیدی، نویسنده کتاب ملک و مشهدی پژوه، منابع و اسناد موزه ملک در تهران، مصاحبه با قدیمی های ساکن در وکیل آباد و اداره موقوفات ملک در آستان قدس رضوی جمع آوری شده است.

ارسال نظر
نظرات بینندگان
حسن
|
-
|
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۸
0
0
خیلی جالب بود تشکر از گرداورنده