کد خبر: ۲۹۵۷
۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

پهلوان پروری، دغدغه پدران توس

پهلوان‌رستم رونق کشتی و مرام پهلوانی در محدوده توس را مدیون فردوسی بزرگ می‌داند و می‌گوید: ما هرچه در اینجا از مرام و شخصیت پهلوانی داریم، از حکیم ابوالقاسم فردوسی داریم.حماسه‌خوانی‌های فردوسی بود که سبب شد این مرام در توس به‌وجود آید، زیرا خودش پهلوان‌زاده بود. شما در اطراف توس که نگاه کنید، فرهنگ قند اول در عروسی‌ها به‌نشانه جایزه پهلوان قدمت زیادی دارد و از قدیم فرهنگ کشتی پهلوانی و ورزش اصیل ایرانی در اینجا زنده بوده است؛ به‌حدی که در حدود پنجاه سال قبل تختی هم برای دیدن شرایط اینجا و کشتی‌های اینجا به توس آمد که در تمام مسیر من همراه او بودم.

همه‌چیز از زمین خاکی جلو آرامگاه شروع می‌شود. اگر بخواهیم بگوییم چه سالی مشخص نیست، اما پهلوانان و اهالی قدیمی به‌نقل از گذشتگان خود می‌گویند حدود صد سال قبل بساط کشتی‌گرفتن و ورزش پهلوانی در زمین خاکی جلو آرامگاه برپا بوده است و پهلوانانی از دیار خراسان در قطعه‌ای از توس حاضر می‌شدند تا برای رسیدن به بازوبند پهلوانی سرشاخ شوند. 

آتش زورآزمایی در مهد سرایش بزرگ‌ترین حماسه تاریخ آن‌قدر در این مدت جان گرفته که هنوز هم با وجود ناملایمتی‌های روزگار شعله‌‌اش در گوشه‌وکنار توس روشن است. کشتی پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای نمادهایی برای مرام و فرهنگ پهلوانی هستند و بیست‌وهشتم اردیبهشت‌ماه نامش را از همین‌ها گرفته است. برای ما نیز روز فرهنگ پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای فرصتی است تا با تعدادی از پهلوانان توس هم‌کلام شویم و خاطراتشان را از چند نسل بشنویم.

 

مجالس عروسی، میدان کشتی بود

تا رسیدن تمام پهلوانان فرصتی دست می‌دهد تا با ورزشکاران پیش‌کسوت قدم در گود کشتی چهاربرج بگذاریم؛ گودی که از آن فقط چند دیواره کوتاه بتنی باقی مانده و بقیه فضای آن زیر خاک‌وخار دفن شده است. 

پهلوانانی که روزی پشت حریفان خود را در این زمین به‌خاک رسانده‌اند، با حسرت بیشتری به این فرصت ازدست‌رفته می‌نگرند. این زمین ورزشی سابقه طولانی ندارد و فقط پانزده سال پیش ساخته شده و اکنون پنج سالی می‌شود به‌حال خود رها شده است، اما این گود با همین مدت کوتاه بهره‌برداری برای پهلوانان و ورزش‌دوستان و پیش‌کسوتان خاطره‌ساز شده است.

گفت‌وگو را با سیدعلی رضوی در حاشیه این گود شروع می‌کنیم، البته سیدعلی 57ساله را کمتر کسی با اسم‌وفامیلش صدا می‌کند و بیشتر او را با عنوان «پهلوان» و «جناب‌سرهنگ» می‌شناسند. 

در چهاربرج به‌دنیا آمده و مانند بسیاری از هم‌سن‌وسال‌های خود کشتی باچوخه و ورزش‌های زورخانه‌ای را از همان دوران کودکی در کوچه‌ها و زمین‌های خاکی محله شروع کرده است؛ به‌گونه‌ای که هرجا زمین خاکی صافی بوده، او یا پشتی را به‌خاک رسانده یا شانه‌هایش با خاک چهاربرج آشنا شده است.

جناب‌سرهنگ که این صفت را به‌واسطه بازنشستگی از سپاه‌پاسداران با خود دارد، درباره کشتی باچوخه و ورزش پهلوانی در محدوده توس می‌گوید: ورزش پهلوانی شامل کشتی پهلوانی و ورزش زورخانه‌ای از زمان‌های بسیار دور در محدوده توس مورد شناخت و علاقه بوده است. 

در زمان قبل از پیروزی انقلاب‌اسلامی نیز که نوجوان بودم، در تمام محلات این محدوده و روستاهای اطراف زمین‌ها و گودهای کشتی وجود داشت و این بزرگ‌ترین تفریح جوانان بود. مجالس عروسی میدانی برای کشتی‌گرفتن پهلوانان و حتی نوجوان‌ترها بود؛ به‌گونه‌ای که بعضی کشتی‌گیران یا علاقه‌مندان فاصله چندکیلومتری را برای حضور در یک عروسی در روستای دیگر و کشتی‌گرفتن طی می‌کردند.


ورزش پهلوانی، سوغاتی توس برای جبهه

سیدعلی رضوی در سنین جوانی در چند میدان به‌عنوان پهلوان شناخته شده است، اما او فقط مرد برنده میدان ورزش نبوده و در دوره دفاع‌مقدس نیز برای دفاع از وطن لباس رزم پوشیده است تا پهلوان میدان جنگ هم باشد. پهلوان‌رضوی علاوه بر زور بازو و جسم ورزیده، کشتی قهرمانی و ورزش زورخانه‎‌ای را سوغات به‌جبهه برده و آنجا با آموزش سایر رزمندگان بین آن‌ها مسابقات کشتی و حرکات پهلوانی برگزار می‌کرده است.

پیش‌کسوت ورزش پهلوانی چهاربرج بعد از کمی قدم‌زدن روی بلوکه کنده‌شده‌ای دور گود می‌نشیند و درحالی‌که دست بر پیشانی دارد تا از تابش مستقیم خورشید در امان باشد، به‌نقل روزهایی می‌پردازد که مسابقات کشتی را در این میدان برگزار کرده‌اند.

می‌گوید: از حدود پانزده سال قبل که دیگر توان ورزش حرفه‌ای برای من وجود نداشت، با هم‌محلی‌ها درصدد برنامه‌ریزی و تأمین امنیت مسابقات کشتی باچوخه و ورزش‌های زورخانه‌ای برآمدیم تا بتوانیم اخلاق و مرام پهلوانی را که سرچشمه آن حضرت‌علی(ع) است، در محله و جامعه زنده نگه داریم؛ به‌همین واسطه چندین دوره مسابقات را در گود شهدای چهاربرج و زورخانه پهلوان‌رستم و سایر فضاهای ورزشی محله برگزار کردیم. 

تفریح جوانان ما باید این ورزش اصیل و مرام درست آن باشد، نه بازی مداوم با گوشی و رایانه

اینک هم معتقدم که ما باید به اصل خویش برگردیم. تفریح جوانان ما باید این ورزش اصیل و مرام درست آن باشد، نه بازی مداوم با گوشی و رایانه.

یکی از آن زمین‌های کشتی‌ قدیمی محله که دیگر اثری از آن نیست، زمین «در قلعه» بوده است که سیدعلی رضوی درباره آن می‌گوید: در انتهای خیابان شاهنامه54 کنونی زمین گردی وجود داشت که در دهه40 و50 مرکز کشتی و ورزش قهرمانی توس بود. روزهای تعطیل عده‎‌ای در آنجا کشتی می‌گرفتند و عده‌ای سرگرم ورزش‌های پهلوانی و زورخانه‌ای می‌شدند و جمعیت پرشماری هم برای تماشا می‌آمدند.


 

سرشاخ‌شدن با سنگین‌ترها

پهلوان‌رستم را اکثر اهالی ورزش و حتی غیرورزشی‌ها در مشهد می‌شناسند و شنونده روایت‌های او بوده‌اند. با این وجود خالی از لطف است که حرف از ورزش پهلوانی و زورخانه‌ای در توس باشد و سراغی از علی‌اکبر قاسمی معروف به «پهلوان‌رستم» نگیریم. مرشد شناخته‌شده محله چهاربرج بعد از اینکه سایر پهلوانان را برای عکاسی در گود کشتی شهدای چهاربرج همراهی می‌کند، ما را برای ادامه گفت‌وگو به موزه خودش دعوت می‌کند. 

هم‌نشینی ما با ورزشکاران قدیمی محدوده توس در این موزه ادامه می‌یابد.پهلوان‌رستم 80ساله بعد از پذیرایی از حاضران با دمنوش اختصاصی‌اش در فضای پرخاطره موزه «شه لافتی» صحبت را آغاز می‌کند. از کودکی‌اش که در کوچه «سرحوضو» در پایین‌خیابان سپری شده می‌گوید و اینکه از همان سن کم به‌همراه پهلوان‌قدرت که پدرش بوده به زورخانه مرشدعلی‌جان رفته و راه و رسم ورزش زورخانه‌ای و پهلوانی را یاد گرفته است. 

علی‌اکبر قاسمی با بدن ورزیده‌اش از سنین کم با بزرگ‌تر از خود کشتی می‌گرفته تا مهیای میدان‌های بزرگ‌تر شود. دوران نوجوانی و جوانی او به کشتی‌گرفتن در باشگاه و میل‌زدن در زورخانه گذشته است. هنوز هم سرپنجه‌های خشن و پرتوانش گواه روزهای پرتمرین و پرفشاری است که در جوانی گذرانده است. پیروزی در میدان‌های مختلف و غلبه بر میل‌های سنگین زورخانه سبب شده قبل از رسیدن به سی‌امین بهار زندگی لقب پهلوان را به‌خود اختصاص دهد.

اوج توانایی پهلوان‌رستم در یک میدان ورزشی به جشنواره توس در سال1355 برمی‌گردد؛ جایی که او موفق به بلندکردن و حرکت‌دادن میل 75کیلوگرمی در میدان آرامگاه فردوسی می‌شود؛ کاری که تمام پهلوانان پیش از او که از سراسر کشور آمده بودند، نمی‌توانستند آن را انجام دهند. 

علی‌اکبر قاسمی در تشریح این رویداد می‌گوید: آرامگاه فردوسی و محدوده توس از زمان‌های دور مهد کشتی پهلوانی و نمایش‌های ورزش زورخانه‌ای بود. حتی برخی ریشه کشتی پهلوانی را در داستان‌های اساطیری شاهنامه می‌دانند. اما آنچه من به‌خاطر دارم و نسل‌های قبلی هم می‌گفتند، حداقل صد سال قبل در همین جلو آرامگاه که خاکی بوده است، کشتی‌گرفتن و حرکات ورزش زورخانه‌ای انجام می‌شده است. 

آن روز هم که من در مراسم جشنواره توس حاضر شدم، پهلوانانی از جمله یک پهلوان ارومیه‌ای با هدایت شعبان‌جعفری حاضر شده بودند که همه در بلندکردن آن میل‌های سنگین ناتوان بودند و در نهایت از من که پهلوان آماده‌ای بودم خواستند وزنه‌ها را بلند کنم و من موفق به انجام کار شدم و یک جام تمام‌نقره را کسب کردم. در آنجا بود که با شکوه توس آشنا شدم و بعدها تصمیم گرفتم زورخانه و موزه را در اینجا بنا کنم.

آرامگاه فردوسی و محدوده توس از زمان‌های دور مهد کشتی پهلوانی و نمایش‌های ورزش زورخانه‌ای بود

«مشهد پهلوان‌خیز» عبارتی است که پهلوان‌رستم به‌کار می‌برد و می‌گوید: در حوزه ورزش زورخانه‌ای و کشتی پهلوانی و کشتی باچوخه همیشه مشهد پهلوانان زیادی را معرفی کرده که در این بین توس پیشتاز و مهد رشد پهلوانان بوده است. کشتی‌ها و حرکات ورزش زورخانه‌ای در اینجا روزهای جمعه و تعطیلات تماشایی بود که بیشتر در جلوخان آرامگاه فردوسی و همین گودهای محلی مثل گود چهاربرج برگزار می‌شد.

پهلوان‌رستم رونق کشتی و مرام پهلوانی در محدوده توس را مدیون فردوسی بزرگ می‌داند و می‌گوید: «هر آن کس که شهنامه‌خوانی کند/ چه مرد و چه زن پهلوانی کند!» ما هرچه در اینجا از مرام و شخصیت پهلوانی داریم، از حکیم ابوالقاسم فردوسی داریم. 

حماسه‌خوانی‌های فردوسی بود که سبب شد این مرام در توس به‌وجود آید، زیرا خودش پهلوان‌زاده بود. شما در اطراف توس که نگاه کنید، فرهنگ قند اول در عروسی‌ها به‌نشانه جایزه پهلوان قدمت زیادی دارد و از قدیم فرهنگ کشتی پهلوانی و ورزش اصیل ایرانی در اینجا زنده بوده است؛ به‌حدی که در حدود پنجاه سال قبل تختی هم برای دیدن شرایط اینجا و کشتی‌های اینجا به توس آمد که در تمام مسیر من همراه او بودم.

پهلوان‌رستم برای پایان کلام به دیوار زورخانه که منقش به‌نام مولای متقیان است اشاره می‌کند و می‌گوید: این افتخار ماست که بتوانیم مرام و منش پهلوانی را که از حضرت‌علی(ع) آغاز شده است، در جامعه گسترش دهیم.

 

 

رقابت «تَل به تَل»

بعد از گفت‌وگو با دو پهلوان قدیمی توس فرصت می‌شود تا با پهلوانان یک نسل بعدتر از آن‌ها هم گفت‌وگو کنیم؛ درحالی‌که در گوشه‌ زورخانه عده‌ای از پیش‌کسوتان به‌یاد قدیم با هم زورآزمایی می‌کنند، با سیدمحسن رضوی هم‌کلام می‌شویم. سیدمحسن که متولد سال1358 است، در چهارسالگی برای اولین بار لباس کشتی چوخه به‌تن می‌کند و توان خود را در این رشته می‌سنجد. 

او درباره آن روزها می‌گوید: کشتی‌گرفتن در خون و ژن بچه‌های این محدوده بود و همه با کمترین امکانات برای موفقیت در این رشته تلاش می‌کردیم؛ حتی مربی خاصی نداشتیم و بیشتر فن‌ها بر اساس تمرینات و تجربی بود.پهلوان سیدمحسن رضوی اولین بازوبند پهلوانی خود را در شانزده‌سالگی و در مسابقات نوجوانان محلات محدوده توس بر بازو بسته و بعد از آن پای او به مسابقات کشتی باچوخه آرامگاه باز شده است. 

او درباره این مسابقات می‌گوید: یکی از اصیل‌ترین و قدیمی‌ترین مسابقات ورزشی کشور همین کشتی‌ها و حرکات پهلوانی آرامگاه فردوسی بود که صبح‌های جمعه برگزار می‌شد. من دهه70 در این مسابقات حاضر می‌شدم و تقریبا سال‌های آخر برگزاری آن مسابقات هم بود. استقبال از این مسابقات بی‌نظیر بود. کشتی‌گیرانی از تمام نقاط خراسان بزرگ به اینجا می‌آمدند تا کشتی بگیرند. حتی برخی‌ها شب قبل می‌آمدند آنجا فرش پهن می‌کردند که صبح جای خوبی بنشینند تا بتوانند کشتی‌ها را از فاصله نزدیک ببینند.

نقش ویژه بزرگ‌ترها در مدیریت فضای مسابقات کشتی آرامگاه موضوع دیگری است که سیدمحسن رضوی به آن اشاره می‌کند و می‌گوید: آن زمان وزن‌کشی نمی‌شد و این بزرگ‌ترها بودند که بر اساس هیکل کشتی‌گیران و شناخت حریفان به آن‌ها اجازه کشتی می‌دادند تا مبادا افرادی با توان کمتر آسیب جدی ببینند و در اصطلاح «تل‌به‌تل» می‌انداختند. 

جوایزی از قبیل گوسفند و پول نقد هم اهدا می‌شد که باز هم بزرگ‌ترها نظارت داشتند و کسی روی حرف آن‌ها صحبت نمی‌کرد.سیدمحسن رضوی که در مسابقات مختلف کشتی پهلوانی موفقیت‌هایی داشته است، این روزها به‌علت استقبال کم از کشتی باچوخه و ورزش زورخانه‌ای مشغول آموزش جودو به هنرجوهای خود است.

 

 

کنارکشیدن در رقابت با پهلوان

موسی زنده‌دل هم از دوستان قدیمی سیدمحسن رضوی و پهلوان قدیمی محله است. او متولد سال1353 و از افرادی است که در میدان کشتی و ورزش زورخانه‌ای در آرامگاه حاضر می‌شده است. با او چند قدمی دور گود زورخانه می‌زنیم و به‌تماشای اشیای قدیمی روی دیوار مشغول می‌شویم. 

توقف مقابل یک بازوبند قدیمی فرصتی است که زنده‌دل درباره آداب آن زمان مسابقات صحبت کند: بیشتر باید بگوییم رفاقت و تفریح بود تا مسابقه؛ تمام حرکات بر اساس مرام پهلوانی و عرض ادب به محضر حضرت‌علی(ع) و احترام به حاضران و پیش‌کسوتان بود. یادم هست در مراسم آرامگاه، پهلوان برای ورود، از میانه جمعیت سر خود را خم می‌کرد تا با احترام به جمعیت و بزرگ‌ترها وارد شود. 

نکته دیگر هم احترام ورزشکاران به یکدیگر بود که اگر ورزشکاری شکست می‌خورد، سریع پهلوان برنده دستش را می‌گرفت و بلند می‌کرد. در مواردی هم می‌دیدیم که پهلوانی توانایی شکست پهلوان پیش‌کسوت‌تر را دارد، اما قبل از شروع کشتی دست او را بلند می‌کند تا به احترام او کنار بکشد.

زنده‌دل این روزها با تأسیس باشگاه جودو در کنار سیدمحسن رضوی اخلاق پهلوانی را معنی کرده است و چون ورزش‌دوستان توس توانایی مالی چندانی ندارند فقط هزینه لباس از آن‌ها گرفته می‌شود. پهلوان‌موسی معتقد است برای بهبود وضعیت اجتماعی این روزها باید مرام پهلوانی بیش از گذشته در جامعه گسترش یابد و خودش در همین زمینه پیش‌قدم شده است و مرام پهلوانی را مقدم بر هر آموزشی در باشگاه می‌داند: «همان‌طور که بزرگ‌ترهایی بودند و مرام پهلوانی و روش درست ورزش را به ما یاد می‌دادند، ما هم باید این موضوع را به نسل بعد منتقل کنیم.»

اگر ورزشکاری شکست می‌خورد، سریع پهلوان برنده دستش را می‌گرفت و بلند می‌کرد

این پیش‌کسوت ورزش زورخانه‌ای و کشتی باچوخه که سابقه کسب عنوان پهلوانی در مسابقات مختلف محلی را دارد، «منش» را رکن اصلی برای ورود به ورزش پهلوانی می‌داند و معتقد است وقتی انسان منش درستی داشته باشد و با ورزش هم به‌سلامت جسمش کمک کند می‌تواند در زندگی هم به‌درستی پیش رود.

 

پهلوانان در خدمت محله

در حال گفت‌وگو با پهلوانان چند دهه اخیر توس هستیم که لباس‌های کشتی باچوخه می‌رسد و پهلوانان برای گرفتن عکس با لباس چوخه در موزه پهلوان‌رستم آماده می‌شوند. جواد اسلامی‌مقدم از چوخه‌‌کارانی است که هنوز هم بدن خود را آماده نگه داشته است. او متولد سال1362 است و از سال1377 تجربه حضور در اولین میدان‌های کشتی باچوخه را در آرامگاه فردوسی کسب کرده است. 

البته او بیشتر کشتی‌های خود‌ را در زمین‌های خاکی چهاربرج گرفته است.پهلوان‌جواد دلیل انتقال نسل‌به‌نسل کشتی باچوخه و ورزش زورخانه‌ای و پهلوانی بین اهالی توس را دغدغه پیش‌کسوتان می‌داند و می‌گوید: از همان دوران کودکی پدران ما سعی می‌کردند بچه‌ها را با این مدل زندگی آشنا کنند و هیچ وقت برای کشتی‌گرفتن و حضور در برنامه کشتی‌های آرامگاه مانع ما نمی‌شدند. 

البته مدارس این محدوده نیز این فرهنگ را پذیرفته بودند و برای کودکان در سنین مختلف مسابقات کشتی و پهلوانی برگزار می‌کردند که در تشویق بچه‌ها و افزایش انگیزه آن‌ها مؤثر بود. من در همان مسابقات که با حضور دانش‌آموزان از تمام محلات توس بود، مقام اول را در سال1376 کسب کردم. در مسابقات جام بزرگداشت فردوسی در سال1378 نیز مقام اول را کسب کردم.

جواد اسلامی‌مقدم از این مقامات زیاد کسب کرده است؛ از مسابقات نیشابور گرفته تا دوره سربازی. فعالیت اجتماعی پهلوانان برای حل مشکلات محله و اهالی آن نیز از قدیم مرسوم بوده است. این را جواد اسلامی‌مقدم می‌گوید که خودش این روزها عضو شورای اجتماعی محله چهاربرج است: نقش پهلوانان بیش از گود زورخانه و کشتی در محله و اجتماع بوده است و از گذشته این‌گونه بود که پهلوانان پیش‌کسوت مورد اعتماد بودند و برای حل اختلافات و مشکل حاضر می‌شدند. 

مردم هم برای موارد این‌چنینی به آن‌ها مراجعه می‌کردند. برای مثال اگر فردی کمبود مالی داشت یا با فردی دچار اختلاف شده بود، به پهلوان محله مراجعه می‌کرد تا او موضوع را برطرف کند. کمبودها و استاندارد نبودن گود و زورخانه ‌ها بزرگ بحث مشترک تمام پهلوانانی است که پای صحبتشان نشسته‌ایم و معتقدند اگر مشکلات حوزه ورزش پهلوانی برطرف شود می‌تواند عامل ایجاد نشاط و شادابی در توس باشد.

ارسال نظر