کد خبر: ۱۴۱۴
۲۵ شهريور ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

دو رشته و چندین طلا!

شاید روزی که خانواده کیانی تصمیم گرفتند فاطمه، دختر چهار ساله خود را در یک باشگاه ورزشی ژیمناستیک ثبت‌نام کنند فکرش را نمی‌کردند که روزی او به یک قهرمان در ۲ رشته ورزشی تبدیل شود. او در حالی در دو رشته ژیمناستیک و تکواندو مقام قهرمانی دارد که با توجه به سن کمش هنوز قهرمانی‌های زیادی در انتظارش است.

 شاید روزی که خانواده کیانی تصمیم گرفتند فاطمه، دختر چهار ساله خود را در یک باشگاه ورزشی ژیمناستیک ثبت‌نام کنند فکرش را نمی‌کردند که روزی او به یک قهرمان در ۲ رشته ورزشی تبدیل شود. او در حالی در دو رشته ژیمناستیک و تکواندو مقام قهرمانی دارد که با توجه به سن کمش هنوز قهرمانی‌های زیادی در انتظار وی است.

فاطمه که  اکنون ۱۳ سال دارد و ساکن محله قائم است، حداقل ده قهرمانی استانی و یک طلای کشوری در ژیمناستیک وچندین مدال طلای کشوری در تکواندو دارد.

 

 آغاز موفقیت‌های ورزشی

دختر چهار ساله خانواده کیانی فرصت زیادی برای نمایش استعداد خود لازم نداشت و با وجود سن کمی که داشت توانست در رده سنی خود اولین پیروزی‌اش را در مسابقات ورزشی کسب کند.

 فاطمه درباره اولین پیروزی خود در مسابقات ورزشی می‌گوید: «تن‌ها چهار سالم بود که پدر و مادرم به پیشنهاد یکی از دایی‌هایم من را در باشگاه ورزشی ژیمناستیک ثبت‌نام کردند و به این ترتیب زندگی ورزشی من آغاز شد. تنها چند ماه از رفتنم به باشگاه گذشت که توانستم در اولین مسابقاتی که بین باشگاه‌های ژیمناستیک برگزار می‌شد مقام نخست را کسب کنم. 

در ادامه با یک مربی به نام خانم صفدرنژاد آشنا شدم. این استاد ژیمناستیک پس از گرفتن تست از من برای حضور در باشگاه خودش دعوت کرد. با انجام تمرینات مداوم زیر نظر این مربی توانستم در مسابقات مختلفی که شرکت می‌کردم نتایج خوبی به دست بیاورم که کسب ۲ مقام قهرمانی آموزشگاه‌های مشهد از جمله آن‌ها بود.»
 

 شرکت در مسابقات کشوری

حضور در مسابقات کشوری تجربه مهمی است که فاطمه آن را در شش سالگی و با دور شدن از خانواده تجربه می‌کند. قهرمان ژیمناستیک محله قائم از اولین حضور خود در مسابقات کشوری این‌گونه یاد می‌کند: «سال ۹۳ برای حضور در مسابقات استانی ژیمناستیک انتخاب شدم. 

نتیجه زحماتم در این مسابقات یک طلا، یک نقره و ۲ برنز به همراه جواز شرکت در مسابقات کشوری در شهر تبریز بود. برای شرکت در مسابقات تبریز تمرینات زیادی را پشت سر گذاشتم، اما در نهایت با توجه به تجربه کمی که داشتم نتوانستم آنچه در توانم بود، به نمایش بگذارم و از کسب مدال جا ماندم.

نتیجه زحماتم در این مسابقات یک طلا، یک نقره و ۲ برنز به همراه جواز شرکت در مسابقات کشوری در شهر تبریز بود

 البته این شکست مقدمه پیروزی‌های بعدی شد و در این سال ۳ مقام قهرمانی آموزشگاه‌های مشهد را کسب کردم. در هر صورت برای جبران شکستم در مسابقات کشوری تمریناتم را افزایش دادم و برای مسابقات استانی سال بعد آماده شدم. سال ۹۴، کسب ۷ قهرمانی و عنوان قهرمان قهرمانان استان نتیجه تمریناتی بود که داشتم.»

 

 کسب مدال در رقابت‌های کشوری

۴ سال انتظار برای خانواده کیانی کافی بود تا دخترشان اولین مدال طلای کشوری را کسب کند. او دومین بار برای حضور در مسابقات کشوری در سنندج انتخاب می‌شود و از این شهر با دست پر باز می‌گردد.

کیانی درباره اولین مدال طلای خود در مسابقات کشوری توضیح می‌دهد: «برای اینکه با دست پر از مسابقات کشوری بازگردم به تمریناتم اضافه کردم. البته مدرسه من ۲ شیفت بود و من یک هفته صبح و یک هفته عصر به مدرسه می‌رفتم. در بین ساعت‌های حضورم در مدرسه از ۷ صبح تا ساعت ۲۰ به باشگاه‌های مختلف شهر در محلات سیدی، آب و برق، سجاد و آقامصطفی خمینی می‌رفتم. تمریناتم تا روز پیش از اعزام ادامه داشت.

 مسابقات سطح بالایی داشت. تمام استعداد‌های کشور در آن شرکت کرده بودند، اما خوشبختانه من موفق شدم در بخش خرک، بالاترین امتیاز را کسب کنم و مدال طلای کشور را به دست بیاورم. در این سال افزون بر مدال کشوری، ۱۰ مقام قهرمانی استان در بخش‌های مختلف کسب کردم و برای دومین بار پیاپی قهرمان قهرمانان استان معرفی شدم.»

 

 خداحافظی با ژیمناستیک

سال ۹۶ دانش‌آموزان زیر ۹ سال به مسابقات کشوری اعزام نشدند و کیانی با آمادگی بالایی که داشت از رفتن به مسابقات کشوری بازماند و به مرور به فکر تغییر رشته ورزشی خود افتاد.

 ورزشکار محله قائم درباره آخرین سال‌های حضور خود در ژیمناستیک بیان می‌دارد: «سال ۹۶ به ۲ مقام قهرمانی در استان رسیدم، اما متأسفانه در این سال من و دیگر افراد زیر ۹ سال به رقابت‌های کشوری اعزام نشدیم. با این حال تمریناتم را ادامه دادم تا اینکه در سال ۹۷ به کسب ۳ مقام قهرمانی استان موفق شدم و جواز حضور در مسابقات کشوری که در شهرکرد برگزار می‌شد برای سومین بار کسب کردم.

 البته این نکته را اضافه کنم در این سال من متوجه شدم ژیمناستیک بانوان آینده‌ای به جز شرکت در مسابقات کشوری ندارد و به همین دلیل افزون بر باشگاه‌های ژیمناستیکی که می‌رفتم در یک باشگاه ورزشی تکواندو نیز ثبت‌نام کردم. برای موفقیت در مسابقات کشوری ژیمناستیک دوباره تمریناتم را افزایش دادم. هر روز به ۳ یا ۴ باشگاه می‌رفتم و ساعت‌ها به تمرین می‌پرداختم تا اینکه زمان مسابقات فرا رسید.

هر روز به ۳ یا ۴ باشگاه می‌رفتم و ساعت‌ها به تمرین می‌پرداختم تا اینکه زمان مسابقات فرا رسید

 پیش از اعزام به این مسابقات در تمرین از ناحیه زانو دچار مصدومیت شدم، اما مربیانم توجهی نکردند. با این حال به کسب مدال نقره در بخش موازنه موفق شدم. به مشهد که بازگشتیم پس از مراجعه به پزشک متوجه شدم پای من از ناحیه زانو مو برداشته است و باید مدتی در گچ بماند.»

 

تغییر رشته ورزشی

این مصدومیت بهانه‌ای شد تا فاطمه رشته ورزشی خود را که در آن تازه به شهرت رسیده است، تغییر دهد. او می‌خواهد با رها کردن تمرینات ژیمناستیک، با تکیه بر اراده‌اش برای پیروزی در تکواندو مبارزه کند. کیانی از دلایل تغییر رشته ورزشی خود می‌گوید: «متأسفانه برای بانوان ایران رشته ژیمناستیک تنها به مسابقات کشوری خلاصه می‌شود و من با حضور در این رشته به آرزویم که شرکت در المپیک بود، نمی‌رسیدم. 

افزون بر این با شرکت در تمرینات یک مربی تکواندو به این رشته ورزشی علاقه پیدا کرده بودم. البته در این مرحله برخی از مربیانم سعی کردند من را منصرف یا برای شرکت در مسابقات استانی و کشوری آن سال متقاعد کنند، اما من به دلیل مصدومیت نمی‌توانستم در مسابقات شرکت کنم. با ترک تمرینات ژیمناستیک و پایان مصدومیتم، در یازده‌سالگی به شکل حرفه‌ای به تمرینات تکواندو پرداختم. 

در اولین روزی که به باشگاه رفتم، استادم از من خواست برای سنجش سطحم با یکی از شاگردانش مبارزه کنم که من در این رقابت با دانش کمی که از تکواندو داشتم به شکست حریفم موفق شدم. با دیدن این مسابقه استاد به من وعده موفقیت در صورت تلاش مداوم داد. حتی کمی که گذشت او به من پیشنهاد شرکت در رقابت‌های کشوری تکواندو را داد، اما خانواده به دلیل تازه کار بودنم مخالفت کردند.»

 

 آغاز افتخارآفرینی در تکواندو

کیانی که در رشته ژیمناستیک به کسب مدال‌های رنگارنگ عادت کرده بود برای حضور در مسابقات کشوری تلاش خود را افزایش می‌دهد تا بتواند با بالا بردن توان خود در این مسابقات نیز بدرخشد. تکواندوکار محله قائم درباره چگونگی کسب مهارت در این رشته می‌گوید: «من کمربند قرمز را گرفته بودم و در رده سنی خودم می‌توانستم در مسابقات شرکت کنم.

 برای موفقیت و حضور در مسابقات کشوری تکواندو تمریناتم را دو برابر کردم. نتیجه زحماتم را خیلی زود در مسابقات استانی با کسب مدال برنز گرفتم، اما تنها ۲ نفر اول راهی مسابقات کشوری می‌شوند. من ناامید نشدم و دوباره تلاش کردم تا اینکه در مسابقات انتخابی کشوری این بار به فینال رسیدم.

من ناامید نشدم و دوباره تلاش کردم تا اینکه در مسابقات انتخابی کشوری این بار به فینال رسیدم

 متأسفانه در بازی آخر با وجودی که ۸ امتیاز تا ۱۵ ثانیه آخر جلو بودم باختم و دوم شدم. البته جواز حضور در مسابقات کشوری که در کردکوی استان گلستان برگزار می‌شد، در بخش تیمی کسب کردم.»

 

اولین مدال کشوری تکواندو

پس از یک سال صبوری و تمرین زمان به بار رسیدن پشتکار او فرا رسید. فاطمه تنها یک هفته برای تمرین فرصت داشت و خیلی زود چمدان خود را به مقصد مسابقات کشوری تکواندو بست. او درباره این اعزام می‌گوید: «پدرم هزینه شرکت در مسابقات را واریز کرد و من راهی شهرستان کردکوی استان گلستان شدم.

 در این مسابقات موفق شدم یکی پس از دیگری تمام حریفانم را شکست بدهم و در بخش تیمی مدال طلا را کسب کنم. پس از یک ماه دوباره جواز حضور در مسابقات کشوری را در شهر اصفهان و سپس تهران کسب کردم، اما متأسفانه به دلیل مشکلات مالی و هزینه بالای حضور در مسابقات موفق به شرکت نشدم. 

نرگس واعظی رویای طلای المپیک ۲۰۲۴ را دارد؛ تمرین که می‌کنم زمین می‌لرزد

متأسفانه برخلاف رشته ژیمناستیک که آموزش و پرورش به طور کامل از ورزشکاران دانش‌آموز حمایت می‌کند، در این رشته تمام هزینه‌ها بر عهده خود شرکت‌کننده است. البته در ژیمناستیک حمایت خوبی از من می‌کردند. در این سال‌ها همواره پس از هر موفقیتی مسئولان آموزش و پرورش به استقبال ما می‌آمدند و حتی با برگزاری مراسم از ما تقدیر می‌کردند که برای این از آن‌ها ممنون هستم، اما من و خانواده‌ام در رشته تکواندو تنها بودیم.

 

تمرینات مجازی تکواندو

ویروس کرونا زندگی تمام ورزشکاران را تحت‌تأثیر خود قرار داد و نوجوان سیزده‌ساله محله قائم نیز از این امر مستثنا نیست. او پس از ۴ ماه همچنان در بلاتکلیفی به سر می‌برد. قهرمان تکواندو مشهد درباره تأثیرات کرونا بر زندگی ورزشی‌اش می‌گوید: «از اسفندماه پس از اینکه باشگاه‌های ورزشی تعطیل شد من از تمریناتم عقب افتادم تا اینکه پس از تعطیلات نوروز مربی‌ام در فضای مجازی شروع به آموزش شاگردانش کرد.

با بطری‌های پلاستیکی تمرینات چابکی و با وسایل بدن‌سازی تمرینات آمادگی جسمانی را انجام می‌دهم

 برای شرکت در این تمرینات خانواده از من فیلم می‌گیرند و برای استاد ارسال می‌کنیم. مربی با دیدن فیلم‌ها من را راهنمایی می‌کند و تمرین می‌دهد. البته افزون بر این با کمک پدر و دایی‌ام پشت بام منزل را به محل تمرین خودم تبدیل کردم. با بطری‌های پلاستیکی تمرینات چابکی و با وسایل بدن‌سازی تمرینات آمادگی جسمانی را انجام می‌دهم.»

ورزشکار نوجوان محله قائم، هادی ساعی را الگوی ورزشی خود معرفی می‌کند و درباره برنامه‌هایی که برای آینده دارد، می‌گوید: «من قصد دارم در آینده مانند هادی ساعی به المپیک بروم و برای کشورم افتخارآفرینی کنم.»

 

 ورزشکار خیلی خوب

خیلی خوب لغتی است که همواره در کارنامه تحصیلی کیانی در مقابل نام تمام درس‌ها نوشته شده است. این نتیجه در شرایطی به دست آمده که او دانش‌آموز یک مدرسه با شیفت چرخشی است و یک هفته صبح و یک هفته ظهر در لابه‌لای تمریناتش به مدرسه می‌رود.

 دانش‌آموز محله قائم درباره شرایط تحصیلی خود می‌گوید: «از سال اول ابتدایی با وجود چرخشی بودن شیفت و رفتن به ۳ باشگاه ورزشی توجه زیادی به درس و نمراتم داشتم. در روز‌هایی که شیفت صبح بودم پس از مدرسه تا ساعت ۱۴ به استراحت می‌پرداختم و سپس همراه پدرم راهی باشگاه‌های مختلف می‌شدم.

 در شیفت عصر شرایط برایم سخت‌تر بود، زمانی که به منزل می‌رسیدم ساعت ۲۰ بود و من ۲ ساعت برای تکالیفم وقت می‌گذاشتم. سال تحصیلی بعد کار دشوارتر شد. در روز‌هایی که نوبت عصر بودم تا ساعت ۱۲ به باشگاه می‌رفتم و بعد از آن تازه راهی مدرسه می‌شدم.

 البته پس از مدرسه نیز از ساعت ۱۷ تا ساعت ۲۰ به باشگاه می‌رفتم. این شرایط تا کلاس چهارم که باشگاه تکواندو نیز به برنامه‌هایم افزوده شد، ادامه داشت. در کلاس چهارم روز‌هایی که نوبت صبح بودم تا ۱۲ مدرسه بودم و پس از آن تا ساعت ۱۸ در باشگاه ژیمناستیک و بعد تا ساعت ۲۰ به تمرین تکواندو مشغول بودم.

 البته در روز‌هایی که نوبت عصر بودم از ساعت ۱۷ تا ۱۹ و از ۱۹ تا ۲۱ به باشگاه می‌رفتم و باقی وقتم را روی درسم تمرکز می‌کردم. در روز‌هایی که باشگاه نمی‌رفتم نیز به استراحت و انجام تکالیفم می‌پرداختم.»

 

 نقش خانواده در موفقیت‌های تحصیلی

نقش خانواده در تشویق دخترشان به درس بسیار پررنگ است. فاطمه در این باره توضیح می‌دهد: «تأکید خانواده روی درس و نمراتم تا به امروز تأثیر زیادی در موفقیت تحصیلی‌ام داشته است. آن‌ها به شدت روی وضعیت درسی من حساس هستند. یک بار در یکی از امتحانات ریاضی ۴ غلط داشتم، مادرم جلوی باشگاه رفتنم را گرفت و زمانی که قول جبران دادم، دوباره اجازه باشگاه رفتن پیدا کردم. 

پس از آن امتحان با جدیت بیشتری درس می‌خوانم و از آن روز دیگر در هیچ کدام از امتحاناتم اشتباه نداشتم. افزون بر خانواده معلمان و کادر مدرسه نرجس و الهام ۲ نیز کمک زیادی به من کردند. در این بین نقش خانم اکبری، معلم کلاس سومم، که بدون چشمداشتی پس از زمان مدرسه برای من کلاس تشکیل می‌داد و به رفع اشکالاتم می‌پرداخت، بسیار پررنگ بود.

مدیر مدرسه پس از هر مسابقه به استقبال من می‌آمد و پس از هر موفقیت بر سردر مدرسه بنر تبریک نصب می‌کرد

 افزون بر معلمان، خانم مولایی، مدیر مدرسه نرجس نیز همواره نقش حامی را برای من داشتند. مدیر مدرسه پس از هر مسابقه به استقبال من می‌آمد و پس از هر موفقیت بر سردر مدرسه بنر تبریک نصب می‌کرد و حتی به منزل ما برای تبریک می‌آمد. من همیشه قدردان زحماتی که این ۲ بزرگوار برایم کشیدند، هستم.»

 

مربی باسابقه

یکی از عوامل علاقه‌مند شدن فاطمه کیانی به رشته رزمی تکواندو، استاد او بوده است. کیانی مدتی به یک باشگاه تکواندو می‌رود، اما زمانی که شاگرد الهه منصوری می‌شود بیشتر به تکواندو علاقه پیدا می‌کند و با تکیه بر همین علاقه برای همیشه ژیمناستیک را رها می‌کند. 

منصوری که ۱۶ سال سابقه مربی‌گری دارد درباره استعداد شاگرد خود در این رشته می‌گوید: «زمانی که کیانی برای اولین بار به باشگاه من آمد همچنان در رشته ژیمناستیک مشغول بود. در همان اولین جلسه متوجه استعدادش شدم، اما او مدتی برای شرکت در مسابقات کشوری ژیمناستیک و پس از آن برای رفع آسیب‌دیدگی‌اش تکواندو را کنار گذاشت. 

خوشبختانه شاگردم پس از بهبودی دوباره به باشگاه بازگشت. در ابتدا با دادن تمرینات سبک تلاش می‌کردم او را به سطح آمادگی قبلی بازگردانم که این اتفاق خیلی زود افتاد چرا که او بسیار پرانرژی است. کیانی از عهده تمرینات سخت به راحتی بر می‌آید و طی این مدت کوتاه در هر رقابتی که شرکت کرده، موفق خارج شده است.» 

بامربی قهرمانان حاشیه شهرآشنا شوید

 

منصوری با اشاره به حضور تعداد بالای ورزشکاران مستعد در سیدی می‌افزاید: «پشتکار و استعداد، شاخصه بسیاری از ورزشکاران محدوده سیدی است. من از سال ۸۳ که در سیدی به مربی‌گری مشغول هستم مانند کیانی با استعداد‌های زیادی روبه‌رو شدم که هر بار با آن‌ها به مسابقات می‌رویم با دست پر باز می‌گردیم.

 البته این به معنی ساده بودن این رشته ورزشی یا ناتوانی حریفان نیست. باید در نظر داشته باشیم که مسابقات تکواندو همواره تک حذفی است. هر شرکت‌کننده که به مسابقات کشوری راه پیدا می‌کند بهترین ورزشکار استان محل سکونت خودش است و اگر مقام بیاورد در دسته بهترین‌های کشور قرار می‌گیرد».

 

 پدر همراه و پشتیبان دختر

علی کیانی، فوتبالیست سابق تیم‌های پایه ابومسلم، در کنار همسرش همواره نقش اصلی را در زندگی تکواندوکار محله قائم ایفا کرده است. او دخترش را در سرما و گرما همراهی می‌کند و ساعت‌ها به انتظار بازگشت فرزندش می‌ماند.

 این بازیکن سابق فوتبال درباره زندگی ورزشی خودش می‌گوید: «من سال‌ها فوتبال بازی می‌کردم و در رده‌های پایه عضو تیم ابومسلم بودم تا اینکه زمان رفتن به خدمت سربازی فرا رسید. متأسفانه به دلیل اختلاف خانوادگی به جای حضور در یک تیم فوتبال به خدمت سربازی رفتم و با این کارم آینده حرفه‌ای خودم را نابود کردم. فوتبال من با حضور در لیگ استان به پایان رسید.»

با توجه به تجربیات تلخی که داشتم از روزی که دخترم را در باشگاه ورزشی ثبت‌نام کردم، تصمیم گرفتم همیشه از او حمایت کنم

کسی که فرصت را در زندگی‌اش از دست داد بیش از دیگران قدر فرصت را می‌داند. کیانی ادامه می‌دهد: «با توجه به تجربیات تلخی که داشتم از روزی که دخترم را در باشگاه ورزشی ثبت‌نام کردم، تصمیم گرفتم همیشه از او حمایت کنم. به همین دلیل برای من مهم نبود باشگاهی که می‌رود کجا واقع شده است یا من چه اندازه باید بیرون منتظر بازگشتش بمانم. 

البته دخترم تمام این زحمات را با کسب مدال و نمرات خوب درسی جبران کرده است. وقتی دخترم در مسابقات به کسب مدال موفق می‌شود خیلی خوش‌حال می‌شوم. حتی یک بار برایش ۱۰ بنر چاپ و به دیوار منزل نصب کردم.»

 

حسرت دیدن مسابقات فرزند

کیانی از یک حسرت نام می‌برد که همیشه در زمان مسابقات دخترش برای او به وجود می‌آید. او این آرزو را دارد تا از نزدیک دخترش را در زمین مسابقه ببیند و تشویقش کند. کیانی می‌گوید: «هر زمان که دخترم به یک مسابقه می‌رود من آرزو می‌کنم که‌ای کاش می‌شد از نزدیک مسابقه او را ببینم تا بتوانم تشویقش کنم و به او روحیه بدهم.

 برخی اوقات که در سالن مسابقه می‌دهد من ساعت‌ها بیرون منتظر می‌ایستم و مدام در فکر نتیجه زحمات دخترم هستم. البته در این سال‌ها یک بار مادر یکی از دوستان دخترم زمانی که در ژیمناستیک می‌خواست مدال طلای کشوری کسب کند با ما تماس گرفت و شرایط مسابقه را برای ما تعریف کرد.

 در آخر نیز گفت دخترم یک حرکت زیبا زده که داوران تمام امتیازات را به او دادند. من از این تعریف لذت زیادی بردم. متأسفانه هیچ کدام از مسابقات دخترم را تا به امروز ندیدم و تنها شاهد تمریناتش در منزل بودم». علاوه بر تماشای مسابقات فرزند، شرکت نکردن فاطمه در ۲ مسابقه کشوری تکواندو در ۲ شهر تهران و اصفهان حسرت دیگری بر دل این پدر نهاده چرا که به دلیل پرداخت نکردن مطالباتش و مشکلاتی مالی که برایش به وجود آمد، نتوانست از عهده هزینه‌ها بربیاید.

 شهروند محله قائم درباره علت حضور نیافتن دخترش در مسابقات کشوری این گونه توضیح می‌دهد: «سال گذشته مسابقات کشوری تکواندو در شهر‌های اصفهان و تهران هم‌زمان با شروع مشکلات مالی من بود. متأسفانه تأمین هزینه‌های حضور دخترم در این رقابت‌ها برایم دشوار بود البته می‌توانستم آن را با قرض گرفتن تأمین کنم، اما دخترم با وجودی که در آمادگی کامل بود می‌گفت نمی‌خواهد در این مسابقات شرکت کند.

 او حتی تهدید می‌کرد اگر ثبت‌نامش را انجام دهیم در مسابقات شرکت نمی‌کند. تمام این مسائل در شرایطی بود که مربیان تیم ملی نوجوانان نیز شاهد این مسابقات بودند و فاطمه با شرایطی و سنی که دارد شانس زیادی برای انتخاب شدن داشت. مدتی بعد من در فضای سبز شهرداری منطقه ۷ مشغول به کار شدم و حالا حسرت فرصتی از دست رفته را می‌خورم.»

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44