کد خبر: ۵۰۶۷
۰۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۲۹

آموزش آمادگی دفاعی به دانش‌آموزان

خادمان باید متمایز از دیگران باشند. من همیشه تسبیح یا شکلات همراهم دارم تا به مردم بدهم؛ بچه‌ها بیشتر از همه خوشحال می‌شوند.

هدف اول و آخر خود را خدمت به مردم می‌داند. سرهنگ بازنشسته سپاه است و بعد از بازنشستگی سعی کرده است در حوزه فرهنگی فعال باشد. محمد‌علی خورسند حالا درکنار همسر و فرزندش خادم افتخاری حرم حضرت‌رضا (ع) است و با نسل جوان و نوجوان ارتباط خوبی دارد.

محمد‌علی در خانه‌ای رشد کرد و بزرگ شد که روحیه جهادی در آن جریان داشت و نتیجه‌اش این بود که همراه دو برادرش، محمد‌جواد و محمدحسین، در دوران دفاع مقدس راهی جبهه شدند و بین سه برادر محمد‌جواد به شهادت رسید. حاج‌محمد‌علی، از رزمندگان دوران دفاع مقدس، هنوز هم از پا ننشسته است و خودش را رزمنده می‌داند. او فعال فرهنگی محله خواجه‌ربیع است.


رویارویی با مشکلات

تربیت خانوادگی را در شخصیت فرزندان بسیار مؤثر می‌داند. می‌گوید: پدرم بازاری بود؛ با وجوداین برای تربیت ما خیلی وقت می‌گذاشت و دوست داشت پسرانش شجاع بار بیایند و زمینه روبه‌رو شدن با مسائل مختلف را برایمان فراهم می‌کرد و به نظرم این رویه باید برای نسل جدید هم اجرا شود.

یادم است ده‌ساله بودم که پدرم من را برای خرید یخ فرستاد. وقتی برگشتم به من گفت «این یخ به درد نمی‌خورد؛ برو و پسش بده.» برای پس‌دادن یخ، من باید به‌سرعت می‌رفتم و نباید فرصت را از دست می‌دادم. این درسی بود که من از آن اتفاق گرفتم تا در زندگی‌ام فرصت تصمیم‌گیری را از دست ندهم.

محبت و مودت هر‌جایی که باشد، رشته‌های دوستی را محکم می‌کند. تعریف می‌کند: خادمان باید متمایز از دیگران باشند. من همیشه تسبیح یا شکلات همراهم دارم تا به مردم بدهم؛ بچه‌ها بیشتر از همه خوشحال می‌شوند. محبت همیشه چاره‌ساز بوده و کسی از آن ضرر نکرده است. تدریس درس آموزش‌های دفاعی برای دانش‌آموزان دوره اول و دوم متوسطه، یکی دیگر از فعالیت‌های اوست که بعد از دوران بازنشستگی، به‌صورت افتخاری انجام می‌دهد.

می‌گوید: بچه‌ها اشتیاق زیادی برای یاد‌گرفتن تیر‌اندازی دارند. دو‌سه روز پیش که حدود سیصد‌نوجوان را به میدان تیر برده بودیم، برخی بچه‌ها جثه کوچکی داشتند، اما همه مشتاق یادگیری بودند. نسل امروز با نسل ما فرقی ندارند و خیلی مستعد و باهوش هستند. بچه‌ها همان آموزش چند‌دقیقه‌ای را خوب یاد گرفتند و تقریبا همه تیرهایشان به هدف خورد.

محبت همیشه جواب می‌دهد

به این قسمت صحبت که می‌رسد، برادر نوجوانش را به یاد می‌آورد و تعریف می‌کند: محمد‌جواد تا قبل از رفتن به خط مقدم برای انجام کار‌ها از مادرم کمک می‌گرفت، اما خط مقدم یک‌باره بزرگش کرد و مرد شد. برادرم که به شهادت رسید، هجده‌ساله بود. بسیاری از شهدای دوران دفاع مقدس، نوجوان بوده‌اند. من راوی دفاع مقدس هستم و سعی می‌کنم حین روایت این موضوعات را نیز بیان کنم.

ارسال نظر