کد خبر: ۵۲۳۷
۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۰

بخشیدن رنگ حقیقت به رویای ورزشی بچه محل‌ها

هادی امینی‌مقدم و محدثه ابراهیمی زوج ورزشکار شهرک شهید‌رجایی، از کنار بچه‌های بااستعداد محله ساده نمی‌گذرند و در همین خاک نابارور بذر رؤیاهایشان را می‌کارند.

هادی امینی‌مقدم مربی جوان و پرانرژی نوجوانان رزمی‌کار شهرک شهید‌رجایی است؛ مربی دلسوزی که تصمیم می‌گیرد از کنار بچه‌های بااستعداد محله ساده نگذرد و در همین خاک نابارور بذر رؤیاهایشان را بکارد و پرورش بدهد تا هدر نروند. حالا بیش از صدنفر از ووشوکاران شهرک شهیدرجایی زیر نظر او تمرین کرده و به بخشی از آرزوهایشان رسیده‌اند.

مربیگری شاید پر‌رنگ‌ترین بخش زندگی‌اش باشد، اما او داوری را هم تجربه کرده است. حالا هم به‌دلیل آمادگی خوب جسمانی و نیرویی که طی این سال‌ها به دست آورده، آتش‌نشان شده است. محدثه ابراهیمی، همسر ورزشکار او هم آن سوی ماجراست، کسی که مربیگری را تجربه کرده است و حالا بزرگ‌ترین حامی هادی امینی‌مقدم محسوب می‌شود.

از همسایه کتک خوردم!

پیش از اینکه داستان مربیگری‌اش را تعریف کند، می‌خواهم داستان زندگی خودش را بدانم. داستان زندگی او به داستان زندگی پسران نوجوان رزمی‌کار این منطقه بی‌شباهت نیست. از قدیم‌الایام ساکن خیابان موعود در شهرک شهید‌رجایی بوده‌اند و کل اعضای خانواده دستی در ورزش داشته‌اند. پدرش وزنه‌بردار بوده است و برادرش رزمی‌کار. این شد که خودش هم از سن و سال کم، ورزش را شروع کرد. اما دیری نگذشت که شور و اشتیاق کودکی‌اش فروکش و ورزش را رها کرد. یک اتفاق عجیب، اما باعث شد که حول و حوش سال‌۹۲ به میدان مبارزه برگردد.

تعریف می‌کند: با همسایه بر سر موضوعی گلاویز شدم. کلی کتک خوردم و دندانم هم از جا کنده شد! آن‌قدر از دست خودم عصبانی بودم که همان روز تصمیم گرفتم در کلاس رزمی ثبت‌نام کنم تا دیگر کتک نخورم!
فردای آن روز در کلاس‌های یکی از مربیان ووشو‌کار خیابان پورسینا ثبت نام کرد. روحش هم خبر نداشت که خیلی زود انگیزه و نیتش را فراموش می‌کند و در مسیر دیگری قدم می‌گذارد.

زوج ورزشکار شهرک شهیدرجایی رؤیا‌های بچه محل‌هایشان را در ورزش تحقق می‌بخشند

تغییر مسیر به‌واسطه مربی

یکی از دلایل تغییر انگیزه‌اش را محمد ایوبی، مربی ووشو در محله پورسینا، می‌داند؛ او خیلی زود تبدیل به الگوی اخلاقی و ورزشی‌اش شد. تنها چند جلسه شرکت در کلاس‌های او باعث شد که علاقه‌اش به رشته ووشو چندین‌برابر شود و تمریناتش را سفت و سخت ادامه بدهد. دو ماه بعد در مسابقات جام رمضان که بین تیم‌های باشگاهی برگزار می‌شده است، شرکت کرد، اما در این مسابقات موفق به کسب مقام سوم شد، مقامی که از آن راضی نبود. دلسرد و چند‌هفته خانه‌نشین شد.

استاد ایوبی، اما سراغش را گرفت و نگذاشت که این خانه‌نشینی به درازا بکشد. بعد از آن چند‌باری در مسابقات استانی مدال کسب کرد، اما به پیشنهاد ایوبی و بنا به علاقه خودش بیشتر تمرکزش را روی مربیگری و داوری گذاشت. ارشد کلاسشان شد، با بچه‌ها ارتباط خوبی برقرار کرد، مسابقات باشگاه را داوری کرد و....

سال‌۱۳۹۴ بالاخره به آرزوی دیرینه‌اش تحقق بخشید و مدرک داوری‌اش را از هیئت ووشو استان گرفت؛ «بچه که بودم، همیشه داور مسابقات فوتبال خاکی محله بودم. بچه‌ها هم قضاوتم را قبول داشتند و دلشان می‌خواست من داور باشم. از همان دوران علاقه به داوری با من بود تا اینکه مدرکش را گرفتم.»

بچه‌های آبدیده منطقه ما

رزومه تجربه داوری‌اش پر و پیمان است. سابقه داوری سه دوره از مسابقات کشوری ووشو در مشهد را دارد و تا دلتان بخواهد داوری مسابقات استانی را بر‌عهده داشته است. مربیگری، اما فصل دیگری از زندگی هادی امینی‌مقدم است.

می‌گوید: درست یک سال پس از گرفتن مدرک داوری، در سال‌۹۵ مدرک درجه‌سه مربیگری را هم از هیئت ووشو استان گرفتم و بعد آن را به درجه‌دو ارتقا دادم. کارم را زیرنظر استادم شروع کردم. ابتدا تجربه‌های لازم را در همان باشگاه قدیمی کسب کردم و بعد خودم مربیگری را به‌صورت مستقل شروع کردم.

اولین باشگاهی که داشتم، یک زیر‌زمین پنجاه‌متری بود در خیابان حر‌۲۶. فضا کم بود و بچه‌ها را به سه گروه مختلف تقسیم کرده و کلاس‌هایشان را پشت سر هم زمان‌بندی کرده بودم. برای دو‌سه سال کار من همین شده بود. اینکه صبح تا شب با بچه‌ها سر و کله بزنم.

از رابطه نزدیک و صمیمانه‌اش با بچه‌ها می‌گوید؛ اینکه قبل از رابطه استاد و شاگردی، دوست و رفیقشان بوده است، پای درددلشان می‌نشسته و حرف‌هایشان را می‌فهمیده است؛ «بچه‌های این منطقه در سختی بزرگ شده‌اند؛ سخت تمرین‌کردن برایشان کاری ندارد! خودشان آبدیده‌اند، فقط کافی است کمی چکش‌کاری شوند.»

زوج ورزشکار شهرک شهیدرجایی رؤیا‌های بچه محل‌هایشان را در ورزش تحقق می‌بخشند

 

داستان آشنایی شیرین

همان سال‌های شلوغ و پر‌دغدغه با همسرش هم آشنا می‌شود. داستان آشنایی‌شان را محدثه ابراهیمی تعریف می‌کند. در مسابقات کشوری ووشو که برای انتخاب اعضای تیم ملی در گرگان برگزار می‌شده است، در سال‌۹۸ برای اولین‌بار یکدیگر را دیده بودند. محدثه ابراهیمی دانشجوی تربیت بدنی بوده و امور پشتیبانی این مسابقات را بر‌عهده داشته است.

هادی امینی‌مقدم هم با تیم ووشوی بچه‌های منطقه به گرگان رفته بود. یک سال بعد، پس‌از عبور از فراز‌و‌نشیب‌های بسیار ازدواج کردند و محدثه همراه همسرش به مشهد نقل مکان کرد. آن‌ها حالا ساکن خانه‌ای کوچک در خیابان موعود هستند. محدثه ابراهیمی که مدرک مربیگری آمادگی‌جسمانی را دارد، چند‌سالی در مدارس اطراف معلم ورزش بچه‌ها شده بود. حالا هم در‌تلاش است تا مدرکش را ارتقا بدهد.

هادی امینی‌مقدم مربی چهل‌نفر است و در باشگاهی در خیابان مهریز برای بچه‌ها کلاس ووشو برگزار می‌کند. بعضی از بچه‌ها به‌رایگان در کلاس‌ها شرکت می‌کنند و امینی‌مقدم چشمداشت مالی به این کلاس‌ها ندارد. شغل اصلی‌اش آتش‌نشانی است و شیفتی کار می‌کند. ۲۴‌ساعت سر کار است و ۴۸‌ساعت استراحت می‌کند.

او آن ۴۸ساعت بیکاری‌اش را اغلب با شاگردانش می‌گذراند، بچه‌های با‌استعدادی که بیشترین خاطرات تلخ و شیرین زندگی‌اش را از آن‌ها دارد. از شاگردانی می‌گوید که زیر‌نظر او مدال‌های رنگارنگ کسب کرده‌اند، مبارزان سرسختی که حامی نداشتند و ورزش را رها کردند و در مکانیکی‌ها و کارگاه‌ها مشغول کار شدند. حالا همه آرزوی او این است که استعداد این بچه‌ها هدر نرود و رؤیاهایشان محقق شود.

ارسال نظر