کد خبر: ۵۶۶۳
۲۶ تير ۱۴۰۲ - ۱۲:۳۰

ورود آقایان به رخت‌شویخانه ممنوع بود!

قدیمی‌های محله رضاییه از روزگار جمع شدن زنان در کنار دیوار مشهد برای شستن لباس‌ها می‌گویند.

زمینی محصور و متروکه است که گودبرداری شده. صدای واق‌واق سگ‌های نگهبان به گوش می‌رسد و یک دستگاه تاور در باد کمی تکان می‌خورد. اینجا ساختمانی درحال ساخت بوده که چندسالی است به حال خود رها شده است.

زمینش، اما هویت دارد و حداقل در بخشی از آن، ساختمان رخت‌شورخانه محله رضاییه دایر بوده است. منابع محدود و شرایط سخت زندگی در محله‌های قدیم باعث می‌شد مردم از مکان‌هایی مانند حمام، آبخوری و آب‌انبار به‌صورت اشتراکی استفاده کنند. یکی از این مکان‌ها رخت‌شورخانه‌ها بود.

اوایل دهه ۴۰ شمسی، چهاررخت‌شورخانه در مشهد دایر شد که یکی از آن‌ها در محله رضاییه و حاشیه بولوار وحدت یا همان کمربندی حرم مطهر واقع بود. اهالی محله رضاییه و سایر مردم شهر و حتی زائران به این رخت‌شورخانه می‌آمدند و از آب گرم و سرد لوله‌کشی آن رایگان استفاده می‌کردند؛ محلی که تنها برای استفاده بانوان بود و پس‌از گذشت ۱۰‌سال با گسترش لوله‌کشی خانه‌ها، به‌تدریج کم‌فروغ و کم‌استفاده شد.

حالا از این مکان جز نام و خاطرات پراکنده چیز دیگری باقی نمانده و جای خود را به ساختمانی نیمه‌کاره و رها‌شده داده است. در جست‌وجوی هویت این رخت‌شورخانه سراغ اهالی محله رضاییه رفتیم.

ایام آبادانی محله

قدیمی‌های محله را پشت حصار زمین قدیمی رخت‌شورخانه دور هم جمع می‌کنیم. هر‌کدام قصه و روایتی دارند. اولین نفر رضا نوربخش است. او متولد سال‌۱۳۳۴ است و خانواده‌اش یکی از ساکنان قدیمی این محله هستند.

پدرش ارتشی و منزلشان نزدیک آسایشگاه مهراب‌خان (بیمارستان شهید هاشمی‌نژاد فعلی) بود. درباره دیوار بَره (باره) مشهد که بخشی از آن نزدیک بولوار وحدت بوده است، می‌گوید: به این طرف خیابان می‌گفتند «زیر پی بَهره». بَهره دیواری بود گِلی و عریض که دورتا دور شهر کشیده شده بود و به خاطر دارم که زمان تخریبش بولدوزر روی آن حرکت می‌کرد. سال ۱۳۴۴ دیوار را خراب کردند.

استفاده از رخت‌شورخانه رایگان بود

تاریخ افتتاح رخت‌شورخانه را دقیق نمی‌داند، ولی حدس می‌زند حدود سال‌۱۳۴۳ دایر شده است. آقا‌رضا می‌گوید: خانه‌ها اکثرا آب لوله‌کشی نداشت و مردم برای شست‌وشوی لباس‌ها به رخت‌شورخانه می‌آمدند. سالنی بود طویل با مثلا ۱۰ تا ۱۵‌شیر آب، چیزی شبیه وضوخانه‌های مساجد. عرض و طول رخت‌شورخانه حدود ۴ در ۱۲‌متر بود.

ساکنان این محله بیشترشان به لحاظ تمکن مالی، ضعیف بودند. استفاده از رخت‌شورخانه رایگان بود و خانم‌ها از صبح تا شب می‌توانستند بیایند و لباس‌ها را بشویند. قبل از ساخت رخت‌شورخانه مردم کنار جوی «بوژمهن» (بین محله رضاییه و بوستان وحدت) لباس‌هایشان را می‌شستند.

 

۴رخت‌شورخانه در مشهد

رخت‌شورخانه در محله رضاییه، وحدت‌۱۸ و نبش کوچه شهید خسروی یک قرار داشت؛ با چندمتر فاصله از بولوار وحدت و مرز میان دو منطقه‌۵ و ثامن. یکی از اهالی، در گذشته، همسایه دیوار‌به‌دیوار این رخت‌شورخانه بوده است و همین‌جا کاسبی می‌کند.

او می‌گوید: چهار رخت‌شورخانه در مشهد ساخته شد. یکی اینجا و بقیه در موقعیت‌های ابتدای بازارچه حاج‌آقاجان (شهید آستانه‌پرست)، فلکه دروازه قوچان (میدان توحید) و پاسگاه عیدگاه (کلانتری عیدگاه) بنا شد.

این‌ها صحبت‌های ابراهیم مروی همسایه قدیمی ملک رخت‌شورخانه است که حالا هفتاد‌سال را رد کرده است. او ابتدا درباره سابقه و اهمیت محله رضاییه می‌گوید: زمانی که این محدوده مسکونی بود، هنوز طلاب، میدان هفده‌شهریور و حتی خیابان کوشش وجود نداشت. اینجا خیابان اصلی و شاهراه بود برای رسیدن خودرو‌ها به گمرک ابتدای بولوار راه‌آهن، سیلوی گندم و شرکت نفت. حالا با خیابان‌کشی اطراف محله، اینجا از رونق افتاده است.

 

ورود آقایان به رخت‌شویخانه ممنوع بود!

 

مکانی برای استفاده اهالی و زائران

ابراهیم درباره روزگار رونق این رخت‌شورخانه می‌گوید: اینجا را لژیون «خدمتگزار بشر» ساخت. از زمان ساخت تا تعطیلی، حدود ۱۰ سالی فعال بود و افراد زیادی هر روز برای شستن لباس‌ها به اینجا می‌آمدند. حتی در فصل زواری، زائر‌های بسیاری می‌آمدند و لباس‌هایشان را می‌شستند. همیشه آب گرم و سرد داشت و پساب آن هم در جوی می‌ریخت و به‌سمت چاه بزرگی که در انتهای محله حفر شده بود، می‌رفت.

حالا اثری از رخت‌شورخانه نمانده‌است و ساختمانی نیمه‌تمام در محل آن وجود دارد. ابراهیم مروی می‌گوید:گویا رخت‌شورخانه و قطعه پشت آن حدود دوازده‌سال پیش تخریب شد و گودبرداری صورت گرفت. قرار بوده است اینجا مجتمع تجاری بلند‌بالایی ساخته شود و هجده‌طبقه هم مسکونی داشته باشد، اما به‌دلیل مشکلاتی، کار ساخت رها شد. حالا صدای سگ‌های نگهبان و گرد‌و‌خاک، سهم همسایه‌های این زمین است.


ورود آقایان ممنوع!

محمد‌مهدی مددی چند خاطره از دوران کودکی و رخت‌شورخانه دارد. او پنجاه‌و‌شش‌سالگی را رد کرده است و به یاد می‌آورد با اینکه رخت‌شورخانه شلوغ بود، همه نوبت را رعایت و صبر می‌کردند تا شست‌و‌شوی یک نفر تمام شود و بعد، نفر بعدی کارش را شروع می‌کرد.

می‌گوید:همراه مادرم و همسایه‌ها چندباری به آنجا رفتم، پدرم اجازه نمی‌داد مادرم به‌تن‌هایی برای شست‌وشوی لباس‌ها به آنجا برود. نه اینکه آنجا مشکلی داشته باشد، کلا دوست نداشت بیرون خانه لباس بشوید.

زهرا اربابی، همسایه روبه‌روی ملک رخت‌شورخانه، هم درباره خاطرات آن دوره می‌گوید: همین که خانم‌ها کارشان تمام می‌شد، دم غروب نگهبان می‌آمد و ورودی را می‌بست تا فردا صبح؛ چون فقط خانم‌ها وارد می‌شدند و بعضی‌ها هم حین شست‌و‌شو حجاب نداشتند، ورود پسربچه‌ها هم ممنوع بود.

قدیر قصاب می‌گوید: قدیم در هر خانه محله، چند خانوار زندگی می‌کردند. مستأجر‌ها اجازه آبریزی یا شست‌وشو نداشتند و این کار اسراف تلقی می‌شد. راحت بگویم؛ صاحبخانه‌ها اجازه آبریزی و شست‌وشوی لباس‌ها را نمی‌دادند و همیشه نگران پرشدن چاه خانه بودند. به‌همین‌دلیل بندگان خدا می‌رفتند و بی‌منت لباس‌هایشان را در رخت‌شورخانه می‌شستند.

تا سال‌های سال، رخت‌شورخانه، سرایدار داشت. ابراهیم سیستانی، ساکن قدیمی محله، از سرایدار این رخت‌شورخانه نام می‌برد و می‌گوید: هوشنگ فتحی اینجا متولی بود. پسرش، اکبر فتحی، در هشت سال دفاع مقدس شهید شد. هوشنگ تا زمان مرگش در همین مکان زندگی می‌کرد.


اینجا را سر‌و‌سامان بدهید

حمید صفری، رئیس شورای اجتماعی این محله، هم می‌گوید: زمین ابتدای خیابان وحدت‌۱۸ قرار بود که ساخته و تکمیل شود، اما سه‌سال است که رها شده و هیچ اقدامی در آن صورت نمی‌گیرد. همین پروژه نیمه‌ساز مشکلات فراوانی برای همسایه‌ها ایجاد کرده است؛ مانند گرد‌و‌خاک و سر‌و‌صدای سگ‌های نگهبان این ملک.

ما اهالی از شهرداری منطقه درخواست می‌کنیم اینجا را سروسامان دهد و اگر پروژه دیگر به اهداف اولیه پایبند نیست، حداقل مجتمعی فرهنگی یا تفریحی در آنجا بسازد. مهم این است که این وضعیت تغییر کند.

ارسال نظر