کد خبر: ۸۹۵۳
۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۰

ایده‌ای برای نوشتن درباره مسجد عباسی

احمدرضا احمدیان می‌گوید هر‌چه تا الان در زندگی دارد، از همین مسجدعباسی است. او سی سال از عمرش را در همین مکان گذرانده و این‌گونه شد که تصمیم گرفت کتابی درباره مسجد عباسی بنویسد.

پنج‌شش‌ساله بود که پدر و دایی مرحومش او را با مسجد عباسی محله امام‌رضا (ع) آشنا کردند. هرچند حضورش در مسجد با کلاس‌های قرآن و برنامه‌های تفریحی مانند اردو شروع شد، هرچه بزرگ‌تر می‌شد، رفت‌و‌آمدش به مسجد بیشتر و معنادارتر می‌شد.

سه‌سال پیش، روزی که برای اقامه نماز جماعت به مسجد رفته بود، یک‌باره از ذهنش گذشت که هر‌چه تا الان در زندگی دارد، از همین مسجدعباسی است. او سی سال از عمرش را در همین مکان گذرانده بود و این‌گونه شد که احمدرضا احمدیان تصمیم گرفت کتابی درباره مسجد عباسی بنویسد.

 

پژوهش درباره شهدای مسجدی

خانه‌شان نزدیک مسجد قرار دارد، به‌همین دلیل خودش را فقط بزرگ‌شده محله امام‌رضا (ع) نمی‌داند. او رشد شخصیتی، فرهنگی و مذهبی خود را مدیون مسجد است و می‌گوید: روزی که دایی مرحومم، حامد خطیبی که فرمانده پایگاه بسیج مسجد بود، دستم را گرفت و به مسجد برد، بچه بودم و تصور نمی‌کردم این مکان بتواند آن‌قدر در شکل‌گیری شخصیت من تأثیر بگذارد؛ بنابراین خودم را بچه محله امام‌رضا (ع) و مسجد عباسی می‌دانم.

آقا احمدرضا سه سال پیش تصمیم گرفت کار تحقیقاتی درباره شکل‌گیری مسجد عباسی انجام دهد؛ «ایده‌ای در ذهن داشتم که با پیشنهاد آقای صفار، فرمانده پایگاه بسیج مسجد، تصمیم بر این شد که پژوهش‌هایم به‌صورت مکتوب و به شکل کتاب چاپ شود.»

او اولین پرس‌وجو‌ها را حول محور سال ساخت مسجد و خادمان آن شروع می‌کند؛ «اولین خادم مسجد حاج‌آقا یعقوبی بود که در ساخت مسجد مشارکت داشت و بیشتر از نیم‌قرن در مسجد زندگی کرده بود. بعد از آن در تحقیق‌هایم متوجه شدم که تعداد شهدای مسجد درست نیست و تعدادی از شهدا از قلم افتاده‌اند.»

او با کار پژوهشی، هفت شهید را که از مسجد عباسی اعزام شده بوده‌اند، شناسایی کرد؛ «به عنوان مثال شهید امیر غلامی اصالتا بیرجندی بود. شهید از مسجد عباسی اعزام شده بود، اما بعد از شهادتش، خانواده او به شهر و دیارشان بازگشته بودند، به‌همین‌دلیل اطلاعی از آنها نداشتیم.»

 

استفاده از ظرفیت نوجوانان

نوشتن داستان مسجد به‌سمتی پیش رفت که او تصمیم گرفت در کلاس‌های نویسندگی شرکت کند؛ «برای اینکه بتوانم به‌درستی با افراد مصاحبه کنم، سپس بنویسم، شش‌ماهی در کلاس‌های نویسندگی آقای خسروی‌راد شرکت کردم.»

بخشی از اطلاعات مسجد عباسی جمع شد، اما آقا‌احمدرضا به‌دلیل مشغله‌های زندگی نمی‌توانست به‌تن‌هایی پروژه تحقیقاتی‌اش را تمام کند؛ «تصمیم گرفتم در این مسیر از نوجوانان و جوانان علاقه‌مند مسجد دعوت به همکاری کنم، چون به نظرم مشارکت آنها تشویقشان به حضور بیشتر در مسجد است.»

او که بیشتر از ۱۰ سال است در برهه امتحانات، کلاس‌های رفع اشکال در مسجد برگزار می‌کند، توضیح می‌دهد: به واسطه این کلاس‌ها ارتباط خوبی با بچه‌ها دارم. به تازگی موضوع همکاری آنها برای تحقیق درباره مسجد را مطرح کرده‌ام و تا الان که مدت زیادی از این موضوع نمی‌گذرد، داوطلبان خوبی داشته‌ایم.

آقا‌احمدرضا نمی‌تواند تاریخ دقیقی درباره تهیه و چاپ کتاب بدهد.

* این گزارش سه‌شنبه ۴ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۶۴ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.

ارسال نظر