محله ایثار

محله
منطقه ۴

ایثار

محله ایثار که به بازار‌های مانتوفروشی‌اش معروف است، در گذشته‌های دور نیز بازارچه‌ای به‌نام «شادکن» داشته که در وقف‌نامه‌ها، از مغازه‌های تنباکوفروشی، خبازی، کفش‌دوزی و دلالی آن نام برده شده است. قلعه شادکن تا حدود نیمه قرن چهارده خورشیدی در کوچه ششم بیست‌متری کوی طلاب با هفت‌هشت خانوار برجا بود.

محله ایثار
ماجرای زندگی افسر عراقی که در روزهای نخست جنگ به ایران پیوست
سطرهای پیش‌رو، روایت افسری عراقی است که در روزهای نخستین جنگ، برای اینکه مسلمان‌کُشی نکند، خانواده و پنج‌فرزند قدو‌نیم‌قدش را در عراق رها کرد و به ارتش ایران پناهنده شد. حمیدالهاشمی دست‌از‌جان‌شسته‌ای است که به‌همراه ٢٩‌نفر دیگر از دوستانش، هفت‌سال تمام برای ایران جنگید و در تمام عملیات‌ها حکم پیش‌قراول و جان‌فدا را ایفا کرد. بعد‌از پایان جنگ با زخم‌های زیادی که از جانبازی روی تن داشت، در ایران ‌ماند و تا زمان اعدام صدام دیگر به عراق بازنگشت.
جنگ آمد، تمام نشد
علی‌اکبر عذرایی‌ از نوجوانان دهه50 خیابان علیمردانی است که در هفده‌‌سالگی لباس رزم پوشید و عزم جبهه کرد. قرارش با مادر برای بازگشت شش‌‌ماهه بود، اما‌ این جریان بیش از 60ماه به طول انجامید. عذرایی حتی سال‌ها‌ بعد‌‌ امضای قطعنامه و پایان جنگ، یعنی تا سال70 ‌‌در کردستان ماند و 4سال بعد، با آرام گرفتن منطقه غرب و شمال‌غرب، ‌به شهر و خانه‌اش برگشت، درحالی‌که با زمانی که قصد رفتن داشت، کلی فرق کرده بود.
درخشش نام سردار بر بیست‌متری طلاب
کوچه شهید علیمردانی 13 و کوچه‌های مجاور به بیست‌متری طلاب اتصال دارند. گرچه نام شهیدعلیمردانی که ساکن این محدوده بوده، بعد از شهادتش بر آن نشسته است، هنوز به کوچه‌های بیست‌متری شهره‌اند، به‌خصوص برای قدیمی‌ها. روایت کوچه را با این پیش‌زمینه مرور کنید که بین قدیمی‌ها، کوچه هنوز به میلان معروف است.
در دریای سوژه، بی‌خبر نمی‌مانی
سعید بهزادی جوان محله ایثار یک دوره طولانی خبرنگاری را تجربه کرده و همراهش سفرهای زیادی به نقطه‌های متعدد از کشورمان و همچنین دیگر کشورهای دنیا داشته است. ساختار و شکل آلبوم پر از تصویر و عکس‌های سفر زندگی او تا اندازه‌ای با دیگران متفاوت است؛ چرا که معتقد است برای داشتن اطلاعات باید به دل حادثه زد و هنوز دنیا برای گشتن او، خیلی بی انتهاست و می‌خواهد تمام آن را ببیند.
تغسیل درگذشتگان کرونایی مشهد در قرارگاه حضرت زینب(س)
زنان جهادگر قرارگاه حضرت‌زینب(س) به‌عنوان اولین غسل‌دهندگان اموات کرونایی حاضر شدند. بیش‌از 30زن داوطلب شدند و از روز اول تا 12ساعت هم در بهشت رضوان کار کردند.
زندگی به توان۲
محبوبه دانشور می‌توانست یک مادر معمولی باشد. مادر معمولی وجود ندارد و همه مادر‌ها فوق‌العاده‌اند، ولی او هم می‌توانست فقط مادر بیتا باشد؛ همیشه نگران او و آماده فداکاری برایش و مادری محدود به یک دختر. رنج، اما قدرت شگفت‌انگیزی دارد، معجزه می‌کند. زخم‌های کاری و هولناک می‌تواند انرژی‌هایی را آزاد کند که در زندگی آرام و بی‌دغدغه هرگز فرصت بروز نمی‌یابند. محبوبه دانشور پابه‌پای دخترش رنج کشیده است. فقط یک مادر می‌تواند تصور کند این رنج از چه نوع ویرانگری است، ولی برای او کار به همین‌جا ختم نشده است. او قدرت شگفتی در مبارزه با درد دارد و بیتا را هم شبیه خودش بزرگ کرده است.
«طبرسی» و «ابوریحان» به میدان آمدند
مدیران شهری سال‌هاست به این نتیجه رسیده‌اند که فضاهای محلی باید به گونه‌ای باشند که یک اثر هنری جنبه هویت‌بخشی برای آن محله و منطقه را داشته باشد. اتفاقی که پای هر رهگذری را ناخودآگاه سست کند و آن‌ها را به این فکر بیندازد که این شخصیت چه‌کسی است و به نظر می‌رسد اثر هنرمند بنام مشهدی، محمدحسین مأموریان، این اتفاق را رقم زده است.