محمد طیرانی و دوستانش نوروز سال 1400 را بهسختی کار کردند تا سرانجام موفق شدند در تاریخ 7فروردین دستگاه امحای ویالهای خالی واکسن را تولید و به بیمارستان شهید طالقانی آبادان ارسال کنند. او توضیح میدهد: این دستگاه ابعاد کوچکی دارد و برای جانمایی در اتاقهای واکسیناسیون کرونا مناسب است، ما یک آپشن ویژه برای این دستگاه درنظر گرفتیم و آن پدالی بودن دستگاه امحای ویالهای خالی واکسن کروناست. دست در این فرآیند نقشی ندارد، ویال واکسن بعد از تزریق به داخل دستگاه انداخته شده و با فشردن پدال، عملیات پودر شدن ویالهای خالی در 20ثانیه انجام میشود.
مشهدیها، منطقه ۱۲ را با نام «الهیه» میشناسند، محلهای نوپا و مهندسیساز که کوچههای عریض و ساختمانهای شیک و نورانیاش دلیل اقبال زیاد مشهدیها به آن بوده است. وجه تسمیه محله الهیه برگرفته از نام یکی از محلات پایتخت بوده و ساختوساز در آن از اواسط دهه ۸۰ کلید خورده و در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است.
تا وقتی بچه هستی نقاشی فقط یک تفریح است، یک سرگرمی دلنشین که با یک بسته مدادرنگی 12رنگ در دفتر نقاشی میکشی و فردا از معلم نقاشی انتظار بهبه و چهچه و نمره20 داری. اما حالا و بعد از 15سال گذران زندگی در حوزه هنر، میتوانم بگویم نقاشی کردن را عین زندگی کردن لمس کردهام، نقاشی برای من همانند راه رفتن، نفس کشیدن، غذاخوردن و کارکردن در زندگی جریان دارد و با من در حرکت است.
گل سرسبد افتخارات علمی هومن بخشی، کسب مدال طلای المپیاد جهانی نانو در سال2018 میلادی است. جایی که او با نخبگان این رشته در دنیا که از کشورهایی مثل آلمان، انگلستان، ایتالیا، کره جنوبی، مالزی، مکزیک و فیلیپین شرکت کرده بودند، رقابت میکند و با ساخت «دستگاه تصفیه پساب صنایع چرم» جایگاه نخست این جشنواره بزرگ علمی را برای خودش و تیم ملی نانوی ایران به ارمغان میآورد.
شاید در سال84 که مسئولان سازمان مسکن و شهرسازی استان سنگ بنای ساخت مسجد امام رضا(ع) را قرار دادند گمان نمیکردند قسمتی از این مسجد روزی خانه امید تعدادی از بانوان محله الهیه شود، جایی که بیش از 100بانوی محله در روزهای مختلف سال در آنجا مشغول دوخت لباس هستند تا گرهی از مشکلات اقتصادی خود را باز کنند.
نازلی خزاعی معلم دلسوز منطقه تبادکان میگوید: بیشتر حقوقی که به عنوان حقالتدریس میگرفتم، صرف هزینه کرایه و مخارج رفت وآمد میشد. پدر و مادر و خانوادهام بارها از من خواسته بودند که معلمی را کنار بگذارم و دنبال کار دیگری بروم، اما در تمام این سالها تنها به عشق تعلیم و تعلم دانشآموزان مناطق محروم، سختیهای مسیر و مشکلات فراوان را تحمل کردم تا اینکه بعد از 12سال به عنوان نیروی رسمی آموزش و پرورش استخدام شدم.
در مدت زمانی که من به عنوان مسئول جمعیت هلال احمر سرخس انجام وظیفه میکردم چندین سیل بزرگ رخ داد و بارها روستاهایی همچون «شورجه علیا»، «گنبدلی»، «آبمال» و «چاله زرد» در محاصره سیل قرار میگرفت، به طوری که یک هفته ارتباط این روستاها با مرکز شهرستان و روستاهای مجاور قطع میشد. برای تسریع کمک به محاصرهشدگان در سیل، ارسال بستههای غذایی و انتقال مجروحان و حادثهدیدگان، ناگزیر بودیم هرازگاهی بالگردی را از مرکز استان درخواست کنیم. در جریان عملیات تخلیه و امداد و نجات روستای «شورجه علیا» بچههای هلال احمر جان مادر و فرزند سه ماههای را که به شدت بیمار بودند؛ نجات دادند. در همین حال آقای خوشنشین، عکسی از انتقال این کودک ۳ ماهه به داخل بالگرد که در آغوش یکی از همکاران ما به نام «ابوالفضل احمدی» بود گرفت، بعدها این عکس به عنوان یکی از عکسهای برتر جشنواره عکس سوئیس، جایزه دریافت کرد.
لیلا ارمغان با 31 سال سابقه تدریس میگوید: از ابتدای خدمت، به مناطق دورافتاده و حاشیه شهر اعزام شدم که بعضا 60 تا 70کیلومتر از شهر فاصله داشت. رفت و آمد به این روستاها بهویژه در اوایل دهه70 بسیار سخت و طاقتفرسا بود و بیشتر درآمدی که از راه معلمی کسب میکردیم، صرف هزینه رفت و آمد میشد، اما بازهم به عشق بچههای حاشیه شهر و دانشآموزان روستایی که برخی از آنها سرشار از استعداد بودند، رنج سفرهای روزانه را به جان میخریدم و به حرفه خود عشق میورزیدم.