محله دانشجو

محله
منطقه ۱۱

دانشجو

محله دانشجو، یادگار خانه‌های اهدایی حسین‌آقا ملک در سال ۱۳۳۸ به حدود۳۵۰۰ نفر از فرهنگیان مشهد است. روند توسعه‌ای محله دانشجو به اواسط دهه۶۰برمی‌گردد؛ آن‌زمان مردم شروع به ساخت‌وساز خانه در این محدوده کردند. زمین‌ها قطعه‌های۵۰۰متری بود. نام «دانشجو»هم از اواخر دهه۷۰روی محله نشست.

محله دانشجو
خیابان آموزش در محله دانشجو
خیابان شهیدابراهیم فخرایی ۱۰/۱ از معابر فرعی محله دانشجو ست. این خیابان بخشی از انتهای بولوار فرهنگ را در خود جای داده است و بولوار شهیدفخرایی را به بولوار شهید قانع متصل می‌کند.
کارآفرینی شراره اقطاعی برای معتادان و نیازمندان
سال‌۸۰ با پول‌هایی که از خیاطی پس‌انداز کرده بودم، یک خانه اجاره کردم و در آن کار دوخت‌ودوز انجام می‌دادم. سال‌۹۵ تصمیم گرفتم کارگاه راه‌اندازی کنم.
منظریه سابق در محله دانشجو
خیابان وکیل‌آباد ۳۹ از معابر فرعی محله دانشجو ست که بولوار وکیل‌آباد را به بولوار فرهنگ متصل می‌کند. این معبر در اراضی سابق منظریه ایجاد شده است و هنوز برخی اهالی این خیابان را به نام منظریه می‌شناسند.
امیدرضا کتاب‌خوان برتر مدرسه است
کتاب‌خواندن یکی از بهترین تفریحات امیدرضای 13 ساله است است. او که در حال حاضر بیش از سیصدجلد کتاب دارد، می‌گوید: هر سال تعداد زیادی از کتاب‌هایم را به کتابخانه‌ها اهدا می‌کنم تا دیگران هم بتوانند از آن‌ها استفاده کنند.
قدیمی‌ترین کوچه انتهای دانشجو
دانشجو‌۲۲، یکی از معابر فرعی محله است که بولوار دانشجو را به خیابان قائم‌مقام فراهانی‌۲۷ متصل می‌کند. این کوچه در ساعات ابتدایی روز و شب مسیری است برای فرار وسایل نقلیه از ترافیک چراغ قرمز طولانی بولوار معلم. کوچه دانشجو‌۲۲، اولین معبری است که در بافت انتهایی بولوار دانشجو در ابتدای دهه‌۶۰ شکل گرفته و پس از آن کوچه‌های اطراف تبدیل به محل سکونت شهروندان شده است.
تغییر مسیر زندگی با اینترنت رایگان
از چهارسالگی رایانه جزو وسایل بازی‌اش بود اما از دوسال پیش که به‌دلیل شیوع کرونا، حضورش در فضای مجای و شبکه آموزشی شاد بیشتر شد، اینترنت رایگان در‌اختیارش قرار گرفت و شروع کرد به دانلود مطالب مربوط به برنامه‌نویسی. همین موضوع، مسیر زندگی او را عوض کرد.
تاثیر سریال "در پناه تو" بر زندگی نسیبه اصغری
یک‌سال مانده به کنکور، سریال «در پناه تو» از تلویزیون پخش می‌شد. دانشجویان این سریال که در دانشگاه هنر درس می‌خواندند من را عجیب جذب کرده بودند. رفت‌وآمد این‌ها در دانشگاه، درس‌هایشان، مراوداتشان با یکدیگر و استادان، فوق‌العاده برایم جذاب بود. هر بار که این سریال را می‌دیدم فقط یک رؤیا در ذهنم ایجاد می‌شد، آن هم این بود که بتوانم یکی از این‌ها باشم.