محله امام هادی

محله
منطقه ۱۰

امام هادی

وجه تسمیه محله امام‌هادی(ع) به‌دلیل مسجدی به همین‌نام درخیابان اصلی این محله یعنی خیابان امام‌هادی(ع) است که نزدیک به ۵۰ سال قدمت دارد.محله امام‌هادی دراراضی مزرعه بحرآباد ساخته شده است. اولین‌بارنام این‌مزرعه در وقف‌نامه مدرسه نواب به چشم می‌خورد. معراج شهدا از مکان‌های شاخص این محله است.

محله امام هادی
توس34؛ کوچه اربابی
کوچه توس34 را همه به نام «کوچه شهیدغلامی» می‌شناسند؛ کوچه‌ای قدیمی و پیچ‌درپیچ با جویی در وسط و چاه‌های فاضلابی که نسلشان در این محله هنوز ورنیفتاده است. خانواده شهیدغلامی در اواسط همین کوچه زندگی می‌کنند، اما پیش از نام‌گذاری کوچه به نام این شهید، قدیمی‌ها این معبر را به یک نشانی دیگر می‌شناختند؛ خانه ارباب و باغ‌هایش. حاج‌سیداحمد حبیب‌اللهی ملاک بزرگ بحرآباد بود که آثار خیر زیادی در این محله از او باقی مانده است.
تجربه شیرین معلمی
مبینا جعفری‌راد، مدرس زبان و دانش‌آموز رشته سینما در محله امام هادی (ع) است که به نوشتن علاقه دارد. او می‌گوید: برای رسیدن به اهداف باید برنامه‌ریزی کرد و با تلاش و پشتکار به آن‌ها رسید. ضمن این‌که همسن و سالان من نیاز به حمایت و راهنمایی خانواده‌ها دارند. اگر پدر و مادر، علایق و استعداد واقعی فرزندان خود را بشناسند و به آن‌ها در رشد استعدادشان کمک کنند، نوجوانان نیز موفق می‌شوند.
حدیث پیکرهای مقدس در معراج شهدای مشهد
صبح یکی از روزهای نخستین پاییز، قدم گرفته ایم سمت پایانه معراج، در بولوار توس مشهد. معراج شهدا درست در حاشیه خیابان با دری نرده دار هنوز باقی است. حیاطش با پرچم و ماشین های جنگی و جعبه های مهمات شبیه یک موزه کوچک است که مانده تا خاطره بزرگ مردانش را در سینه به یادگار نگه دارد.
نوجوان محله امام هادی(ع)، حافظ 26جزء قرآن مجید است
آیه61 سوره یونس با این مضمون که «عالم محضر خداست هیچ چیز از چشم خداوند پوشیده نیست، نه ذره‌ای در آسمان و نه ذره‌ای در زمین» او را مطمئن می‌کند که خداوند همیشه پشت و پناه او است. مهدیه این سوره را بسیار دوست دارد و هربار در زندگی، سختی برایش پیش می‌آید به این آیه فکر می‌کند. او حفظ قرآن را از جزء یک شروع کرده است و به جزء26 رسیده است. کمتر از 4ماه دیگر حفظ کل قرآن را تمام می‌کند.
ده متری کمپوت؛ روایتی شیرین از نام‌گذاری یک خیابان در بحرآباد
حسن مهدوی از قدیمی‌های بحرآباد می‌گوید: همه این خیابان ده متری باغ‌های مردم بود و تک و توک خانه مسکونی داشت. در دهه50 اگر اشتباه نکنم، یک آقایی که سید هم بود آمد اینجا و 3000متر زمین خرید. خیلی طول نکشید که در همان زمین یک کارخانه کمپوت راه انداخت. تعدادی کارگر از جایِ دیگر استخدام کرد و چند نفری هم از جوان‌های محله برای کار رفتند آنجا. درِ این کارخانه کمپوت دقیق در حاشیه ده متری بود و  همین که کارخانه راه افتاد، مردم ناخودآگاه اسم این ده متری را گذاشتند کمپوت! آدرس پستی هم که می‌خواستند بدهند از همین اسم استفاده می‌کردند.
جهاد «مؤمنی» در کارزار کرونا
خدیجه مؤمنی، عضو گروه جهادی مدرسه علمیه رضویه مشهد و جزو نیروهای بسیجی گردان الزهرا(س) تیپ امام صادق(ع) است و از طریق این پایگاه به عنوان نیروی جهادی به بسیج دانشگاه علوم پزشکی معرفی شده است. او از ابتدای شیوع کرونا با کادر پزشکی همکاری دارد و با گذراندن دوره‌ی آموزشی همیار سلامت دانشگاه علوم پزشکی توانسته در این مدت کمک‌های زیادی به کادر درمان در بیمارستان‌های شریعتی و امام رضا(ع) کند.
معلم قرآن محله امام هادی(ع)، بزرگ‌ترین گروه مجازی آموزش قرآن کشور را مدیریت می‌کند
از روزی که خودم را شناختم یادم است پیاده می‌رفتم حرم که در محفل‌های قرآنی شرکت کنم و پیاده هم برمی‌گشتم. حتی در ازدواجم هم لطف قرآن شامل حالم شد. آبجی‌ای داشتم که ۶ ماه جلوتر برای برادرخانمم شیرینی خورده بودند. در همین رفت و آمد‌ها که بود من خانمم را دیدم. موضوع را با خانواده‌ام که مطرح کردم گفتند اول باید بروی خدمت. رفتم آموزشی‌ام را تمام کردم.وقتی می‌خواستم برگردم شنیدم که برای فلانی خواستگار می‌خواهد بیاید. شوکه شدم و دست و پایم شل شد. همان جا توی ترمینال که منتظر نشسته بودم نامه‌ای نوشتم و دادم به پدرم و گفتم وقتی رفتم بخوانید. پدرم نامه را که خوانده بود زده بود زیر گریه.