همسایهها و هممحلیها که ۳۰ سال است طاهره خسروی را میشناسند، میگویند: او بانوی مهربان است که علاوهبر فرزندانش، دست نوازشگر مادریاش را بر سر چهار دختر دیگر هم کشیده است تا حالا هفت فرزند داشته باشد؛ دو پسر و پنج دختر.
ساخت آموزشگاه کار دانش زندهیاد هادوی نیاز دانشآموزان الهیه را برطرف کرد؛ مدرسهای فنی که از ابتدای مهر کارش را آغاز کرده و فعالیت آن برای دختران ساکن این محدوده امیدبخش بوده است.
مرحوم سیدمحمود بامشکی، از خادمان کشیک چهارم که یکی از همین روضهخوانهای قدیمی حرممطهر بود و قناعتش بهحدی بود که روزی یکیدو ساعت بیشتر نمیخواند و هدفش کارراهاندازی و حل مشکل بود.
حسن عبداللهی رستوراندار محله شاهد، در مغازهاش صندوق مهربانی راه انداخته است، اقدامی که بهواسطه آن، در این روزهای سرد زمستانی، گرسنگانی سیر میشوند.
مددجویان مؤسسه فرهنگی محله جلالیه با خرده پارچههای دور ریختنی درآمدزایی میکنند.
میخواهند از «شادروان مهدی معتمدی» پزشک خیری بگویند که علم و حرفه برایش وسیلهای بود تا به درد مردم برسد. میخواهند دیگران را با گروه «نیکوکاران سلامت» آشنا کنند؛ گروهی که مهدی جانش را برای آن گذاشت.
عابدزاده اعتقادی نداشت که جوانها به دبیرستان و دانشگاه بروند؛ حتی مبارزه هم میکرد. از نظر ایشان، رفتن به این مراکز، مساوی با لامذهبی و بیدینی بود.