علی شریعتی

مرمت بنای «کانون نشر حقایق» به پایان رسید
بعد از کش‌و‌قوس‌های فراوان مرمت بنای کانون نشر حقایق سال ۱۳۹۹ آغاز شد و مرمتش پس از سه سال پایان یافت.
آموزش زبان انگلیسی با گرامافون!
زمان ما خبری از شیوه‌های نوین آموزش نبود و من خودم گرامافون را به کلاس می‌بردم و برای بچه‌ها مکالمه زبان پخش می‌کردم تا تلفظشان خوب شود.
میدانی که اعدام شد!
میدان عدالت مشهد یا آن‌گونه‌که اغلب مردم این شهر از آن نام می‌برند، «میدان اعدام» یکی از این دست تغییرات است که در طول زمان هر سه عامل، در دگرگونی‌های صورت‌گرفته در آن مؤثر بوده‌است. تغییر نامی که البته مانند بسیاری از موارد مشابه در مرتبه‌ای مورد پذیرش عام قرار گرفته و در مرتبه دیگر از این پذیرش برخوردار نبوده است تا تقریبا هیچ‌کس از آن محدوده به‌عنوان دروازه پایین‌خیابان یا در لهجه مشهدی «دروازه‌ته‌خیابون» یاد نکند و کمتر‌کسی هم آن را میدان «‌عدالت» بداند، اما همگان آن را به میدان «اعدام» بشناسند، گویی که هویت خود میدان هم برای همیشه در آن اعدام شده است.
گذر از کوچه جهادکشاورزی در محله شریعتی
کوچه بی نام بولوار حجاب را اهالی به اسم های زیادی از قبیل کوچه روبه روی خیابان رازی، کوچه جهاد کشاورزی، کوچه باغ نشاط، کوچه آبی هشتم و همچنین با عنوان یک مجموعه پذیرایی که سرنبش آن قرار دارد، می شناسند. کل این کوچه در دو طرف یک پلاک در نقشه های شهرداری بود که مالک آن یعنی سازمان جهاد کشاورزی معبری را در وسط باز کرده و در اختیار شهرداری گذاشته است و انتهای آن به بولوار امامیه و کوچه امامیه11 می رسد. کوچه قبل از آن با عنوان «حجاب شرقی 1» و کوچه بعد از آن «حجاب 2» نام گذاری شده است.
کتابخانه «دکتر علی شریعتی» در آستانه صدسالگی
هنگامی که در مراسم 95سالگی کتابخانه، صحبت از چگونگی تشکیل آن می‌شود هیچ فردی بهتر از مریم جمیلی، مسئول فعلی کتابخانه، تاریخچه آن را نمی‌تواند بگوید. او با استناد به دفتری بزرگ و قدیمی که در این کتابخانه به قلم رمضانعلی شاکری وجود دارد، برای حاضران می‌‌خواند: «در سال 1300هجری شمسی بخشنامه‌ای از طرف وزارت فرهنگ صادر شد و به ادارات معارف توصیه شد برای روشن‌شدن افکار عمومی در هر جا امکان داشته باشد کتابخانه‌ای تأسیس کنند ولی در ضمن همان دستور یادآور شده بود که وزارت فرهنگ برای این‌کار اعتباری ندارد و باید از مساعدت خیرخواهان استفاده کنند.»
 انقلابی‌گری در پوشش کتاب‌فروشی و خرازی
سیدحمید مصطفوی به یاد می‌آورد اولین‌باری که صدای امام خمینی (ره) را شنیده درباره بحث مدرسه فیضیه قم بوده است. می‌گوید: آن‌زمان رژیم پهلوی در مراسم شهادت امام صادق (ع) دستش به خون روحانیت بی‌گناه آلوده شده بوده و مراسم را برهم زده بود. در آن نوار کاست، امام (ره) رژیم پهلوی را تهدید می‌کردند که این‌کارهایتان آخر و عاقبت ندارد و خون بی‌گناهان بی‌جواب نخواهد ماند.