دوره پهلوی

تحصن پزشکان در بیمارستان 17شهریور
درباره واقعه 22آذر می‌گوید: سال57 رئیس بخش زنان و زایمان بودم. در آن روز یک صندلی برداشتم و جلو در اتاق رئیس بیمارستان دکتر «خسرو آروند» گذاشتم تا تحصن کنم. او هم فردی انقلابی بود و از جریان‌هایی که در شهر می‌گذشت، اطلاع داشت. هنگامی که متوجه شد جلو در اتاقش نشسته‌ام، علت را جویا شد. به او گفتم متحصن هستم. او با تعجب پرسید: یعنی چی متحصن هستی؟؛ گفتم با توجه به اتفاق‌های اخیری که در شهر و بیمارستان افتاده است ناراحتم و می‎‌خواهم که با این حرکت از مردم و انقلاب حمایت و خشم و ناراحتی‌ام را از رفتارهای چماق‌داران حکومتی نشان بدهم.
ملک الشعرا بهار، سیمای یک شـاعر شورشی
محمدتقی بهار مقالاتی در روزنامه «توس» می نوشت با امضای «م. بهار» که آن ها هم تأثیری زیاد بر افکار عمومی مردم خراسان داشت. «م. بهار» برای مردم مجهول بود تا روزی که ملک الشعرا دوباره رخ نمود و شد «محمدتقی ملک الشعرا بهار». آوازه آزادی خواهی و شعرهایش تا تهران و رشت و تبریز هم رسیده بود.
حمله به حرم امام رضا(ع)، روایت واقعه تلخ 29 آبان 1357
حرم مطهر رضوی به عنوان آخرین پناهگاه مردم این دیار همیشه کانون وقایع و رویدادهای مهم و سپر بلای آن‌ها بوده است. این را می‌توان در گلوله‌باران‌ و حمله‌های مکرر به آن در بزنگاه‌های مهم تاریخی دید. در جنگ جهانی اول و پیش از آن، در قیام مسجد گوهرشاد، در سال 1314 و روزهای مبارزاتی مردم به سال1357 که تلخ‌ترین آن‌ها 29آبان همان سال رخ داد و نه‌تنها مشهد که همه ایران را تا چند روز بعد در عزای عمومی فرو برد.
نخستین خیریه‌ مشهد چه بود؟
شروع به کار خیریه‌ها در مشهد، گویی با تاریخ پزشکی این شهر و حمایت‌های درمانی ارتباط تنگاتنگی دارد. تاریخ پزشکی مشهد هم با فعالیت‌های آستان قدس‌رضوی از دوره صفوی گره خورده است، آن هم با موقوفاتی که هدفش دستگیری از زائر، مسکین، بیمار و درراه‌مانده بوده است. شهری که همیشه و در همه دوران‌ها آخرین پناه مردم دردمند است؛ به‌ویژه به وقت آمدن بلایی که در برابرش از خود دفاعی نداشته‌اند.
گذشته گذرهای پر مهر مشهد
این شهر افقی که همه راه ها و کوچه پس کوچه های تنگ و باریکش به سمت حرم مطهرختم می شده و مقصد همه گذرهایش، کوی رضا(ع) بوده، معماری بسیار زیبایی داشته که ساباط ها یکی از نمونه های آن است. از ساباط های مشهد که نام و نشانشان در متون و اسناد تاریخی اندک است، حالا دو ساباط باقی مانده که نخستین آن ها در کوچه آیت الله سیستانی قرار دارد که مثل پیری دیرسال، خاطرات جوانی اش را دوره می کند؛ دقیق تر که بخواهید، در خیابان اندرزگوی۱۷، از کوچه پنجه به سمت کوچه آیت الله قمی را که قدم بگیرید، بعد از گذر از خانه تاریخی کوزه کنانی در امتداد حسینیه قماش فروشان، کوچه ای قرار دارد که مردم مشهد آن را با نام سیدجواد سیستانی می شناسند؛ زیرا منزلش در این محدوده است و تا هنوز یکی از قدیمی ترین روضه های مشهد در آن برگزار می شود.
تاریخ نقاره‌نوازی در حرم مطهر رضوی پیشینه چندصدساله دارد
دهخدا نقاره خانه را «جایی که در آن نوبت نوازند» می نامد. در گذشته به نقاره خانه «نوبت خانه» هم می گفتند و نوازندگان را «نوبت نواز» یا «نوبت زن» می نامیدند. حتی نقاره را «نوبت» می خواندند یا باز هم به تعبیر معین، «طبل بسیار بزرگی که در ساعات معین از شبانه روز می نواختند.» درنتیجه، نقاره خانه مکانی است که در زمان های مشخصی از روز به ویژه هنگام طلوع و غروب، سازهایی چون نقاره و کوس و کرنا و در شکلی کلی سازهای بادی و کوبه ای می نوازد.
خراسان، در عهد کودتای سوم اسفند
خراسان در سال های پایانی حکومت قاجارها یکی از نابسامان ترین ایالت های ایران است و بخش اعظم این نابسامانی ها ریشه در حضور والیان ناکاربلد و ظالم دارد.