مسیح مسعودکیا که کارگری ساده است حین رواننویسی، وزن و قافیه هم به نوشتهها میداد. این شد که کل کتاب نهجالبلاغه را به نظم درآورد.
مهدی ذبیحی، مسئول مجهزترین چاپخانه خصوصی قرآنی شرق کشور است که ۹۰ درصد تولیدات چاپخانهاش به چاپ این کتاب آسمانی اختصاص داده شده است.
محمود مافی، متولد ۱۳۴۳ در مشهد نزدیک به ۴۰ سال از عمر خود را در چاپخانه گذرانده و با صدای چرخش دستگاههای چاپ و بوی مرکب عمر گذرانده است.
قبیله کتابخواران در مشهد پا گرفته و بسیاری از جلساتشان را در فرهنگسرا و کافهکتابهای منطقه11 بر پا کردهاند، اما اکنون پای چند نفر از اعضایش به تهران هم باز شده و در آنجا نیز گروه قبیله کتابخواری را تشکیل دادهاند. در زمانهای که بسیاری از طرحها و گروههای کتابخوانی چند صباحی بیش باقی نمیمانند، این گروه چهار سال است که انسجام خودشان را حفظ کرده و بر تعداد کتابخواران افزودهاند.
فریده سلطانی از آن دست بانوان دغدغهمند در حوزه فرهنگ و کتابخوانی است که سالهاست تلاش کرده است در کنار چاپ و انتشار کتاب به بانوانی که علاقهمند به نوشتن هستند کمک کند. او آثار زیادی از نویسندگان گمنام و صاحبنام خراسان را توسط نشر«طنین قلم» به چاپ رسانده و مدیر و مؤسس انجمن بانوان ناشر و اهل قلم است. او تا امروز 50 درصد کتابهای نویسندگان مطرح و صاحب نام استان را چاپ کرده است و از نویسندگان تازهکار نیز حمایت کرده است.
احمد ماهوان اواخر دهه ۶۰ برای نخستین بار در خود مشهد نقشههایی از شهر تهیه میکند.
روزنامهنگاری مشهد را نباید مرهون هیچ عمل یا عاملی جز شخص «ادیبالممالک فراهانی» دانست. او که پیش از آمدنش به این دیار، در تبریز روزنامهنگار بوده و جریده «ادب» را منتشر میکرده است، این روزنامه را با خود به مشهد میآورد تا ارض اقدس پس از این، صاحب یک روزنامه شهری شود. ماجرا از این قرار است که ادیب چهلساله بوده است که برای رتقوفتق امور موقوفاتی خاندانش در مشهد راهی خراسان میشود اما این سفر او را پاگیر مشهد میکند، آنچنانکه حضورش در این شهر سه سال به درازا میکشد.