کد خبر: ۳۲۳۲
۲۶ تير ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

زنگ مروت در گود زورخانه شهید سید احمد

در مناسبت های مذهبی، حال و هوای زورخانه شهید احمدی و پهلوانان آن که سال ها به عشق مولای متقیان زندگی و ورزش کرده اند با روزهای دیگر سال متفاوت است. حالا فکر کنید مناسبت بزرگی چون عید غدیر هم در پیش باشد که منتسب به حضرت علی(ع) است. اگرچه در سال های اخیر شیوع ویروس کرونا تا اندازه ای برنامه های پهلوانان زورخانه را برای این روزهای بزرگ بر هم زده، نتوانسته است ذره ای از اشتیاق آن ها برای برگزاری رسمی دیرینه در روز امامت و ولایت بکاهد. از نخستین بار که آن ها در تکاپوی برگزاری جشن عید غدیر در زورخانه سابق محله خیرآباد بودند 38 سال می گذرد. زورخانه آن زمان در سالنی ورزشی قرار داشت که پهلوانان محدوده بولوار طبرسی با همت خود بنیانش گذاشته بودند.

صدای زنگ و ضرب مرشد زورخانه «شهید سید احمد احمدی» از ده ها متر دورتر از مجموعه ورزشی قدس، صبح و شب به گوش می رسد، طنین دلنوازی که هر رهگذری را در خیابان المهدی غربی محله خیرآباد برای تماشای زورخانه مشتاق می کند.

زورخانه مجموعه ای متفاوت از سایر فضاهای ورزشی است و حتی شکل ورود به آن فرق می کند. برای وارد شدن به آن، باید سر خم کنی.

ورزشکاران به ترتیب از مقابل سردم وارد گود می شوند. مرشد به آن ها با ضرب و زنگ، خوش آمد می گوید. پهلوانان در گودی هشت ضلعی دور هم جمع می شوند. سادات و پیش کسوتان در ردیف اول هستند. بعد صدای مرشد با نوای دل نشین «علی ای همای رحمت» اوج می گیرد. ورزشکاران دور گود زورخانه ای می چرخند. دیوارها پر شده است از احادیث منتسب به امیرالمؤمنین(ع)، همراه با تصاویر پهلوانان دیگر.

ورزشکاران می ایستند. مرشد یکی از پهلوانان را به عنوان میان دار انتخاب می کند و در ادامه، ورزشکاران همراه با اشعاری که در هر بیتش نام علی(ع) و یاد علی(ع) جای ثابت دارد، ورزش را شروع می کنند.

درون گود، مرشد به نام حق حماسه خوانی می کند و میان دار در حالی که زمین را می بوسد حرکات ورزشی را با رخصت از مرشد شروع می کند. شاگردان کلاس جوانمردی تخته های شنای خود را دایره وار در گود می چینند و با نوای مرشد و همراه با حرکات میان دار، شنای کرسی و شنای پا جفت و پیچ می روند. پهلوانان با ذکر یا علی(ع) و با آداب خاصی میل برمی دارند. عید ولایت حضرت علی(ع) است و حالا همه آرزو می کنند هیچ کس دست خالی از این میدان بر نگردند. غدیر بهانه ای شد چند ساعتی همراه پیش کسوتان گود زورخانه باشیم.

 

گود سی وهشت ساله

در مناسبت های مذهبی، حال و هوای زورخانه شهید احمدی و پهلوانان آن که سال ها به عشق مولای متقیان زندگی و ورزش کرده اند با روزهای دیگر سال متفاوت است. حالا فکر کنید مناسبت بزرگی چون عید غدیر هم در پیش باشد که منتسب به حضرت علی(ع) است.
اگرچه در سال های اخیر شیوع ویروس کرونا تا اندازه ای برنامه های پهلوانان زورخانه را برای این روزهای بزرگ بر هم زده، نتوانسته است ذره ای از اشتیاق آن ها برای برگزاری رسمی دیرینه در روز امامت و ولایت بکاهد. از نخستین بار که آن ها در تکاپوی برگزاری جشن عید غدیر در زورخانه سابق محله خیرآباد بودند 38 سال می گذرد. زورخانه آن زمان در سالنی ورزشی قرار داشت که پهلوانان محدوده بولوار طبرسی با همت خود بنیانش گذاشته بودند.

 

پهلوانان آستین بالا زدند

علی فضائلی یکی از ده ها پیش کسوت باسابقه این گودست. در هفتادوسه سالگی مانند جوانی در گود حاضر است. او تعریف می کند: «بیش از پنجاه سال است که با عشق ورزش باستانی و زورخانه زندگی می کنم. مثل خیلی های دیگر، این عشق از جوانی شروع شد. ابتدا از زورخانه شهدا آغاز کردم و پس از چند سال، همراه با تعدادی دیگر از پهلوانان محدوده طلاب، به زورخانه شهید چمران رفتم. در آن بازه زمانی، تعداد زیادی از اهالی محدوده محله طلاب باستانی کار بودند، اما در اینجا گودی وجود نداشت. همین موضوع باعث شد در سال 1363 تصمیم بگیریم زورخانه ای در محل زندگی مان بسازیم.»

پهلوانان محله طلاب برای تأسیس زورخانه یک سالن ورزشی را در خیابان المهدی غربی انتخاب می کنند. سالن مخروبه بود اما گروهی رزمی کار در آن سالن تمرین می کردند. علاوه بر این، آن ها باید از مسئولان وقت ورزش استان اجازه این کار را می گرفتند. با پیگیری ها و تلاش پهلوانان، آن ها به خواسته خود می رسند و سنگ بنای گود را در محله می گذارند.

علی آقای فضائلی می گوید: «پس از اینکه با سماجت زیاد موافقت مدیران ورزشی را برای ایجاد زورخانه در سالن ورزشی گرفتیم، همه یاعلی گفتیم و به اتفاق آستین بالا زدیم. آماده سازی سالن را با نظافت شروع کردیم. تمیز کردن سالن که به پایان رسید، با رنگ، هشت ضلعی ای به عنوان گود روی زمین کشیدیم و با مقداری گونی، دیواری بین خود و بخشی که ورزشکاران رزمی تمرین می کردند درست کردیم. نوبت به آخرین قدم برای تکمیل زورخانه رسید و آن «سردم» بود، مکانی که مرشد در آن قرار می گرفت. با هم فکری یکدیگر تصمیم گرفتیم برای سردم از یک تنه درخت استفاده کنیم، تنه درختی که هم مرشد روی آن بنشیند هم تماشاگران.»

گود ساده بود با این حال بسیار از آن استقبال شد. باستانی کارانی که ورزش زورخانه را کنار گذاشته بودند دوباره قدم به داخل گود گذاشتند و ورزشکارانی که به زورخانه های دیگر سطح شهر می رفتند به اینجا آمدند

گود ساده بود با این حال بسیار از آن استقبال شد. باستانی کارانی که ورزش زورخانه را کنار گذاشته بودند دوباره قدم به داخل گود گذاشتند و ورزشکارانی که به زورخانه های دیگر سطح شهر می رفتند به اینجا آمدند. این اتفاق مسئولان ورزش استان را مجاب کرد کلنگ احداث محلی به عنوان زورخانه را بزنند.

علی آقا تعریف می کند: «استقبال از زورخانه به اندازه ای بود که فضا برای همه تماشاچیان نبود. هرجا قرار به اجرای مراسم و برنامه ای بود، مسئولان به سراغ ما می آمدند. این شرایط باعث شد دوباره درخواستمان را پیش مدیران ورزش استان ببریم و از آن ها ایجاد یک زورخانه را مطالبه کنیم.»

مطالبه ورزشکاران و پیش کسوتان زورخانه پهلوانان محدوده طلاب در نهایت نتیجه داد. کلنگ احداث زورخانه جدید درست در مقابل سالنی که باستانی کاران در آن ورزش می کردند به زمین نشست.
 

زورخانه به نام سید احمد شهید شد

سید محسن بزازیان، مدیر این زورخانه، یکی از پهلوانان باسابقه ورزش باستانی است. او دراین باره تعریف می کند: «به علت پیگیری های بسیار زیاد پهلوانان، مرحوم دکتر‌قره، مدیرکل وقت اداره تربیت بدنی استان، به ما قول تأسیس زورخانه را داد. این قول سال 1370 عملی شد و کلید زورخانه در دست پهلوانان باستانی قرار گرفت. پس از آن نوبت به نام گذاری آن رسید. در میان اسامی پیشنهادی، تصمیم گرفتیم نام شهید سید احمد احمدی را بر آن بگذاریم. احمد احمدی از پهلوانان ورزش باستانی در محله طلاب بود.

سید احمد در باشگاه جوانان اسلامی داخل گود می رفت و ورزشکار درجه یک باستانی بود. نه تنها به اخلاق و مرام شهرت داشت، قهرمان هم بود. در مسابقات ورزش های باستانی، مقام قهرمانی رشته چرخ ایران را به دست آورده بود. شهید احمدی در ایام مبارزات مردم مشهد با رژیم ستمشاهی یکی از مبارزان انقلابی بود و مقابل دفتر آیت ا... شیرازی به شهادت رسید.»
 

مرشد یعنی ارشادکننده

بزازیان از سال 1365 در سردم زورخانه ها مرشدی می کند. صدها ورزشکار باستانی در این سال ها با ضرب و نوای «یاعلی» او قدم در گود گذاشته و مشق پهلوانی کرده اند. او درباره نقش مرشد در این ورزش می گوید: «مرشد یعنی ارشادکننده. در حقیقت با ضرب و اشعار او ورزشکار متوجه می شود چه کاری باید انجام دهد. اشعاری که مرشد می خواند مذهبی و حماسی و بیشتر در مدح امام علی(ع) هستند. خوشبختانه در سال های اخیر با دقت نظر فدراسیون، مرشدها با دستگاه های موسیقی آشنا شدند که این در کیفیت ورزش باستانی نقش دارد.»

 

رشته باستانی بر پایه آداب و رسوم استوار است

همه حرکات در زورخانه بر پایه آداب و رسوم است. مدیر زورخانه شهید سید احمد احمدی می گوید: «ورزشکاران جدید نمی توانند همان ابتدا وارد گود شوند. ابتدا مدتی باید خارج از گود در بخش صحن زورخانه تمرین کنند تا به حرکات و رسوم این ورزش آشنا شوند. پس از آشنایی، آن ها نیز مانند دیگر ورزشکاران اجازه ورود پیدا می کنند و از مقابل سردم با بوسیدن زمین وارد گود می شوند. البته با توجه به اینکه ابتدا سادات زیر سردم می ایستند و بعد از آن ها پیش کسوتان، اگر فضا برای دیگر ورزشکاران نبود، باز هم باید در صحن ورزش کنند. ورود گود آداب خاصی دارد. پیش از ورود، سنگ گرفتن به صورت انفرادی در بالای گود انجام می شود. پس از آن، ورزشکاران به صورت گروهی وارد گود می شوند و با دویدن به دور آن، خود را گرم می کنند.»

 

ابزار کار در زورخانه

سید محسن بزازیان خلاصه وار بقیه مراحل کار را تعریف می کند: «پس از گرم کردن، نوبت سلام باستانی است. مرشد یکی از پهلوانان پیش کسوت را میان دار اعلام می کند. میان دار روبه روی سردم کنده (زانو) می زند و سایر ورزشکاران رو به او، روی پای راست به این ترتیب که پای چپ را به جلو پیش می کشند و دست چپ را روی زانوی چپ و دست راست را روی مچ دست چپ می گذارند زانو می زنند. در ادامه، ورزشکاران شروع به حرکاتی مانند نرمش پشت تخته شنو (شنا) می کنند. بعد میل بازی انفرادی انجام می شود و فردی که میل باز است برای نشان دادن توانمندی خود در داخل گود، قبل از انجام میل گیری، حرکات نمایشی اجرا می کند.

حرکت بعدی میل گیری آرام است که افراد داخل گود به صورت هماهنگ با میان دار به صورت گروهی این حرکت را انجام می دهند. پس از آن، میل گیری تند و پا زدن اجرا می شود و بعد چرخ زدن انفرادی و در نهایت، سرد کردن و دعا خواندن گروهی.»

ورزش باستانی و زورخانه وسایل خاص خود را دارد. سید محسن درباره آن ها می گوید: «ابزار و وسایل ورزشی در زورخانه به ظاهر ساده اما بسیار اثرگذارند. پشت هرکدام از آن ها داستانی نهفته است: وسایلی همچون میل ها، کباده، سنگ، تخته شنا. دستگاه سردم و وسایل مرشد نیز شامل زنگ، ضرب یا همان طبل مرشد است که به تنبک شباهت دارد اما از جنس سفال ساخته می شود و دهانه بزرگ آن را با پوست دباغی می پوشانند. جلیقه و شلوار باستانی مرشد هم با دیگران متفاوت است که شلوار آن به نام نطعی شناخته می شود.»

 

مرام پهلوانی در عید بزرگ ولایت

پهلوانان زورخانه برای رسیدن عید بزرگ ولایت در طول سال لحظه شماری می کنند. نمایش حرکات باستانی جمعی از بهترین پهلوانان زورخانه، گره گشایی گمنام، پخش شیرینی و شربت از جمله کارهایی است پهلوانان این زورخانه همواره انجام می دهند و به نیت این عید بیشتر.

محسن بخشی، یکی از پیش کسوتان زورخانه، شصت وسه ساله است و بیش از چهار دهه ورزش باستانی را دنبال می کند. مثل پهلوانان دیگر، بر این باور است که عشق به علی(ع) در رگ و خون پهلوانان نشسته است و جریان دارد. او می گوید: «نام علی(ع)، احدایث، اشعار و روایت های درباره حضرت هر روز در زورخانه تکرار می شود اما هرگز تکراری نمی شود.

به همین علت، معتقدم در اینجا بیش از هر مکان مذهبی دیگر نام علی(ع) برده می شود. یک ورزشکار از همان لحظه ورود تا لحظه خروج، از مولای متقیان یاری می جوید و تلاش می کند امام علی(ع) را سرلوحه زندگی خود قرار بدهد. پس طبیعی است که همه عاشقان مولا در این زورخانه برای رسیدن عید ولایت امیرالمؤمنین(ع) بی تاب باشند. بچه های زورخانه شهید سید احمد احمدی برنامه های ویژه ای برای این روز در نظر دارند. اگرچه از زمان شیوع کرونا محدود شده ایم، پیش از آن، سه سال متوالی همراه با ورزشکاران زورخانه های دیگر در سالن ورزشی شهید بهشتی جشن عید غدیر را برگزار می کردیم، آن هم با حضور سیصد ورزشکار و شصت مرشد.

پدرم یکی از باستانی کاران باسابقه و علاقه مند به این رشته بود. من هم از کودکی عاشق ورزش باستانی و وسایل آن بودم، هرچند پدرم من را به زورخانه نمی برد

بعضی از سال ها هم برنامه ویژه تری داشتیم. در فاصله ده روزه عید قربان تا غدیر همراه با پهلوانان زورخانه های سطح شهر به میهمانی یک زورخانه می رفتیم. به این ترتیب، همه یک شب میزبان بودند. از برنامه های ویژه خودمان اجرای نمایش پهلوانان گود است که تیمی آموزش دیده و حرفه ای هستند و به صورت نمادین، برای میهمانانی که از خارج زورخانه می آیند برنامه اجرا می کنند.»

 

تماشای ورزش باستانی از پشت پنجره

هرکدام از پهلوانان پیش کسوت این زورخانه یک دنیا خاطره دارد. یکی از خاطرات جذاب زورخانه مربوط به علی اصیلی است، پهلوانی که چند عنوان قهرمانی باستانی استان را در کارنامه اش دارد. اصیلی درباره ورودش به این زورخانه می گوید: «پدرم یکی از باستانی کاران باسابقه و علاقه مند به این رشته بود. من هم از کودکی عاشق ورزش باستانی و وسایل آن بودم، هرچند پدرم من را به زورخانه نمی برد. علاقه من به حدی بود که وقتی یازده سالم بود و متوجه شدم تعدادی از باستانی کاران محدوده طلاب یک زیرزمین را در خیابان سی متری طلاب اجاره کرده اند، در مدت یک سالی که آن ها آنجا ورزش می کردند، همراه با پنج نفر از دوستانم هر شب ساعت 9 تا 10 از پشت یک پنجره کوچک آن ها را تماشا می کردم. چند سال بعد، در کارگاه آهنگری و ریخته گری پدرم مشغول به کار شدم. یک روز دو پهلوان به کارگاه ما آمدند و سفارش ساخت چند کباده برای زورخانه دادند، همین زورخانه ای که حالا هستیم.»

تماشای ورزش باستانی از پشت پنجره

پهلوان علی اصیلی و پدرش به اتفاق کباده های زورخانه شهید احمدی را پیش از سایر سفارش ها آماده کردند و پس از افتتاح زورخانه، برای ورزش به آنجا رفتند. کباده های آن ها هنوز هم پس از چهل سال مورد استفاده ورزشکاران قرار می گیرد. البته او خاطرات شیرین زیادی از گود دارد. چند سال بعد، پس از تغییر شغل اصیلی، باز هم قرعه به نام او افتاد تا برای گود وسیله درست کند. اصیلی می گوید: «در دهه 80 از آهنگری به نجاری تغییر شغل دادم.

سال 86 حاج علی عرفانی، رئیس وقت هیئت ورزش های باستانی مشهد، به کارگاهم آمد و سفارش ساخت سیصد میل برای زورخانه های سطح شهر داد. همه کارهایم را کنار گذاشتم و با عشقی که به این ورزش دارم، به صورت فشرده شروع به آماده کردن میل ها کردم. رئیس وقت هیئت همه آن ها را بین زورخانه های شهر تقسیم کرد. تعدادی از آن ها را هر هنوز در دستان پهلوانان گود شهید احمدی می بینم. سردم و کمد لباس این زورخانه را هم من با عشق ساخته ام. هر روز که چشمم به آن ها می افتد، خاطرات دوران مختلف زندگی برایم تازه می شود.»

 

پایبند گود شدن

عاشق این رشته ورزشی که باشی، تفاوتی نمی کند راهت دور باشد یا نزدیک، وقت تمرین به برنامه های روزانه تو می خورد یا نیمه شب خسته باید به خانه بازگردی. علیرضا نصرآبادی هرروز از خیابان هنرستان به محله خیرآباد می آید تا در گود، همراه با پهلوانان دیگر ورزش کند. او تعریف می کند: «افرادی که بیش از سه سال در زورخانه بمانند، اغلب پابند گود می شوند. در میان ورزشکاران، به مرور زمان رفاقتی شکل می گیرد که صمیمانه و خالص است چون به واقع، همه زلال، صادق، بامرام و بامعرفت هستند. این محیط به قدری روی انسان تأثیر می گذارد که ورزشکار نمی تواند غیر از خوبی عمل کند.»

علیرضا نصرآبادی می گوید: «همه این ها در کنار خاطرات زیادی که من از زورخانه شهید احمدی دارم باعث شده است هر روز با وجود ترافیک شدید خودم را به این گود برسانم. البته تنها من نیستم. خیلی ها مانند من از نقاط مختلف شهر با عشق به اینجا می آیند، افرادی که جذب آداب و رسوم گود شده اند، مجذوب احترام و ارزشی که برای سادات و پیش کسوتان قائل می شویم. در واقع، زورخانه تلفیقی از یک مرکز آموزشی و مذهبی است. اینجا برای خیلی ها مقدس است.»

ارسال نظر