نوشته های محبوبه فرامرزی در سایت مشهد چهره
فرار از گارد شاهنشاهی
جوی آبی وارد پادگان می‌شد. صفرعلی گیلاسی فکری به ذهنش رسید. منتظر شد هوا تاریک‌تر شود؛ «دمدمه‌های غروب هوا گرگ‌و‌میش بود. در گودال آب نشستم. از همان کانال آب شناکنان خود را به بیرون پادگان رساندم.»
شور زندگی در خیابان سمیه
خیابان سمیه قدمتش به پنجاه‌سال نمی‌رسد. برخی ساکنانش از همان ابتدای قطعه‌بندی زمین‌ها و مسکونی‌شدنش تا‌کنون در این خیابان سکونت دارند و یکدیگر را خوب می‌شناسند.
خانواده باصفای آقای صفایی
در این گزارش با زوجی آشنا می‌شویم که ۷ فرزند دارند و هنوز هم به ادامه فرزندآوری فکر می‌کنند.
گفت وگو با مسعود تیمورزاده؛ فرمانده گروهان حفاظت در جماران
آقا‌مسعود در یک‌سالی که در جماران محافظ بوده است، آدم‌هایی را از نزدیک ملاقات کرده است که از جذبه معنویت امام (ره) کم مانده بوده قالب تهی کنند.
دکتر فرساد بابای بچه‌های فیاض‌بخش است
دکتر مهدی فرساد می‌گوید: روز‌های اول حضور در‌کنار بچه‌های دارای معلولیت آسان نبود، اما عادت کردم. حالا بچه‌ها من را بابا صدا می‌زنند. وقتی کنارشان هستم، ذوق‌زده می‌شوند.
کوچه چرم‌فروش‌ها در مطهری
مطهری‌شمالی۲ در محله عامل از معابر قدیمی شهر است که از یک سمت به بولوار شهیدمطهری و از سمت دیگر به بن‌بست مجتمع تجاری مجد منتهی می‌شود و به چرم‌فروش‌هایش مشهور است.
خاندان عامل؛ بزرگِ زابلی‌های مهاجر بودند
غلام‌حسین عامل ۱۰۵ قطعه زمین خیابان عامل را از شهرداری گرفت تا زابلی‌ها در این خیابان، خانه بسازند و زندگی کنند. خانه‌های کوچک زابلی‌ها حالت گنبدی داشت.
پارک اوماج کماج یادگار میر کاریز مشهد
یکی از میراب‌های معروف مشهد در دوره تیموری، «شمس‌الدین میرکاریزی» بود. در گذشته، مردم بر سر مزار او، آش اوماج و کماج خیرات می‌کردند.
بیست متری مهر به نام شهیدان شیشه‌چی مُهر خورد
خیابان شیشه‌چی در محله شهیدمطهری تا پیش‌از انقلاب، بیشت متری مهر نام داشت و کوچه باریک بن‌بستی بود که دورتادورش را باغ‌های انگور پر کرده بودند.
یک قران هم برای نوحه‌خوانی پول نگرفتم
سیدمهدی علیایی می‌گوید: محمد ژیان برخلاف خیلی از مداحان امروز که با صدایشان کاسبی می‌کنند، بدون اینکه یک تک‌تومانی از این راه پول درآورده باشد، برای دلش خوانده است.