عبدالرضا سالاری بهخاطر کارها و طرحهای گستردهاش درزمینه صلوات به «صلواتی» شهرت یافته است؛ شهرتی در رادیو، روزنامههای شهرهایی غیر از مشهد و بین اهالی محله.
قصه کسبوکاری که راه انداختند، از روز بیکاری مردِ خانه تا حالا که با سه فرزند و ۴۰۰ بافندۀ خانم، بازار تولید «خوشنشین خودرو» را به دست گرفتهاند، دراز است.
درست همان شب بازی مقتدرانه ایران مقابل اسپانیا، یک درگیری شجاعانه دیگر هم در هنگ مرزی زابل روی داد. در این درگیری دو مرزبان شهید شدند که یکی از آنان یعنی جلال بهبودی از اهالی محله طرق است.
علیاکبر مجیدی معین در ۶۱ سالگی به عنوان یک تاکسیرانِ خاص شناخته میشود. مسافرانش او را با مجلات و نشریات جدول میشناسند، اما شهرتی به نامِ «آقا جدولی» ندارد.
حالا کمتر کسی از کارخانۀ پنبهپاککنی و یخ قاسمی اطلاعی دارد. فقط چند نشانۀ جزئی از هویت آن باقی مانده است؛ به روایت معدود کارگران زندهاش، سیصد چهارصد دختر و زن، روزمزدی در آن پنبه پاک میکردند.
سیدجواد موسوی نه روحانی تحصیلکرده بود و نه یک چهرۀ مشهور، اما همه او را میشناختند، دکان عطرفروشی ده متری سیدجواد با وجود درگذشت او، هیچگاه خالی نمیماند.
محبوبه آخوندزاده از ساکنان محله خلج، هر روز به بوستان بانوان ریحانه میآید و سه جزء از قرآن را در سایهسار درختانی میخواند که میزبان پرندگان خوشآهنگ شدهاند.
محمود یغمایی، هنرمندی که در کاروانسرای بابا قدرت مغازه دارد میگوید: ما مشتریهای غیروطنی زیادی داشتیم که علاقهمندترینشان آمریکاییها بودند. آمریکاییها عاشق چاروق بودند.