کد خبر: ۵۳۴۱
۰۲ تير ۱۴۰۲ - ۱۵:۲۳

تورج؛ خیابان برج‌های انگوری بود

۳۷سال پیش بود که خیابان «تورج» روی باغ انگوری کشیده شد و فرعی‌های این خیابان احداث شد.

یک جور سفر به زمان بود؛ نه آرتیست فیلم‌های تخیلی می‌خواست به آینده و گذشته برود و نه ماشین زمانی در کار بود. تنها به محله ای قدیمی رفتیم. آن هم در یک روز تابستانی دل انگیز که هوای گرم و خشک شهر دل آدم را برای خوردن میوه‌های تر و تازه به هوس می‌انداخت.

اهالی ما را از ساختمان‌های بلند و امروزی عبور دادند و به خانه‌ای بردند در تورج ۱۳ که انتهایش یک درِ دو لَت فلزی، تنها راه ورود به دنیای غریب، در زمانی دیگر بود.

در را که گشودیم تکه ای بکر و دست نخورده از باغ انگوری از ده ها سال پیش پا بر جا مانده بود. دلمان هری ریخت وقتی انگار ۱۰۰ سال پیش را به چشم می‌دیدیم آن هم در زمانه‌ای که زمان جلوتر از خودش پیش می‌رود.

انگار به زمان دیگری سفر کرده بودیم وقتی تصور کردیم ۱۰۰ سال پیش بیشتر یا کمتر، صاحب این باغ چطور می‌نشسته پای «جوب‌میم»ها و به قول اهالی «انگورها را از هم وا می‌کرده»؛ همینطور وقتی که شنیده‌هایمان از میوه‌چین‌ها با دستمال سرهایی که روی پیشانی داشتند و عرق گیرهایی که تن کرده بودند نقاشی می‌شد در ذهنمان!


باغ انگوری

 

تکه‌ای به جا مانده از باغ انگوری

تنها بخش برجای مانده از باغ انگوری که به خانه‌ای در تورج ۱۳ وصل شده، بهترین بهانه برای یادکردن از باغ انگوری است که تا حدود۴۰ سال پیش، سرتاسر محدوده تورج و کلاهدوز و تکتم و آبکوه و حتی بخش هایی از ابوطالب را گرفته بود.

این قطعه، بازمانده باغ خشکیده‌ای‌ است با میم‌هایی که حالا تنها چند شاخه‌ پیچ و تاب خورده در هم بدون برگ از آن باقی مانده است. اگرچه که دو یا سه بوته کوچک میم به لطف باران گاه و بیگاه تابستان هنوز سبز است اما رمقی در ساقه‌هایشان نیست.

این باغ کوچک که تا کنون به خاطر بلاتکلیفی ورثه به برج و ساختمان تبدیل نشده، جای درختان میوه را به بوته‌های خشک خار و علف‌های هرز داده و البته زباله‌هایی که گاه از در و دیوار این باغ به داخل پرتاب می‌شود!

داخل باغ، خانه گلی قدیمی هم وجود دارد. خانه‌ای که تا همین چند سال پیش دو طبقه بوده ولی برای اینکه تکه‌های گِل توی خانه همسایه نریزد، بخش بالایی آن را تخریب کرده‌اند.

خانه گِلی که به قول قدیمی‌های محل، روزگاری در آنجا بر و بیا بوده. مالک اصلی این زمین و زمین‌های اطراف که به خاطر خیابان کشی از هم جدا افتاده‌اند خیلی وقت‌ها در همین خانه کوچک مدور می مانده تا باغش را سر و سامان دهد.

همسر مالک هم به همراه پسرش خیلی به اینجا سر می زدند. بانویی که حدود ۴۰سال پیش نزدیک به ۸۰ سال داشته و روزهای زیادی را به همراه پسرش در این خانه گلی می‌مانده. آنطور که اهالی می‌گویند شاید عمر این خانه گلی به ۱۰۰ سال برسد و حتی بیشتر.

یکی از اولین ساکنان خیابان تورج می‌گوید: آن زمان برج‌های گلی دو طبقه بودند. طبقه پایین آن که چند متر پایین‌تر از زمین قرار داشت به عنوان انباری استفاده می‌شد. اما طبقه بالای آن نشیمن‌گاه بوده. جایی برای استراحت،خوردن لقمه‌ای نان و انگور و خواب.

آن زمان اگر می‌شد از بالا، باغ انگوری را دید از این برج‌های گلی کم نبود. هر مالک در قطعه‌ای از باغش یک برج گلی ساخته بود برای خودش یا نگهبان باغش.

حالا تنها بازمانده باغ انگوری کاملا رها شده است چرا که در انتظار توافق وارثان برای ساخت و ساز به سر می‌برد. کسی آنجا را آبیاری نمی‌کند چون در این صورت میلیون‌ها تومان پول آب ماهیانه را کسی پرداخت نخواهد کرد.

بانویی که در حال حاضر در همین ملک زندگی می‌کند در این‌باره می‌گوید: این باغ رها شده است و کسی نمی‌تواند به آن رسیدگی کند چون غیر از هزینه زیاد، انرژی فراوانی هم می‌خواهد.

مثلا اگر قرار باشد اینجا را آبیاری کنیم میلیون‌ها تومان پول آب برایمان می‌آید برای همین کسی کاری به این باغ ندارد. همین چند تا میم سبز هم با آب باران سبز مانده‌اند.

حالا این قطعه باغ با برج گلی که طبقه بالای آن را تخریب کرده اند تنها نشانه از هویت قدیمی محله تورج است. نشانه‌ای که بهانه مان شد تا بیشتر درباره باغ انگوری بدانیم.

تورج؛ خیابان برج‌های انگوری بود

 

قصه آمدن شهر و رفتن باغ انگوری

۳۷سال پیش بود که خیابان «تورج» روی باغ انگوری کشیده شد و فرعی‌های این خیابان تازه احداث شده، هر کدام راهی یافتند و باغ‌ها را تکه تکه تقسیم کردند.

با این اتفاق، کم‌کم خانه‌ها به هم وصل شدند و خیابان‌های کوچک و بزرگ پدیدار شدند. از آن طرف درخت بود که قطع می‌شد و از سوی دیگر خاک و خاشاک از منطقه تازه شهر شده بیرون می‌رفت. تا پیش از این رخداد، باغ انگوری از محدوده ابوطالب تا خود آبکوه کشیده شده بود. باغ‌هایی که غیر از انگور، درخت آلو، زردآلو، سیب، هلو و ... هم داشت ولی به خاطر وجود «جوب‌میم‌»های فراوان به باغ انگوری معروف شده بود.

یکی از اهالی قدیم خیابان تورج که بسیاری از خانه‌های محله به دست او ساخته شده می‌گوید: تا زمان انقلاب در این محدوده خیابان‌کشی به این شکل وجود نداشت. از بولوار مطهری امروزی که وارد مجد می‌شدی، می‌شد «شهید مهدیزاده» امروزی. همان خیابان را مستقیم می‌آمدی به همین کوچه تورج ۱۳ می‌رسیدی که انتهایش یک حمام قدیمی وجود داشت.

راه دیگری وجود نداشت و بقیه همه باغ بود. من همه مالکان را نمی‌شناسم ولی مالک این ملک‌های اطراف و همان خانه‌ای که بخشی از باغ انگوری در آن باقی مانده، شخصی بود به نام جواد زرگر پور.

غلامزاده که در ابتدا ساکن محله طلاب بوده و به خاطر سربازی‌اش ساکن این محل می‌شود، توضیح می‌دهد: از آنجا که پادگانم به این محل نزدیک‌تر بود فرمانده‌ام از روی اعتمادی که به من داشت بخشی از ملکش را به من فروخت که من خانه‌ام را در آن ساختم؛ برای اینکه به آن‌ها نزدیک‌تر باشم.

این شد که من ساکن این محل شدم. در آن زمان هیچ ملکی اینجا وجود نداشت و فقط یک نانوایی بود. خانه من، درست مقابل نانوایی ساخته شد و من اولین ساکن این محله شدم و همراه همسرم در اینجا زندگی را آغاز کردیم.

غلامزاده ادامه می‌دهد: یکی دوسال بعد از انقلاب قرار شد خیابان تورج کشیده شود. بااینکه از اولِ تورج تا انتهای خیابان، همه جوب میم بود وهمه آن‌ها مالک داشتند، به سرعت خیابان‌کشی شد.

مردم در آن زمان اصلا سخت نمی‌گرفتند و برای اینکه به پیروزی انقلاب و پیشرفت کشور کمک کنند بخش‌هایی از ملکشان را در اختیار شهرداری قرار می‌دادند. ماجرای ساخت این خیابان هم با اتحاد و هم‌دلی مردم رقم خود.

خوب یادم می‌آید آن روزی که بولدوزر آمد و میم‌ها را از جا کند، مهندسان، زمین را خط‌ کشی کردند و سطح زمین با لودر صاف شد. آن روز مردم بسیار خوشحال بودند و پس از آن بر تعداد خیابان‌ها و خانه‌ها افزوده و از طرفی باغ‌انگوری ناپدید می‌شد.

 

* این گزارش شنبه ۲۸ مرداد ۹۶ در شماره ۲۵۸ شهرآرامحله منطقه یک به چاپ رسیده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر