کد خبر: ۶۱۸۶
۰۱ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۰

با سکونت جانبازان نام خیابان مشکینی شد

سال‌های ۸۱، ۸۲ بنیاد شهید تصمیم گرفت برخی از جانبازان و ایثارگران را که خانه ندارند، خانه‌دار کند. بعد‌ها وقتی مجتمع جانبازان ساخته شد، نامش را خیابان آیت‌الله مشکینی گذاشتند.

از عمر حاج‌حسن محمدزاده یک قرن می‌گذرد؛ او کشاورزی است اهل قوچان که تازه بعد‌از هفتاد‌سالگی، وقتی بچه‌هایش از آب و گل درآمدند و هفت‌هشت‌نوه دور‌و‌برش را گرفتند، از شهرش دل کند و هوای مجاورت با حرم امام‌رضا (ع) به سرش زد. او سال‌۱۳۷۵ یک قطعه زمین چهارصدمتری در محله ایثارگران و خیابان آیت‌الله مشکینی خرید و بعد از ۱۰‌سال شروع به ساخت آن کرد.


ساخت مجتمع برای جانبازان

اینکه چرا حاج‌حسن، زمینی را که در انتهای بولوار اندیشه است، ۱۰‌سال بعد توانست بسازد، قصه خودش را دارد. او می‌گوید: انتهای بولوار اندیشه آخرین بخش از قاسم‌آباد است که آباد شد. سال‌های ۸۱، ۸۲ بود که بنیاد شهید تصمیم گرفت برخی از جانبازان و ایثارگران را که خانه ندارند، خانه‌دار کند.

آن‌ها بولوار اندیشه و زمین‌های انتهایی این بولوار را انتخاب کردند که آن موقع جزو زمین‌های رها‌شده محسوب می‌شد و در‌انتظار تعیین تکلیف بود. بعد‌ها وقتی مجتمع جانبازان ساخته شد، نامش را خیابان آیت‌الله مشکینی گذاشتند که یک سرش به بولوار دکتر حسابی می‌رسد و سر دیگرش به بزرگراه آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی راه دارد.


توت‌خوری کنار نهر گناباد

حاج‌حسن با علم به اینکه در این زمین‌ها اجازه ساخت‌و‌ساز ندارد، این ملک را خرید و با کلی دوندگی، دورش را دیوار کشید. او می‌گوید: نزدیکی زمین به نهر گناباد واقعا توجهم را جلب کرده بود، شاید پانصد‌متر بین زمین من و نهر فاصله بود. آن سال‌ها سرتاسر حاشیه نهر گناباد را درخت توت و چنار کاشته بودند، آن هم به این دلیل که روی جوی آب سایه باشد و تبخیر نشود.

یادم است یک زمانی بار‌و‌بندیلمان را جمع می‌کردیم و برای تفریح می‌رفتیم کنار نهر گناباد، به‌ویژه وقتی توت‌ها می‌رسید. یک دل سیر توت‌خوری می‌کردیم و بعد هم نوبت می‌رسید به غوطه‌خوردن در آب سرد نهر که حسابی حال آدم را جا می‌آورد.

 

اینجا بیابان است؟

اوایل دهه‌۸۰ خیابان مشکینی نه اتوبوس داشت و نه تاکسی؛ فقط بیابان بود. سال‌۸۵ حاج‌حسن مجوز ساخت زمینش را می‌گیرد و خودش و فرزندانش و چند کارگر افغانی شروع به ساخت‌و‌ساز می‌کنند. البته آن زمین در این ۱۰‌سال چندان هم بدون استفاده نبود.

حاج‌حسن ادامه می‌دهد: وقتی این زمین را خریدم، دو سه‌تا همسایه هم داشتیم که آن‌ها هم زمین را برای سرمایه‌گذاری خریده بودند. یک روز ما چند خانوار تصمیم گرفتیم که تانکر آب بگیریم و داخل زمین‌ها سبزی بکاریم. همسرم خدابیامرز مدام می‌گفت «اینجا کجاست؟ بیابان است که! تا کی آباد شود...»

او با خنده می‌گوید: تا چندسال بعد از سکونت ما باز هم محله سوت‌و‌کور بود. بعضی روز‌ها می‌شد که در کوچه‌های محله آدم نمی‌دیدیم. از خانه که می‌آمدیم بیرون، اگر کسی در چهارراه حسابی رد می‌شد، بچه‌هایم با خوشحالی و تعجب می‌گفتند «بابا! از آنجا دارد آدم رد می‌شود!» شهرک جانبازان کم‌کم ساخته شد و سروشکل گرفت. مسجد ساختند، مدرسه ساختند، دانشگاه آمد، مجموعه آبی احداث شد. خلاصه که حالا خیابان آیت‌الله مشکینی، یکی از محلات نوساز قاسم‌آباد است.

ارسال نظر