کد خبر: ۷۲۸۴
۲۱ آبان ۱۴۰۲ - ۱۸:۱۵

مقبره شیخ‌طبرسی، از افسانه تا حقیقت

میان مشهدی‌ها، نام شیخ‌طبرسی بیش از همه تداعی‌کننده نام یکی از خیابان‌های اصلی شهر است و مانند بسیاری از عناصر هویتی شهر، آن را خوب نمی‌شناسیم.

میان مشهدی‌‏ها اوسنه‌‏ای معروف هست درباره پدید آمدن کتاب «تفسیر مجمع‌البیان» و دلیل نوشته شدن آن توسط شیخ‌طبرسی. طبق این اوسنه، شیخ سکته می‌کند. اهل‌وعیال و مردمان به‌اشتباه گمان می‌برند که او مرده است، پس پیکرش را غسل داده، کفن کرده، در قبرستان دفن می‌کنند، ولی او ساعتی بعد در داخل قبر به هوش می‌آید و از خدا می‌‏خواهد اگر از آن حالت نجات یافت، خدمتی شایسته به دین بکند.

ازقضا کفن‌دزدی که خبر فوت شیخ را شنیده است، به طمع بردن کفن تازه، به‌سراغ قبر می‌‏رود. آن را کنده، جنازه را بیرون می‌کشد و به این صورت، شیخ از تاریکی گور به روشنای حیات می‌رسد. براساس اسناد، او بیش از ۲۵ سال پس از آن روز به زندگی خود ادامه می‌دهد. بعد از این واقعه است که تصمیم به ادای نذر می‌گیرد و تفسیر ارجمند مجمع‌البیان را می‌نویسد.

جز این، روایت دیگری هم هست که می‌گوید: «پیکر شیخ، سال‌ها پس از درگذشتش سالم باقی مانده بود؛ آن‌چنان که کفنش همچنان خیس بوده است». این داستان را نخستین‌بار میرزاعبدالله افندی در قرن دوازدهم هجری نقل می‌کند که در اولین شرح‌حال‏‌های ثبت‌شده درباره شیخ نیامده است. این اوسنه‌ها وقتی تأمل‌برانگیز می‏‌شود که با یک سؤال باستان‌شناسی درباره مقبره شیخ‌طبرسی روبه‌رو می‏‌شویم. برای آنکه به جواب این سؤال برسیم، بهتر است درنگی در روایت‏‌های تاریخی مربوط‌به این عالم بزرگ شیعه، کنیم و ببینیم آن‌ها چه می‏‌گویند.

تناقض‌‏های تاریخی درباره فوت علامه‌طبرسی

در تاریخ، روایت‌های مختلفی درباره شیخ‌طبرسی وجود دارد که یکی از آن‌ها، اختلاف در تاریخ درگذشت اوست. سال درگذشت این عالم بزرگ، بر روی کتیبه‌ای نصب‌شده، ۴۶۸ قمری نوشته شده است، اما بر روی سنگ‌قبرش، ۴۷۰ قمری حک شده است. همچنین تا سه سال پیش، یک تابلو بر سردر بنا بود که شیخ‌طبرسی را «علامه شهید» معرفی می‌‏کرد، اما اینک آن تابلو برداشته شده است.

در میان اهالی تاریخ هم عده‌ای، او را اهل طبرستان می‏‌دانند، اما بهترین منبع در معرفی این روحانی برجسته شیعه که بر اساس آن می‌‏توان او را اولین عالم شیعه مدفون در نزدیکی مرقد مطهر امام‌رضا (ع) نامید، کتاب «تاریخ بیهق» از ابوالحسن بیهقی، معروف به «فرید خراسان» است که در قرن ششم هجری و تقریبا هم‌عصر شیخ‌طبرسی می‌‏زیسته است.

بیهقی درباره او چنین توضیح داده است: «امام السعید ابوعلی الفضل بن‌الحسن‌الطَبْرِسی» اصالتا اهل تفرش (در استان تهران) بوده است که در مشهد سنابادِ طوس، ساکن شده بود. او استاد برجسته نحو بوده و در علوم حساب و جبر هم دستی داشته. همچنین شاعر و نویسنده بوده و تلخیص‌های متنوع و ارزشمندی نیز داشته است؛ ازجمله گزینشی از کتاب تفسیر «امام زمخشری» (مفسر برجسته اهل‌سنت) ارائه کرده است. ارزشمندترین اثر او، تفسیر ده‌جلدی از قرآن کریم است به نام «مجمع‌البیان».

اثر مهم دیگر او «اعلام‌الوری بأعلام‌الهدی» در سیره پیامبر و زندگی چهارده‌معصوم است». بیهقی همچنین درباره زندگی شیخ‌طبرسی گفته است: «او در سال ۵۲۳ قمری از مشهد به سبزوار آمد و تا پایان عمر آنجا زیست و در شب عید قربان سال ۵۴۸ قمری از دنیا رفت»؛ البته در یکی دیگر از نسخ تاریخی گفته‌اند که او در مشهد از دنیا نرفته است و تابوت او را از جای دیگری به این شهر آورده‌اند. اما چرا برخی‌ها، او را شیخ شهید می‌نامند؟

در بعضی روایت‌های تاریخی آمده است که سال ۵۴۸، سالی تلخ در تاریخ پرفرازونشیب خراسان است؛ زیرا در این سال، ترکمانان غُز به این دیار حمله می‌کنند و کشتاری دهشتناک را به‌ویژه درمیان علما رقم می‌زنند که یکی از آنان شیخ‌طبرسی است، از این‌رو بعضی منابع، شیخ‌طبرسی را با نام «شهید» معرفی می‌کنند.

پرسشی درپی کاوش‌های باستان‌شناسی

اما داستان مقبره شیخ‌طبرسی چیست؟ استاد رجبعلی لباف‌خانیکی، باستان‌شناس، که کاوش‌های باستان‌شناسی اطراف حرم مطهر رضوی را در دهه ۷۰ برعهده داشته است، درباره مشاهدات خود از این مقبره می‌‏گوید: «قرار بود قبر شیخ‌طبرسی را در طرح توسعه حرم جابه‌‏جا کنند. زمانی که اطراف آرامگاه، حفر شد و قبر به‌صورت یک بلوک با تزریق سیمان آماده انتقال بود، ما اجازه گرفتیم در همان قسمت، کاوش انجام دهیم و متوجه شدیم زیر این قبر، آثاری از دوره تیموری تا قرن نهم وجود دارد.

همچنین سنگ‌قبر‌هایی تاریخ‌دار از سال ۹۰۰ هجری‌قمری یافت شد که این امر نشان می‏‌داد این محدوده، گورستانی قدیمی بوده، اما سؤال بزرگ برای ما این بود که چرا مدفن شیخ‌طبرسی بر روی این سنگ‌قبر‌های دوره صفوی و تیموری ایجاد شده است؟

باتوجه‌به اینکه او در میانه قرن ششم فوت شده، بر همین اساس، محتمل است که مقبره شیخ‌طبرسی یک جابه‌جایی دیگر نیز داشته است؛ یعنی از جایی دیگر به این قسمت منتقل شده، اما این موضوع تنها یکی از فرضیه‏‌هاست، حتی ممکن است این آرامگاه، آرامگاه اولیه او باشد، اما به‌علت شأن و منزلت وی در دوره‌های مختلف، سنگ‌قبر او را برجسته و متمایز از دیگران کرده باشند و برای همین، آن را بالاتر از دوره‌های تیموری و صفوی می‌بینیم».


مقبره شیخ‌طبرسی از افسانه تا حقیقت

 

سرنوشت آرامستان تاریخی قتلگاه

اگرچه ممکن است این جابه‌جایی اولیه در هاله‌ای از ابهام باشد، اما یک جابه‏‌جایی قطعی همان‌طور که در توضیحات پیشین آمد، همین سی سال پیش رخ داد و مقبره با دویست متر جابه‏‌جایی، به مکان فعلی (مجاور ورودی بست طبرسی) منتقل شد؛ البته داستان‏‌های این مقبره و نوسازی بافت پیرامون حرم مطهر به اوایل قرن پیش بازمی‏‌گردد و تحولاتی که در قبرستان تاریخی قتلگاه در مشهد رخ داده است.

در فاصله بین بازارچه حاج‌آقاجان و کمی مانده به صحن عتیق تا ضلع شرقی خیابان طبرسی، قبرستانی دست‌کم به قدمت زمان شهادت حضرت‌رضا (ع) وجود داشته با نام غسلگاه و بعد‌ها قتلگاه؛ زیرا مورخانی می‌گویند زمین این قبرستان را حضرت ثامن‌الحجج (ع) از محل اجرت کتابت قرآن کریم، خریده و وقف قبور مؤمنان کرده است و احتمالا پس از قتل‌عام ازبکان در اواخر قرن دهم، به قتلگاه تغییرنام داده است.

قبرستان تا اواخر دوره قاجار، دایر بوده و آرامگاه شیخ‌طبرسی در وسط آن قرار داشته است. خاندان نادرشاه افشار ازجمله عادل‌شاه افشار و بسیاری دیگر از علما و بزرگان در این قبرستان تاریخی دفن بوده‌اند، اما ضرورت توسعه شهر و برقرار کردن ارتباط بالا و پایین‌خیابان برای وسایل نقلیه جدید، از بیرون محوطه حرم مطهر و پس از آن گشایش راهی مناسب در سمت شمال حرم مطهر و محله نوغان، سبب شد در سال ۱۳۰۸ ابتدا با پایه‌ریزی فلکه شمالی و سال بعد از آن‌هم با ساخت خیابان طبرسی، این گورستان تاریخی از بین برود.

ازآنجاکه مقبره شیخ‌طبرسی محترم بود، این خیابان که در فاز اول حدود پانصد متر طول داشت، با کمی انحراف به شرق ساخته شد تا مقبره در حاشیه پیاده‌رو خیابان قرار بگیرد.


فصل زودگذر باغ رضوان

پس از این تخریب در سال ۱۳۳۰ آیت‌ا... فقیه‌سبزواری، مدرسه باغ‌رضوان را در ضلع غربی خیابان طبرسی و در جوار مقبره ساخت. مهندس محمد فقیه‌زاده، نوه آیت‌ا... فقیه‌سبزواری، درباره این مدرسه و مقبره پدربزرگ خود می‌‏گوید: «قبر پیش‌ساخت آیت‌الله فقیه‌سبزواری در مدرسه باغ‌رضوان -که خود مدرسه، مقبره‌ای بوده که در هر حجره آن چندین نفر هم به خاک سپرده شده [بودند]و عکس و سنگ‌قبرشان عیان بوده- ساخته شده بود.

وقتی ایشان در سال ۱۳۴۵ فوت کردند، در همان مقبره به خاک سپرده شدند. این نکته را هم باید یادآوری کنم که مقبره کنونی آیت‏‌الله فقیه‌سبزواری که اکنون در حریم حرم مطهر رضوی و در خارج آرامگاه شیخ‌طبرسی قرار دارد، در زمان احداث زیرگذر، تغییر جا نداشته است».


وصف آرامگاه فعلی

همان‌طور که از میان گفته‌ها دریافته‏‌اید، عمر باغ‌رضوان هم طولانی نیست و در سال ۱۳۵۳ خورشیدی به‌منظور اجرای طرح توسعه فلکه حضرت به دستور عبدالعظیم ولیان، نایب‌التولیه وقت، به‌تمامی تخریب و به فضای سبز تبدیل شد.

سومین تحول نیز در سال ۱۳۷۰ خورشیدی، حین ساخت زیرگذر حرم مطهر رضوی رخ داد و این‌بار مقبره با تزریق بتن، جابه‌جا و به داخل حرم مطهر رضوی منتقل شد که حالا آرامگاهی با سازه فلزی (شامل گنبدخانه و فضا‌های جانبی در شرق) است با زیربنای ۲۵۲ مترمربع و گنبدی پیازی‌شکل به قطر نُه متر و ارتفاع کلی حدود شانزده متر با تزییناتی بدون قرینه‌سازی در بدنه و محرابی با کاشی‌های معرق در داخل. نمای بیرونی نیز کاشی و آجر است.

سخن آخر اینکه میان مشهدی‎ها، نام شیخ‌طبرسی بیش از همه تداعی‏‌کننده نام یکی از خیابان‌های اصلی شهر است و مانند بسیاری از عناصر هویتی شهر، آن را خوب نمی‌‏شناسیم. شاید برگزاری بزرگداشت‌هایی برای این دست شخصیت‌های برجسته علمی و دینی که به تاریخ شهر مشهد پیوند خورده‌اند، بتواند از جنبه‌های مختلف در پر کردن این خلأ فرهنگی مؤثر واقع شود.

منابع: تاریخ بیهق تصحیح سلمان ساکت، تاریخ مشهد احمد ماهوان، سیمای تاریخی‌فرهنگی شهر مشهد مهدی سیدی، گزارش مکتب شاپور محمدتقی مدرس‌رضوی، دایره‌المعارف آستان‌قدس‌رضوی، سایت ویکی‌شیعه.

* این گزارش یکشنبه ۲۱ آبان‌ماه ۱۴۰۲ در شماره ۴۰۸۱ روزنامه شهرآرا صفحه تاریخ و هویت چاپ شده است.

ارسال نظر